⏺ دکتر علیاکبر سیاسی نوشته است:
«برای کسانی که سنشان اجازه نمیدهد اوضاع ایران قبل از سال ۱۳۰۰ شمسی را دیده باشند، بسیار دشوار است بتوانند آنچه را که به اختصار در این باب گفته میشود، باور کنند.»
در سالهای پایانی دورهی قاجاریه، در اثر ضعف دولت مرکزی، کشور در حال تجزیه و ملوکالطوایفی شدن بود:
چنانکه در گیلان حکومت «جمهوری سوسیالیستی» برپا شده بود؛ در خوزستان شیخ خزعل دعوای سلطنت و حکومت مستقل آن خطّه را داشت، و با تشکیل اتحادیهی عشایر جنوب در اندیشهی تجزیهی خوزستان و تشکیل «عربستان آزاد» بود؛ در آذربایجان شرقی برای تشکیل یک حکومت خودمختار تلاش میشد؛
در آذربایجان غربی اسماعیل آقا سمیتقو با داشتن قریب دو هزار سوار مسلح سر از اطاعت دولت ایران پیچیده به غارت شهرهای آذربایجان غربی و کشتار مردم میپرداخت. در فارس صولتالدوله قشقایی و در کردستان سردار رشید و در لرستان مهرعلی خان سر از اطاعت دولت پیچیده و بر هستی مردم چیره شده بودند؛ در بلوچستان هم یکی از سران گردنکش بلوچ، به نام دوستمحمد خان، کوس خودمختاری میزد.
پس از کودتای سوم اسفند ۱۲٩٩، دولت مرکزی با سرعت به تشکیل ارتش نوین و درهم شکستن تجزیهطلبها و یاغیها پرداخت و در ظرف مدتی در حدود دو سال توانست امنیت را در سراسر ایران برقرار کند و نفوذ دولت مرکزی را در دورترین نقاط مملکت حکمفرما سازد.
📚 رضاشاه و تحولات ایران معاصر، هوشنگ عامری
@KafeAndeshe
«برای کسانی که سنشان اجازه نمیدهد اوضاع ایران قبل از سال ۱۳۰۰ شمسی را دیده باشند، بسیار دشوار است بتوانند آنچه را که به اختصار در این باب گفته میشود، باور کنند.»
در سالهای پایانی دورهی قاجاریه، در اثر ضعف دولت مرکزی، کشور در حال تجزیه و ملوکالطوایفی شدن بود:
چنانکه در گیلان حکومت «جمهوری سوسیالیستی» برپا شده بود؛ در خوزستان شیخ خزعل دعوای سلطنت و حکومت مستقل آن خطّه را داشت، و با تشکیل اتحادیهی عشایر جنوب در اندیشهی تجزیهی خوزستان و تشکیل «عربستان آزاد» بود؛ در آذربایجان شرقی برای تشکیل یک حکومت خودمختار تلاش میشد؛
در آذربایجان غربی اسماعیل آقا سمیتقو با داشتن قریب دو هزار سوار مسلح سر از اطاعت دولت ایران پیچیده به غارت شهرهای آذربایجان غربی و کشتار مردم میپرداخت. در فارس صولتالدوله قشقایی و در کردستان سردار رشید و در لرستان مهرعلی خان سر از اطاعت دولت پیچیده و بر هستی مردم چیره شده بودند؛ در بلوچستان هم یکی از سران گردنکش بلوچ، به نام دوستمحمد خان، کوس خودمختاری میزد.
پس از کودتای سوم اسفند ۱۲٩٩، دولت مرکزی با سرعت به تشکیل ارتش نوین و درهم شکستن تجزیهطلبها و یاغیها پرداخت و در ظرف مدتی در حدود دو سال توانست امنیت را در سراسر ایران برقرار کند و نفوذ دولت مرکزی را در دورترین نقاط مملکت حکمفرما سازد.
📚 رضاشاه و تحولات ایران معاصر، هوشنگ عامری
@KafeAndeshe