🛑
یک تدریس نکته به نکته ی ناب اصول فقه 😉👇🟢
تعریف وضع: یعنی قرار دادن لفظی در برابر معنایی← ارکان وضع
نکته: وضع یکی از اسباب دلالت است.
🟡
واضع کسی که لفظی را در برابر معنایی قرار میدهد. 🔻موضوع: (لفظ)؛(ماوُضِعَ)، (دال)
🔻موضوع له: (معنا)، (ماوُضِعَ له)، (مدلول)
🟣حالا دلالت چیه: یعنی از علم به چیزی(دال) علم به چیز دیگری(مدلول) حاصل شود، بهعبارتی ذهن ما از دال به مدلول منتقل شود.
🔻به عنوان مثال: ذهن ما با شنیدن لفظ هبه به معنای آن(تملیک رایگان به کسی) منتقل شود.
🔵
اقسام دلالت:
🔻1 -دلالت عقلی: همیشه دال بر مدلول دلالت میکند← رابطه دال و مدلول رابطه علی و معلولی است←پس تمامی قوانین (فیزیک، شیمی و...)میتواند مثال دلالت عقلی باشد.
🔻2 -دلالت طبعی: به کمک آثار خارجی بدن پی به حالات درونی میبریم اما همیشگی نیست.
🔻 به عنوان مثال: گریه گاهی نشانه غم و گاهی نشانه شادی است.
🟢 -دلالت وضعی: سبب آن وضع یا قرارداد است ←فرد یا افرادی دال را قرار داده اند که به مدلول دلالت کند ←دلالت وضعی نیاز به آموزش و یادگیری دارد.
🟠 -
دلالت وضعی غیرلفظی: دلالت دال بر مدلولی که بهصورت غیرلفظ باشد.
🔻به عنوان مثال: دلالت زبان اشاره بر معنای خود.
🟤
2 -دلالت وضعی لفظی: دلالت دال بر مدلول که به صورت لفظ باشد
🔻الف:
دلالت مطابقی←دلالت لفظ بر تمام معنای خود را دلالت مطابقی گویند.
🔻به عنوان مثال: 1 -دلالت لفظ وقف بر این است که عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.
2 -
دلالت ماده 307 ق.م: امور ذیل موجب ضمان قهری است: 🔻1 )غصب و آنچه در حکم غصب هست؛ 2 )اتلاف؛ 3 )تسبیب؛ 4 )استیفا
⚫️ب) دلالت تضمنی←دلالت لفظ بر جزئی از معنای خود را دلالت تضمنی گویند(مجاز کل به جزء).
🔻به عنوان مثال:
1 -دلالت لفظ وقف بر تسبیل منفعت.
2 -دلالت ماده 307 ق.م: امور ذیل موجب ضمان قهری است:
🔻 1 )غصب 2 )اتلاف
🟠
پ) دلالت التزامی← دلالت لفظ بر خارج از معنای آن را دلالت التزامی گویند (مجاز).
به عنوان مثال:
🔻1 -بگوییم ایران و منظور مردم ایران است.
🔻2 -دلالت لفظ دادگاه بر قاضی دادگاه←دادگاه میتواند جلسه دادرسی را به درخواست اصحاب دعوا تنها برای یکبار به تأخیر اندازد.
🔻3 -دلالت لفظ و کالم بر مفهوم داللت التزامی است.
🔻4 -دلالت اذن در شیء و اذن در لوازم آن نیز از نوع دلالت التزامی است
☑️در دلالت التزامی بین دال و مدلول باید رابطه لازم بیّن به معنای اخصّ وجود داشته باشد.
🔵 -
وضع تعیینی(تخصیصی)← واضع آن مشخص و معین است← به عبارتی واضع مشخص لفظی را در زمان معینی در مقابل معنایی قرار میدهد.
🔻وضع تعیینی در اثر جعل و قرارداد و انشاء واضع است.
🔻وضع تعیینی صریح: به عنوان مثال: پدر (واضع) پس از تولد فرزند تصریح میکند که نام او علی است.
⚪️
وضع تعیینی ضمنی: به عنوان مثال: پدر(واضع) پس از تولد او را در جمع علی صدا میکند.
-
وضع تَعَیُّنی (تخصصی)← واضع آن مشخص و معین نیست و این وضع در زمان مشخص و
معینی صورت نمیگیرد ←بلکه توسط مردم در اثر کثرت استعمال و در طول زمان به تدریج به وجود میآید.
🔻به عنوان مثال: لفظ قانون در ابتدا به معنای خطکش بوده اما قبلاً که به صورت قرینه به معنای مقررات به کار میرفته، اکنون در اثر کثرت استعمالی که به معنای مقررات به کار میرود بدونِ قرینه معنای مقررات از آن برداشت میشود.
یادگرفتی لایک کن🤗👌
#اصول_فقه
@LAAWW