ما دیگر حوصلهای برای دوست داشتنها
و رابطه داشتنها و با آدمهای تازه
آشنا شدنها نداشتیم؛
وگرنه بلد بودیم.
ما بهتر از هرکسی دلبری را بلد بودیم!
ما بهتر از هرکسی بلد بودیم چطور حرف بزنیم و چطور نگاه کنیم
و چطور به حریم قلب آدمها رسوخ کنیم،
جوری که وسط شلوغترین روزهاشان
به یاد ما باشند.
جوری که بزرگترین انگیزه و دلخوشیشان باشیم، جوری که با همه فرق کنیم!
ما انرژی و زمان و حوصلهای برای آشناییهای تازه و حرفهای تازه و رنجهای دوباره نداشتیم،
وگرنه بهتر از هرکسی بلد بودیم...
|نرگس صرافیان طوفان|
و رابطه داشتنها و با آدمهای تازه
آشنا شدنها نداشتیم؛
وگرنه بلد بودیم.
ما بهتر از هرکسی دلبری را بلد بودیم!
ما بهتر از هرکسی بلد بودیم چطور حرف بزنیم و چطور نگاه کنیم
و چطور به حریم قلب آدمها رسوخ کنیم،
جوری که وسط شلوغترین روزهاشان
به یاد ما باشند.
جوری که بزرگترین انگیزه و دلخوشیشان باشیم، جوری که با همه فرق کنیم!
ما انرژی و زمان و حوصلهای برای آشناییهای تازه و حرفهای تازه و رنجهای دوباره نداشتیم،
وگرنه بهتر از هرکسی بلد بودیم...
|نرگس صرافیان طوفان|