باز از دل به سویِ دیدهٔ ما میآیی
ای دل و دیده فدایت! ز کجا میآیی؟
خشکسالِ طرب اقبالِ طراوت دارد
نعمت ارزانیِ ما، قحطزدا میآیی
از گداز دلِ حسرتزدگانت خبریست
کاین قَدَرها عرقآلودِ حیا میآیی
ابرها در قدمت ریزشِ گوهر دارد
فصلِ نیسانی و سیرابِ سخا میآیی
میخرامی تو و من نازِ تحیّر دارم
گویی از بهرِ منِ بیسروپا میآیی
ای مرادِ دو جهان، آرزویِ مشتاقان!
هر قدم بر سرِ صد دستِ دعا میآیی
رفتن و آمدنت آمد و رفتی دگر است
موجِ گُل میروی و آب بقا میآیی
ششجهت دیدهٔ عُشّاق به راهت فرش است
چهقَدَر آینه، بین _نامِ خدا_ میآیی!
دیده تا دل همه گلچینِ بهارآغوشیست
چشمِ بد دور! عجب عقدهگشا میآیی
کو مکان و چه زمان کز تو توان یافت تهی؟
همهدم با همهکس در همهجا میآیی!
شبِ بیدل نشود روز، چه امکان دارد؟
که تو خورشیدی و در کشورِ ما میآیی
#بیدل_دهلوی
@Iove_Poems
ای دل و دیده فدایت! ز کجا میآیی؟
خشکسالِ طرب اقبالِ طراوت دارد
نعمت ارزانیِ ما، قحطزدا میآیی
از گداز دلِ حسرتزدگانت خبریست
کاین قَدَرها عرقآلودِ حیا میآیی
ابرها در قدمت ریزشِ گوهر دارد
فصلِ نیسانی و سیرابِ سخا میآیی
میخرامی تو و من نازِ تحیّر دارم
گویی از بهرِ منِ بیسروپا میآیی
ای مرادِ دو جهان، آرزویِ مشتاقان!
هر قدم بر سرِ صد دستِ دعا میآیی
رفتن و آمدنت آمد و رفتی دگر است
موجِ گُل میروی و آب بقا میآیی
ششجهت دیدهٔ عُشّاق به راهت فرش است
چهقَدَر آینه، بین _نامِ خدا_ میآیی!
دیده تا دل همه گلچینِ بهارآغوشیست
چشمِ بد دور! عجب عقدهگشا میآیی
کو مکان و چه زمان کز تو توان یافت تهی؟
همهدم با همهکس در همهجا میآیی!
شبِ بیدل نشود روز، چه امکان دارد؟
که تو خورشیدی و در کشورِ ما میآیی
#بیدل_دهلوی
@Iove_Poems