🔍 📕 مطالعه #کتاب_یکرنگی
📌 #خاطرات_شاپور_بختیار
🌐 #نخستوزیر_بلهقربانگو
📖 #صفحه ۷۱
بسیاری بر این باورند که شهبانو عامل اصلی مصائبی است که ایران، امروز با آن دست به گریبان است. من مکرر این حرف را از زبان این و آن شنیده ام ولی شخصا آن را باور ندارم.
سرنوشت این بانوئی که بسیاری از زنان جوان دنیا را با تاجدار شدن به رویا فرو برد ، سرنوشت غریبی بود . آیا واقعا همسر پادشاه ایران شدن مايه حسرت بود؟
فرح دیبا در زمانی که به مدرسه ژاندارک، و بعد به دبیرستان رازی، میرفت دختری ورزشکار و سرزنده و فعال بود، لااقل این تصویری است که دختر من و پویان از او داشت که با او هممدرسه ولی از او جوان تر بود. فرح دیبا در خانوادهای قدیمی و متوسط به دنیا آمده بود. پدرش که افسر ارتش بود بسیار جوان در گذشت. طبق آنچه شنیده ام این دختر جوان بی پدر را شاه روزی در یک سفر رسمی حین خواندن عریضه ای از طرف دانشجویان ایرانی دید، احتمالا از او خوشش آمد، به زنی گرفتش تا از این ازدواج سوم صاحب ولیعهدی شود .
در آغاز فرح دیبا کمترین نفوذی بر شاه نداشت. بر خلاف ثریا که همیشه چند قدم از شاه جلو می افتاد، فرح در مقابل پادشاه خود را عقب می کشید. پس از به دنیا آمدن ولیعهد، شهبانو به کارهای خیریه سرگرم شد. شاید بتوان گفت که عقایدی لیبرال حتی نزدیک به سوسیالیست و در هر حال پیشرو داشت.
نقصی که فرح دیبا حتى با تمرین های مکرر نتوانست در خود برطرف کند، لحن محزون صحبت کردنش است، خصوصا وقتی فارسی حرف میزند. ولی به فرهنگ علاقمند است و در ادب و شعر حتى شعر فرانسه از خود ذوقی نشان میدهد. چنین صفاتی در خاندان پهلوی بسیار نادر است. یک بار کتابی از اشعار الوار
Elliard
را برای من فرستاد. تنها فرد خانواده سلطنتی است که از فرهنگ ایران ذخیره ای دارد.
برداشتن اولین قدم ها در محيط تازه ای که فرح دیبا به آن وارد شده بود، قطعا ساده و آسان نبوده است. برای مهار کردن احساسات خویش بی شک بر خود فشار زیادی وارد کرده است، با این حال بر خلاف رفتار رایج درباریان، به مستمندان توجه داشت. من در نزد او نه ذرهای فخر فروشی دیدم و نه نشانه ای از بدطینتی .
سیاستی که بر طبق آن رادیو و تلویزیون موظف بود روزانه شش بار از خاندان سلطنتی نام ببرد، شهبانو را آلوده کرد. از این بابت مشکل بتوان وی را سرزنش کرد. حقا میبایست نقش او را در زمینه های فرهنگی در نظر گرفت. در این رابطه او را میتوان مروج اروپایی شدن ایران دانست. او پادشاه را تشویق کرد که بین فرهنگهای شرق و غرب ارتباطی بر قرار سازد و پای عده ای از هنرمندان و شعرا و فلاسفه را به کاخ سلطنتی باز کرد. به علاوه کم و بیش توانست از مداخله در امور دولت خودداری کند. من سه ماه قبل از انتصابم به پست نخست وزیری او را دیدم به من به طور خصوصی گفت که عقایدش به افکار من نزدیک است و اگر ساواک مزاحم من بوده او را هم آرام نگذاشته است، البته نسبت به موقعیت ها این مزاحمت ها شدت و ضعف دارد !
🌐 #صفحه ۷۱ ، بخش #نخستوزیر_بلهقربانگو
📕 #کتاب_یکرنگی
📌 #خاطرات_شاپور_بختیار
📚 T.me/national_librari
📌 #خاطرات_شاپور_بختیار
🌐 #نخستوزیر_بلهقربانگو
📖 #صفحه ۷۱
بسیاری بر این باورند که شهبانو عامل اصلی مصائبی است که ایران، امروز با آن دست به گریبان است. من مکرر این حرف را از زبان این و آن شنیده ام ولی شخصا آن را باور ندارم.
سرنوشت این بانوئی که بسیاری از زنان جوان دنیا را با تاجدار شدن به رویا فرو برد ، سرنوشت غریبی بود . آیا واقعا همسر پادشاه ایران شدن مايه حسرت بود؟
فرح دیبا در زمانی که به مدرسه ژاندارک، و بعد به دبیرستان رازی، میرفت دختری ورزشکار و سرزنده و فعال بود، لااقل این تصویری است که دختر من و پویان از او داشت که با او هممدرسه ولی از او جوان تر بود. فرح دیبا در خانوادهای قدیمی و متوسط به دنیا آمده بود. پدرش که افسر ارتش بود بسیار جوان در گذشت. طبق آنچه شنیده ام این دختر جوان بی پدر را شاه روزی در یک سفر رسمی حین خواندن عریضه ای از طرف دانشجویان ایرانی دید، احتمالا از او خوشش آمد، به زنی گرفتش تا از این ازدواج سوم صاحب ولیعهدی شود .
در آغاز فرح دیبا کمترین نفوذی بر شاه نداشت. بر خلاف ثریا که همیشه چند قدم از شاه جلو می افتاد، فرح در مقابل پادشاه خود را عقب می کشید. پس از به دنیا آمدن ولیعهد، شهبانو به کارهای خیریه سرگرم شد. شاید بتوان گفت که عقایدی لیبرال حتی نزدیک به سوسیالیست و در هر حال پیشرو داشت.
نقصی که فرح دیبا حتى با تمرین های مکرر نتوانست در خود برطرف کند، لحن محزون صحبت کردنش است، خصوصا وقتی فارسی حرف میزند. ولی به فرهنگ علاقمند است و در ادب و شعر حتى شعر فرانسه از خود ذوقی نشان میدهد. چنین صفاتی در خاندان پهلوی بسیار نادر است. یک بار کتابی از اشعار الوار
Elliard
را برای من فرستاد. تنها فرد خانواده سلطنتی است که از فرهنگ ایران ذخیره ای دارد.
برداشتن اولین قدم ها در محيط تازه ای که فرح دیبا به آن وارد شده بود، قطعا ساده و آسان نبوده است. برای مهار کردن احساسات خویش بی شک بر خود فشار زیادی وارد کرده است، با این حال بر خلاف رفتار رایج درباریان، به مستمندان توجه داشت. من در نزد او نه ذرهای فخر فروشی دیدم و نه نشانه ای از بدطینتی .
سیاستی که بر طبق آن رادیو و تلویزیون موظف بود روزانه شش بار از خاندان سلطنتی نام ببرد، شهبانو را آلوده کرد. از این بابت مشکل بتوان وی را سرزنش کرد. حقا میبایست نقش او را در زمینه های فرهنگی در نظر گرفت. در این رابطه او را میتوان مروج اروپایی شدن ایران دانست. او پادشاه را تشویق کرد که بین فرهنگهای شرق و غرب ارتباطی بر قرار سازد و پای عده ای از هنرمندان و شعرا و فلاسفه را به کاخ سلطنتی باز کرد. به علاوه کم و بیش توانست از مداخله در امور دولت خودداری کند. من سه ماه قبل از انتصابم به پست نخست وزیری او را دیدم به من به طور خصوصی گفت که عقایدش به افکار من نزدیک است و اگر ساواک مزاحم من بوده او را هم آرام نگذاشته است، البته نسبت به موقعیت ها این مزاحمت ها شدت و ضعف دارد !
🌐 #صفحه ۷۱ ، بخش #نخستوزیر_بلهقربانگو
📕 #کتاب_یکرنگی
📌 #خاطرات_شاپور_بختیار
📚 T.me/national_librari