#اعتراف
سلام دادا
حاجی ما یه دوستی داشتیم کونی بود
بعد یبار داخل کونش شیشه نوشابه کرد، گیر کرد ساعت 3 صبح هی زنگ میزد بم میگفت بیا کمک میترسم😭😂
آقا مام رفتیم ولی در نمیومد
آخر سر به گریه افتاد زنگ زدیم آمبولانس بیاد درش بیاره
اونام نتونستن
بعد مجبور شد ادامه داستان
سلام دادا
حاجی ما یه دوستی داشتیم کونی بود
بعد یبار داخل کونش شیشه نوشابه کرد، گیر کرد ساعت 3 صبح هی زنگ میزد بم میگفت بیا کمک میترسم😭😂
آقا مام رفتیم ولی در نمیومد
آخر سر به گریه افتاد زنگ زدیم آمبولانس بیاد درش بیاره
اونام نتونستن
بعد مجبور شد ادامه داستان