🔴 تشکیلات، بهمثابۀ یک ضرورت در مبارزات اجتماعی
✍🏻اسکندر لطفی; فعال صنفی معلمان
#بخش_اول
در فضای فعالیتهای صنفی و سیاسی، همواره تضاد میان رویکردهای فردی و کنشهای تشکیلاتی بهعنوان مسئلهای بنیادین مطرح بوده است. این تضاد، که بهوضوح از دل ضعف در تعهد به کار جمعی و گرایش به کسب اعتبار فردی سر برمیآورد، نهتنها به انسجام حرکتهای جمعی آسیب میزند، بلکه زمینۀ بازتولید فردگرایی در بدنهی مبارزات اجتماعی را فراهم میآورد.
در این میان، آنچه قابل تأمل است، تلاش برخی افراد برای انحراف از مسیر تشکیلاتی و اتکا به گعدههای غیررسمی بهعنوان جایگزین کنش جمعی است. هرچند هیچ فردی در فعالیت صنفی یا سیاسی محدود به حضور در تشکلها نیست، اما پرسش اینجاست: چرا افرادی که توان و فرصت حضور مستقیم یا ارتباط نزدیک با تشکلها را دارند، ترجیح میدهند مسیرهای فردی و پراکنده را در پیش گیرند؟ پاسخ ساده است: این افراد با توسل به رویکردهای فردی و گعدهای، بهدنبال پوشاندن ضعفهای خویش در زمینۀ کار جمعی و سازماندهی هستند. این، بهوضوح نوعی موازیسازی با تشکیلات است که نهتنها کمکی به پیشبرد اهداف جمعی نمیکند، بلکه به پراکندگی نیروها و تضعیف مبارزات میانجامد.
تشکیلات، نه صرفاً بهعنوان یک ابزار، بلکه بهمثابۀ یک ضرورت در مبارزات اجتماعی عمل میکند. در یک سیستم تشکیلاتی، افراد با همافزایی نیرو و تواناییهای خود، ضعفهای فردی را خنثی کرده و به قدرتی جمعی تبدیل میشوند. اما رویکردهای فردگرایانه، برخلاف این منطق، تنها در پی کسب اعتبار شخصیاند و با برجسته کردن وجهۀ فردی، روح جمعی مبارزات را تضعیف میکنند. چنین اقداماتی، بهویژه در زمانهای که اتحاد و انسجام بیش از هر زمان دیگری ضروری است، بهنوعی خیانت به اصول مبارزاتی تلقی میشود.
گعدهها با ایجاد مراکز قدرت کوچک و نامنسجم، نیروهای مبارزاتی را از محوریت تشکیلاتی دور میکنند.
فردگرایی، میدان رقابت برای کسب وجهۀ فردی را داغ میکند، رقابتی که بهجای تقویت جنبش، تنها به خودمحوری منتهی میشود.
آنچه امروز مبارزات صنفی و اجتماعی به آن نیازمند است، نه حضور افراد در قالب کنشهای پراکنده و منفرد، بلکه تقویت نهادهای جمعی و تشکیلاتی است. تنها از طریق این نهادهاست که میتوان به مبارزاتی هماهنگ، مؤثر و هدفمند دست یافت. بنابراین، تلاش برای کسب اعتبار فردی بهجای تقویت کنش جمعی، اقدامی است که نهتنها به تضعیف مبارزات میانجامد، بلکه باید آن را بهعنوان شکلی از ضدیت با اصول تشکیلاتی محکوم کرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
✍🏻اسکندر لطفی; فعال صنفی معلمان
#بخش_اول
در فضای فعالیتهای صنفی و سیاسی، همواره تضاد میان رویکردهای فردی و کنشهای تشکیلاتی بهعنوان مسئلهای بنیادین مطرح بوده است. این تضاد، که بهوضوح از دل ضعف در تعهد به کار جمعی و گرایش به کسب اعتبار فردی سر برمیآورد، نهتنها به انسجام حرکتهای جمعی آسیب میزند، بلکه زمینۀ بازتولید فردگرایی در بدنهی مبارزات اجتماعی را فراهم میآورد.
در این میان، آنچه قابل تأمل است، تلاش برخی افراد برای انحراف از مسیر تشکیلاتی و اتکا به گعدههای غیررسمی بهعنوان جایگزین کنش جمعی است. هرچند هیچ فردی در فعالیت صنفی یا سیاسی محدود به حضور در تشکلها نیست، اما پرسش اینجاست: چرا افرادی که توان و فرصت حضور مستقیم یا ارتباط نزدیک با تشکلها را دارند، ترجیح میدهند مسیرهای فردی و پراکنده را در پیش گیرند؟ پاسخ ساده است: این افراد با توسل به رویکردهای فردی و گعدهای، بهدنبال پوشاندن ضعفهای خویش در زمینۀ کار جمعی و سازماندهی هستند. این، بهوضوح نوعی موازیسازی با تشکیلات است که نهتنها کمکی به پیشبرد اهداف جمعی نمیکند، بلکه به پراکندگی نیروها و تضعیف مبارزات میانجامد.
تشکیلات، نه صرفاً بهعنوان یک ابزار، بلکه بهمثابۀ یک ضرورت در مبارزات اجتماعی عمل میکند. در یک سیستم تشکیلاتی، افراد با همافزایی نیرو و تواناییهای خود، ضعفهای فردی را خنثی کرده و به قدرتی جمعی تبدیل میشوند. اما رویکردهای فردگرایانه، برخلاف این منطق، تنها در پی کسب اعتبار شخصیاند و با برجسته کردن وجهۀ فردی، روح جمعی مبارزات را تضعیف میکنند. چنین اقداماتی، بهویژه در زمانهای که اتحاد و انسجام بیش از هر زمان دیگری ضروری است، بهنوعی خیانت به اصول مبارزاتی تلقی میشود.
گعدهها با ایجاد مراکز قدرت کوچک و نامنسجم، نیروهای مبارزاتی را از محوریت تشکیلاتی دور میکنند.
فردگرایی، میدان رقابت برای کسب وجهۀ فردی را داغ میکند، رقابتی که بهجای تقویت جنبش، تنها به خودمحوری منتهی میشود.
آنچه امروز مبارزات صنفی و اجتماعی به آن نیازمند است، نه حضور افراد در قالب کنشهای پراکنده و منفرد، بلکه تقویت نهادهای جمعی و تشکیلاتی است. تنها از طریق این نهادهاست که میتوان به مبارزاتی هماهنگ، مؤثر و هدفمند دست یافت. بنابراین، تلاش برای کسب اعتبار فردی بهجای تقویت کنش جمعی، اقدامی است که نهتنها به تضعیف مبارزات میانجامد، بلکه باید آن را بهعنوان شکلی از ضدیت با اصول تشکیلاتی محکوم کرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران