زيارت كاظمين ، باعث شده كه در اين سالها ٥ بار بغداد رو ببينم.
اولين بارى كه بغداد رو ديدم ، پنج سال بعد از سقوط صدام ، يعنى حدود ١٧ سال پيش بود.
يك شهر مخروبه ، ناامن و كثيف.
آخرين بارى كه ديده بودم ، بعد از جمع شدن داعش ، يعنى حدودا ٧ سال پيش بود.
در اين فاصله ده ساله ، اوضاع بغداد (همچنين كربلا و نجف و ...) با سرعت رو به بهبود بود.
اما امروز كه بعد از ٧ سال در بغداد گشت و گذارى كردم ، واقعا شوكه شدم.
شهر مثل يك كارگاه ساختمانى بزرگ شده ، كه داخلش صدها برج و شهرك و مال ، با سبك دبى ، داره ساخته ميشه.
خيابونهايى كه تا همين چند سال پيش پر از سمند و پرايد بود ، پر از ماشين هاى امريكايى و ژاپنى شده.
سر و وضع و لباس شهروندها ، وضعيت رستورانها ، كافه ها و كتابفروشى ها ، زير و رو شده.
با اين شيبِ نمايى كه شهرهاى عراق (خصوصا بغداد) رو ميسازند ، و با اين وضعى كه تهران و اقتصاد ايران داره ، چند سال ديگه حسرت بغداد و عراق رو هم خواهيم خورد.
اولين بارى كه بغداد رو ديدم ، پنج سال بعد از سقوط صدام ، يعنى حدود ١٧ سال پيش بود.
يك شهر مخروبه ، ناامن و كثيف.
آخرين بارى كه ديده بودم ، بعد از جمع شدن داعش ، يعنى حدودا ٧ سال پيش بود.
در اين فاصله ده ساله ، اوضاع بغداد (همچنين كربلا و نجف و ...) با سرعت رو به بهبود بود.
اما امروز كه بعد از ٧ سال در بغداد گشت و گذارى كردم ، واقعا شوكه شدم.
شهر مثل يك كارگاه ساختمانى بزرگ شده ، كه داخلش صدها برج و شهرك و مال ، با سبك دبى ، داره ساخته ميشه.
خيابونهايى كه تا همين چند سال پيش پر از سمند و پرايد بود ، پر از ماشين هاى امريكايى و ژاپنى شده.
سر و وضع و لباس شهروندها ، وضعيت رستورانها ، كافه ها و كتابفروشى ها ، زير و رو شده.
با اين شيبِ نمايى كه شهرهاى عراق (خصوصا بغداد) رو ميسازند ، و با اين وضعى كه تهران و اقتصاد ايران داره ، چند سال ديگه حسرت بغداد و عراق رو هم خواهيم خورد.