Part 28
پروانه : جلوی ایینه وایستادم و چادر رنگی توریمو سر کردم و کفشای پاشنه بلندمو پوشیدم و از اتاق دراومدم و تو راهرو کسی نبود از پله ها پایین اومدم صبح زود بود داشتم میرفتم سمت اتاق غلام ک دیدم خودش پایین تو حیاط وایستاده داشت میخندید بهم سمتش رفتم و بهش ک رسیدم جلوی چادرمو باز کردم و کشیدم جلو تا نگاهش به پیرهن کوتاهم افتاد که همه دار و ندارم زیرش پنهون بود چشماش برق زد و دستمو گرفت و کشوندم تو راهرو و چسبوندم به دیوار و چادر و از رو سرم کشید
پروانه : وای الان کسی میاد....
غلام : نترس خوشگله هنوز کسی بیدار نشده
پروانه : دستشو برد سمت بندای پیرهنمو داد پایین تا نگاهش به کرستم افتاد دستشو انداخت وسط کاپ کرستمو داد پایین سینه هام ک بیرون افتاد تومشتش گرفت و نوک یکی از سینه هامو کشید و خم شد
پروانه : وای اخخخ
خم شد و نوک سینه مو شروع کرد میک زدن و سینه ی دیگمم تو مشتش های میمالوند صدای ناله هام دراومده بود ک نوک سینمو ول کرد و سرش و بالا اورد
غلام: امشب میخام حسابی پارت کنم میخام جنده ی مخصوص من بشی باشه
پروانه: اخخخخ
غلام : باشه ؟؟
پروانه : همینجور که بندای کرستمو پیرهنمو دادم بالا با شهوت و عشوه گری لب زدم
باشه میدم !!!!
دستشو برد سمت لپرای باصنمو و دامن پیرهنمو داد بالا و مالید و سیلی زد روشون ...
اخخخخ
غلام : شب پارت میکنم....
پروانه : جلوی ایینه وایستادم و چادر رنگی توریمو سر کردم و کفشای پاشنه بلندمو پوشیدم و از اتاق دراومدم و تو راهرو کسی نبود از پله ها پایین اومدم صبح زود بود داشتم میرفتم سمت اتاق غلام ک دیدم خودش پایین تو حیاط وایستاده داشت میخندید بهم سمتش رفتم و بهش ک رسیدم جلوی چادرمو باز کردم و کشیدم جلو تا نگاهش به پیرهن کوتاهم افتاد که همه دار و ندارم زیرش پنهون بود چشماش برق زد و دستمو گرفت و کشوندم تو راهرو و چسبوندم به دیوار و چادر و از رو سرم کشید
پروانه : وای الان کسی میاد....
غلام : نترس خوشگله هنوز کسی بیدار نشده
پروانه : دستشو برد سمت بندای پیرهنمو داد پایین تا نگاهش به کرستم افتاد دستشو انداخت وسط کاپ کرستمو داد پایین سینه هام ک بیرون افتاد تومشتش گرفت و نوک یکی از سینه هامو کشید و خم شد
پروانه : وای اخخخ
خم شد و نوک سینه مو شروع کرد میک زدن و سینه ی دیگمم تو مشتش های میمالوند صدای ناله هام دراومده بود ک نوک سینمو ول کرد و سرش و بالا اورد
غلام: امشب میخام حسابی پارت کنم میخام جنده ی مخصوص من بشی باشه
پروانه: اخخخخ
غلام : باشه ؟؟
پروانه : همینجور که بندای کرستمو پیرهنمو دادم بالا با شهوت و عشوه گری لب زدم
باشه میدم !!!!
دستشو برد سمت لپرای باصنمو و دامن پیرهنمو داد بالا و مالید و سیلی زد روشون ...
اخخخخ
غلام : شب پارت میکنم....