Part 31
پروانه: دستمو کشید و منو برد تو اتاق اعظم تا در و باز کرد چشم چرخوندم و دور و برمو نگاه کردم ببینم چه خبره کثافت با پول تن و جسم و روح ما چه وسایلی گرفته بود. فرشهای ابریشمی و مجسمه های عتیقه و کل این اتاق بزرگ پر اجناس عتیقه بود بغض گلوم و گرفته بود ک دست غلام رو باصنم نشست
غلام : چته پری حواست پرت شده!!!
پروانه: هول زده لب زدم ... ه هیچی
غلام : دل بده ب اق غلام ک امشب میخاد تا ته ته بزنه توت
پروانه : لبمو گاز گرفتم ک از گوشه ی چادرم کشید که چادرم افتاد رو زمین و دستشو از زیر دامنم کشید رو باصنمو کش شورتمو محکم کشید..
اهههههههههههههههه
غلام : جووون هنوز ک جرت ندادم آه میکشی ...
پروانه: روبروم وایستاد و نگاهش ب من بود آروم جوووون کشداری گفت و وحشیانه دستاش رو بندای پیرهنم گزاشت و یهو کشید پایین ... تا نگاهش به کرست قرمز رنگ توریم افتاد زبونشو دراورد و گردنمو شروع کرد لیسیدن .دیگ صدای ناله هام در اومده بود ک دستشو از زیر شورت لای چاک باصنم مالوند و فشار داد
اخخخخ
پروانه : تا اخَم دراومد فشار انگشتاش و بیشتر کرد ک همینجوری ک انگشتاشو داخل سوراخ باصنم میبرد لب زد
غلام : جووون امشب اینو میخام پاره کنم پاره ....
پروانه : هلم داد سمت تخت ک ب پشت پرت شدم رو تخت ک خودشو پرت کرد رو تخت و سنگینی هیکلشو انداخت روم آخی زیر لب گفتم که شروع کرد بوسیدن تک تک اجزای صورتم...
پروانه: دستمو کشید و منو برد تو اتاق اعظم تا در و باز کرد چشم چرخوندم و دور و برمو نگاه کردم ببینم چه خبره کثافت با پول تن و جسم و روح ما چه وسایلی گرفته بود. فرشهای ابریشمی و مجسمه های عتیقه و کل این اتاق بزرگ پر اجناس عتیقه بود بغض گلوم و گرفته بود ک دست غلام رو باصنم نشست
غلام : چته پری حواست پرت شده!!!
پروانه: هول زده لب زدم ... ه هیچی
غلام : دل بده ب اق غلام ک امشب میخاد تا ته ته بزنه توت
پروانه : لبمو گاز گرفتم ک از گوشه ی چادرم کشید که چادرم افتاد رو زمین و دستشو از زیر دامنم کشید رو باصنمو کش شورتمو محکم کشید..
اهههههههههههههههه
غلام : جووون هنوز ک جرت ندادم آه میکشی ...
پروانه: روبروم وایستاد و نگاهش ب من بود آروم جوووون کشداری گفت و وحشیانه دستاش رو بندای پیرهنم گزاشت و یهو کشید پایین ... تا نگاهش به کرست قرمز رنگ توریم افتاد زبونشو دراورد و گردنمو شروع کرد لیسیدن .دیگ صدای ناله هام در اومده بود ک دستشو از زیر شورت لای چاک باصنم مالوند و فشار داد
اخخخخ
پروانه : تا اخَم دراومد فشار انگشتاش و بیشتر کرد ک همینجوری ک انگشتاشو داخل سوراخ باصنم میبرد لب زد
غلام : جووون امشب اینو میخام پاره کنم پاره ....
پروانه : هلم داد سمت تخت ک ب پشت پرت شدم رو تخت ک خودشو پرت کرد رو تخت و سنگینی هیکلشو انداخت روم آخی زیر لب گفتم که شروع کرد بوسیدن تک تک اجزای صورتم...