🔺برگی از تاریخ حماسه عملیات مروارید
🔹بخشی از خاطرات یکی از تکاوران نیروی دریایی ارتش و تسخیر کننده اسکله البکر؛
🔹بعد از تیراندازی های بسیار شدید آنجا را گرفتیم، دستگاه های مخابراتی هنوز روشن بود، اغلب افسران بعثی با قایق و شنا اقدام به فرار کردند که بیشترشان به وسیله ناوچه پیکان منهدم شدند.
🔹پیام دادیم: "منطقه در اختیار ماست، پاکسازی کامل، بدون تلفات، روحیه عالی و آماده برای اجرای مراحل بعدی"
نیم ساعت بعد پیام فوری رسید که "سریعا مرحله آخر عملیات را به اجرا در آورید و اسکله را ترک کنید، وسیله ی ترابری برایتان فرستاده خواهد شد"
🔹پرچم سه رنگمان را به گردنم بستم و از دکل مخابراتی که 420 پله داشت، بالا رفتم، وقتی بالای دکل رسیدم، درگیری هوایی ادامه داشت. یک فانتوم ایرانی با یک میگ عراقی در نبرد بود، بعد از چند دقیقه میگ در حالی که شعله های آتش از آن زبانه می کشید، به دریا سرنگون شد.
🔹چاقوی خود را باز کردم و با استفاده از کابل آنتن تلویزیون پرچم جمهوری اسلامی ایران را بر فراز تاسیسات دشمن به اهتزاز در آوردم، از شادی در پوستم نمی گنجیدم.
------------
🆔
@IranAirforceFans✈️