Souvenirs D'un Autre Monde


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: San’at


( هنر ماندگار است و زندگی کوتاه )
- بقراط









t.me/HidenChat_Bot?start=5162420684
https://boxd.it/7ZFC7

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Statistika
Postlar filtri


اثر "نوازندگان" که حدود سال 1595 تکمیل شد، به‌عنوان نخستین اثری شناخته می‌شود که کاراواجو مستقیما برای حامی خود، کاردینال فرانچسکو ماریا دل مونته خلق کرد. این نقاشی چهار پسر را در لباس‌های سنتی به تصویر می‌کشد؛ سه نفر از آن‌ها در حال نواختن سازهای موسیقی یا خواندن هستند، در حالی که چهارمی در نقش کوپید، خدای عشق، دستش را به سمت یک خوشه انگور دراز کرده است.
کاراواجو ظاهرا این ترکیب را از مطالعات دو فیگور طراحی کرده است. چهره‌ی مرکزی که لوت (یک نوع ساز زهی شبیه به عود و بربت) در دست دارد، به‌عنوان ماریو مینیتی، همراه و دوست کاراواجو، شناسایی شده است. فردی که کنار او نشسته و مستقیما به بیننده نگاه می‌کند، احتمالا خودنگاره‌ای از نقاش است. کوپید نیز شباهت زیادی به پسری در نقاشی "پسر در حال پوست کندن میوه" دارد، اثری که چند سال پیش‌تر خلق شده و اکنون به‌عنوان یکی از نخستین آثار باقی‌مانده‌ی کاراواجو شناخته می‌شود.
دست‌نوشته‌هایی که در تصویر دیده می‌شوند نشان می‌دهند که پسران در حال تمرین مادریگال‌هایی هستند که عشق را ستایش می‌کنند. چشمان نوازنده‌ی لوت یا همان شخصیت اصلی اثر، پر از اشک است که احتمالا نشان‌دهنده‌ی آن است که این قطعات، بیشتر به غم عشق اشاره دارند تا به لذت‌های آن. ویولونی که در پیش‌زمینه قرار دارد، به حضور یک نوازنده‌ی پنجم اشاره می‌کند؛ شاید تلویحا بیننده را نیز در این صحنه شریک سازد.
نقاشی‌هایی با این موضوع در آن زمان بسیار محبوب بودند، به‌ویژه در دورانی که کلیسا از احیای موسیقی و سبک‌های جدید حمایت می‌کرد، خصوصا توسط روحانیون تحصیل‌کرده و مترقی مانند دل مونته. با این حال، این صحنه آشکارا دنیوی است و نه مذهبی و الهام‌گرفته از سنت قدیمیِ "محافل موسیقی" است، سبکی که در ونیز رواج داشت و نمونه‌ی آن را می‌توان در اثر "هم‌نوازی روستایی" از تیسین مشاهده کرد.
در حال حاضر این اثر در مجموعه موزه هنر متروپولیتن، نیویورک قرار دارد.


© "The Musicians" by Caravaggio - c.1595


هم‌نوازی روستایی.

© "Pastoral Concert" by Titian - 1509–1510


پسر در حال پوست کندن میوه.

© "Boy Peeling Fruit" by Caravaggio - c.1592


این اثر که اکنون در موزه وادزورث آتنیوم در هارتفورد، ایالت کنتیکت آمریکا نگهداری می‌شود، نخستین نقاشی مذهبی کاراواجو بود که در سال 1595 خلق شد، زمانی که او به‌تازگی در خدمت کاردینال فرانچسکو ماریا دل مونته در آمده بود. اثر "خلسهٔ سنت فرانسیس آسیزی" احتمالاً به سفارش دل مونته، در دورانی که کاراواجو در کاخ ماداما زندگی می‌کرد، کشیده شده است. این بوم، لحظه‌ای را به تصویر می‌کشد که در آن سنت فرانسیس آسیزی، قدیس هم‌نام کاردینال، نشانه‌های استیگماتا (زخم‌های به جا مانده از مصلوب شدن مسیح) را دریافت می‌کند. این داستان را یکی از همراهان فرانسیس، برادر لئو، روایت کرده است. در سال 1224، فرانسیس به همراه گروه کوچکی از پیروانش برای تامل در مورد خدا به خلوتگاه کوهستانی رفت. در دل شب، برادر لئو شاهد نزول یک سراف شش‌بال بر فرانسیس بود که در پاسخ به دعای او برای درک رنج و عشق مسیح ظاهر شد.

این موضوع از قرن سیزدهم به بعد در هنر بسیار محبوب بود، چنان‌که جوتو نسخه‌ای از آن را در سال 1295 و جووانی بلینی نیز تفسیری مشهور از این صحنه را حدود سال 1480 خلق کرد. اما نسخه کاراواجو در مقایسه با روایت برادر لئو کمتر دراماتیک است؛ در نقاشی او، سراف شش‌بال جای خود را به فرشته‌ای دو‌بال داده و از آن مواجهه‌ی پرشور و وحشت‌آورِ توصیف‌شده در روایت، اثری نیست؛ نه زبانه‌های آتش، نه جوی‌های خون و نه تصاویری آتشین از مسیح. در عوض، کاراواجو توجه خود را بر آرامش فرشته متمرکز کرده است، که در مقایسه با پیکر بیهوشِ قدیس، بزرگ‌تر به نظر می‌رسد. نقطه‌ی کانونی نقاشی، سقوط باشکوه نور است که حالت خلسه و سرور را بر چهره‌ی قدیس ترسیم می‌کند. کاراواجو در این اثر از تکنیک کیاروسکورو (تضاد بین نور و تاریکی) بهره می‌برد و با ایجاد کنتراست قوی میان روشنایی و سایه، کل ترکیب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. نور که از گوشه‌ی بالایی سمت چپ بوم تابیده می‌شود، سوژه‌ها را در درخششی روحانی غرق کرده و حالتی قدسی به فضای نقاشی می‌بخشد.


© "Saint Francis of Assisi in Ecstasy" by Caravaggio - c.1595


© "Saint Francis in Ecstasy" by Giovanni Bellini - c.1480


لحظه‌ای که سنت فرانسیس آسیزی نشانه های استیگماتا را دریافت می‌کند.

© "Saint Francis Receiving the Stigmata" by Giotto - c.1295–1300


مدونا رو میبینیم که همراه بچه‌اش (مسیح) روی تخت نشسته، چهارتا فرشته کنارش وایساده و یه گوشه هم سنت فرانسیس آسیزی رو داریم.

© "Madonna Enthroned with the Child, St. Francis and Four Angels" by Cimabue - 1280


خلسهٔ سنت فرانسیس آسیزی.
© "The Ecstasy of St. Francis of Assisi" by El Greco - c.1600


© "St. Francis of Assisi" by Jusepe de Ribera - 1643


‌🔙


این مجموعه‌ی فرسکو، از جمله همین نقاشی به نام "مرثیه‌ی مسیح"، حدود 1300 میلادی توسط یک بانکدار و بازرگان ثروتمند به نام انریکو اسکورونی سفارش داده شد تا دیوارهای کلیسای کنار کاخش در پادوا تزئین بشود. از جوتو خواسته شد روایت‌هایی از عهد عتیق و عهد جدید را به تصویر بکشد. سقف طاقدار کلیسا مانند آسمانی پرستاره با رنگ آبی عمیق نقاشی شده است و دیوارها با پنل‌های قاب‌شده‌ی فرسکو پوشانده شده‌اند.
مجموعه‌ی نقاشی‌ها با اثر عظیم "روز داوری" پایان می‌یابد، که کل دیوار غربی، روبه‌روی محراب را می‌پوشاند.


نگاهی به جزئیات نقاشی بی‌اندازیم.

مریم مجدلیه
پیکره‌های ساده در ترکیب‌بندی جوتو هیچ شیئی در اطراف خود ندارند که به شناسایی آن‌ها کمک کند. بااین‌حال، مریم مجدلیه را می‌توان از طریق حالت فروتنانه و حرکاتش تشخیص داد. پاهای زخمی مسیح روی دامن او قرار گرفته و او با محبت آن‌ها را لمس می‌کند، درست همان‌طور که دو زن دیگر دستان مسیح را گرفته‌اند. به نظر می‌رسد که مریم مجدلیه با دیدن زخم‌های وحشتناک، در حال گریه است. ما او را در بسیاری از تصاویر و آثار آن دوره، با یک ظرف روغن معطر دیده‌ایم.

مادر و پسر
مریم مقدس، مسیح درگذشته را در آغوش گرفته و اندوهی عمیق بر چهره‌اش نقش بسته است. تماس نزدیک میان مادر و پسر، با چهره‌هایی که تقریباً به هم چسبیده‌اند، به ما کمک می‌کند تا با این تراژدی انسانی همدلی کنیم. داغ‌دیدگی تجربه‌ای جهانی است و این نقاشی در سطحی احساسی و کاملاً شخصی تأثیرگذار است (فارغ از اینکه باورهای مذهبی داشته باشیم یا نه).

پیکره نشسته
افرادی که در پیش‌زمینه‌ی نقاشی پشت به ما دارند، ترکیب‌بندی اثر را به چند شکل تقویت می‌کنند. آن‌ها، همراه با سایر افراد در صحنه، پیکر مسیح را احاطه کرده‌اند و حس صمیمیت بیشتری به اثر بخشیده‌اند. همچنین، فضای خالی بین این دو شخصی که پشت به ما هستند، بیننده را به قلب صحنه می‌کشاند و تراژدی را به سطحی انسانی نزدیک‌تر می‌کند. گویی ما بین دو گزینه قرار گرفته‌ایم: تماشا از دور یا درگیر شدن عاطفی با این اندوه عمیق.

سوگواران
چهره‌های سوگواران طبیعی و زنده هستند، اما درعین‌حال کیفیتی پیکرتراشانه دارند. همه آن‌ها به سمت پیکر مسیح متمایل شده‌اند، گویی هیچ‌کس نمی‌تواند آنچه را که می‌بیند باور کند. در این گروه، وقاری آرام موج می‌زند و حرکاتشان پر از احساس است، اما اغراق‌شده و نمایشی نیستند. برخی دست‌هایشان را با ناامیدی بالا برده‌اند، درحالی‌که برخی دیگر دستان و پاهای مسیح را گرفته‌اند. در حالات چهره‌شان می‌توان درد و خشم را تشخیص داد. این حس واقع‌گرایی شدید، امضای هنری جوتو است.

فرشتگان اندوهگین
ده فرشته، همچون شهاب‌های سوزان با دنباله‌هایی شعله‌ور، از آسمان لاجوردی به این صحنه مقدس می‌نگرند. پیکره‌های کوچک و درهم‌شکسته‌شان اندوهشان را به‌روشنی بیان می‌کند. برخی دعا می‌کنند، برخی آشکارا گریه می‌کنند و برخی دیگر سرهایشان را در دستانشان گرفته‌اند تا نهایت یأس و درماندگی خود را نشان دهند. بدن‌های پیچ‌وتاب‌خورده و پروازکنان فرشتگان در آسمان، تضادی آشکار با سکون صحنه‌ی زمینی ایجاد می‌کنند. این تنش میان دو نیروی متضاد، فضایی قوی و اندوه‌بار به اثر می‌بخشد و احساس تراژدی را عمیق‌تر می‌کند.



GIOTTO DI BONDONE | جوتو دی بوندونه
c.1270–1337


جوتو، یکی از غول‌های تاریخ هنر، عموماً به‌عنوان بنیان‌گذار جریان اصلی نقاشی مدرن شناخته می‌شود.
او در کوله دی وسپینانو، در نزدیکی فلورانس به دنیا آمد و نزد نقاش فلورانسی چیمابوئه (Cimabue) آموزش دید. اما خیلی زود، سبکی نیرومند و طبیعی‌گرایانه خلق کرد که از سنت‌های تخت و دور از واقعیت هنر بیزانسی (که برای قرن‌ها بر نقاشی حاکم بود) فاصله گرفت. پیکره‌های او حجیم، استوار و در فضایی واقعی جای گرفته‌اند و احساسات انسانی را با قدرت و ظرافتی کم‌نظیر بیان می‌کنند. این دستاورد عظیم در دوران زندگی او نیز مورد تحسین قرار گرفت. جوتو در مراکز مهم هنری مختلف، از فلورانس تا ناپل، فعالیت کرد و نخستین هنرمند پس از دوران باستان کلاسیک بود که شهرتی سراسری در ایتالیا یافت.
متأسفانه، بسیاری از نقاشی‌های او در گذر قرن‌ها از بین رفته‌اند و بازسازی دقیق مسیر هنری‌اش دشوار است. بااین‌حال، شاهکار او یعنی "تزئینات فرسکوی کلیسای اسکروونی در پادوا" به‌خوبی حفظ شده است و همین اثر به‌تنهایی کافی است تا جایگاه او را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان تمام اعصار تثبیت کند.


مرثیه‌ی مسیح اثر جوتو

نقاشی‌شده بر دیوار کلیسای اسکروونی (Scrovegni) در شهر کهن پادوا. این فرسکو نمایشی دردناک و جانکاه از یک تراژدی است. چهره‌ها و حالت‌های غرق در اندوه، ترکیب‌بندی قوی و استفاده هوشمندانه از فضا همگی حس عمیقی از سوگ و ماتم را در برابر مرگ مسیح منتقل می‌کنند. این صحنه بخشی از مجموعه‌ای از فرسکوهاست که رویدادهایی از زندگی مسیح، مریم مقدس و والدین او، آنا و یواخیم، را به تصویر می‌کشند و در بسیاری از جهات نقطه اوج احساسی این کلیسا محسوب می‌شود.
با این تعداد آثار و فرسکوها، جوتو موفق شد از سنت‌های هنری زمان خود فراتر رود و سبک تازه و طبیعی‌گرایانه‌ای را بنیان نهد که نقطه عطفی در سیر تحول هنر غرب به شمار می‌رود. پیش از آنکه جوتو تصاویر نوآورانه‌اش را از انسان‌هایی سه‌بعدی و واقع‌گرایانه خلق کند، پیکره‌های خشک و بی‌روح در سنت بیزانسی و فضای تخت و یک‌بعدی آن‌ها مانعی برای برقراری ارتباط احساسی بین بیننده و موضوع اثر ایجاد می‌کردند.
قبل‌تر، موزاییک‌ها اغلب برای نمایش تصاویر مذهبی به کار می‌رفتند، اما این آثار نه‌تنها پرهزینه و زمان‌بر بودند، بلکه بیشتر جنبه تزئینی داشتند و هدف‌شان برانگیختن احساسات بیننده نبود. همین عنصر احساسی است که "مرثیه مسیح" را چنین تأثیرگذار می‌سازد. این اثر احساسی‌ترین صحنه در میان مجموعه فرسکوها را به تصویر می‌کشد و جوتو با مهارتی کم‌نظیر، صحنه‌ای خلق کرده که هم عمیقاً تأثیرگذار و هم شگفت‌انگیز و زیباست.

در این روایت از کتاب مقدس، پیکر مسیح از صلیب پایین آورده شده و خانواده و دوستان سوگوارش او را در بر گرفته‌اند. مریم مقدس که فرزند درگذشته‌اش را در آغوش گرفته، نقطه کانونی این اثر است. همان‌طور که بدن مسیح کشیده و سنگین به نظر می‌رسد، اندوه مریم نیز غیرقابل تحمل به نظر می‌رسد. در سمت راست مریم، یوحنای رسول دستانش را به نشانه بهت و اندوه به عقب پرتاب کرده و مریم مجدلیه غمگینانه کنار پاهای مسیح نشسته است. جوتو با استفاده از اشکال ساده و بلوک‌های رنگی، تمرکز بیننده را بر مهم‌ترین عناصر احساسی نقاشی (چهره‌ها و دست‌ها) جلب می‌کند. پیکره‌های محکم و استوار پیش‌زمینه با لباس‌هایی پوشانده شده‌اند که حجم بدن‌هایشان را آشکار می‌سازد. حتی نیازی نیست چهره افراد را ببینیم، اندوه آن‌ها از طریق سرهای خمیده و شانه‌های فروافتاده‌شان بیان شده است.
ترکیب‌بندی واقع‌گرایانه و حس قانع‌کننده‌ای از فضا در اثر وجود دارد. از این نظر، جوتو پیشاپیش تکنیک‌های پرسپکتیو را که بیش از صد سال بعد به‌طور دقیق تدوین و توسعه یافتند، به کار گرفته است.


© "The Lamentation of Christ" by GIOTTO - c.1305


مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید


گویند رمزِ عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تقریر می‌کنند


© "Amoureux aux Poireaux, Paris" by Robert Doisneau - 1950

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.