ولی همهی ادما، یه روزی، معمولا هم در بدترین زمان ممکن، تلنگری بهشون میخوره و تازه میفهمن یه آدم رو چقدرها دوست دارن. اون لحظهست که انگار از یه برج ۴۶ طبقهای پرت میشن پایین، یه چیزی توی دلشون فرو میریزه، جهان به طرز عجیبی ساکن میشه و زمان نمیگذره.