My summer watched list movies: part 1.
Saltburn (2023):
مریض، حال به هم زن و چندش آور. یه سری صحنه هاش حال آدمو به هم میزنه، اما پایان تقریبا غافلگیر کنندهای داره. گرچه اونقدر باگ داشت و تمیز ساخته نشده بود که از وسطاش کاملا حدس زدم چه خبره.
Irreversible (2002):
قبلا اینجا ازش گفتم. خیلی فیلم مریضیه، محور اصلی داستان تجاوز و انتقامه. چرخش و حرکت زیاد دوربین، داد و دعواو خشونت زیاد، رنگای سیر قرمز و سبز بیش از اندازه واقعا آدمو روانی میکنه. مونیکا بلوچی و شوهر سابقش توش بازی کردن. کلا پیشنهاد میکنم اگ روان و روحیه ی آسیب پذیر دارین اسم گاسپار نوئه رو پای هر فیلمی دیدین فرار کنین.
Dogvill (2003):
به کارگردانی لارس فون تریه و بازی نیکل کیدمن. فیلم بدی نیست، با کمترین تجهیزات ساخته شده و این قضیه خیلی اذیت میکنه بیننده رو. تا وسطای فیلم دلت میخواد نیکل کیدمنو بابت این حماقت و مهربونی بیش از اندازه بکشی و نهایتا آخر فیلم از نظر احساسی جیگرت خنک میشه.
بازیگر فیلم رقصنده در تاریکی سر این فیلم ب نیکل گفته بود تو فیلم این مرد بازی نکن لارس یه دیوونس!
Basic instinct (1992):
با بازی بانوی قلبم شارون استون و مایکل داگلاس. فیلم یکم اروتیک اما پر رمز و رازه. عالی و ۱۰/۱۰
گرچه این سبک فیلما جدیدا زیاد شده و شاید یکم قابل پیشبینی بشه، اما ارزش دیدن داره.
Nocturnal animals (2016):
با بازی جیک جیلنهال و ایمی ادامز. داستان در مورد زنیه که اکسش در موردش یه کتابیو مینویسه که یکم شبیه زندگی خودشونه، شروعش یکم اروتیک و عجیبه. داستانش کلا جالب و پیچیده بود، پایانشم غیر قابل پیشبینی بود.
این مرد فیلم بد تو کارنامش نداره.
Monster. Dahmer (2022):
من فن امریکن هارر استوریم. در نتیجه چیزی که به کارگردانی رایان مورفی و بازی ایوان پیترز باشه دست رد به سینهش نمیزنم. سبکش مثل همون ahs عه. خیلی صحنه های حال ب هم زن یا خشن نداره. چون در مورد قاتل سریالیه اگه روحیه ضعیفی دارین نبینید.
Dark Series (3 Seasons):
سریال آلمانی زبانه، حدود ۳ فصل و ۲۶ قسمت داشت. محور کلی سریال در مورد سفر در زمانه، خیلی پیچیده و تمیز ساخته شده و باید با دقت ببینید تا قاطی نکنید. از وسطای فصل ۱ تا آخر سریال داشتم فقط پشمامو جمع میکردم. با اینکه یه سری باگ کوچولو داشت واقعا سریال خوبیه. خیلی دوستش داشتم.
Bitter moon (1992):
به کارگردانی رومن پولانسکی. یکم اروتیکه ولی ازون اروتیکاییه ک همیشه پیشنهاد میشه. ذات فیلم غم انگیزم هست، ولی چون تهشو یجورایی میدونی و از اولش اخرشو دیدی بیشتر مخاطب کنجکاوه بدونه چجوری شخصیتا از اول به همچین جایی رسیدن. من دوسش داشتم.
Arrival (2016):
با بازی ایمی آدامز و جرمی رنر. این فیلم به شدت اندرریتد و فوقالعادهست! موضوعش یکم شبیه اینتراستلاره، اما اصلا به اندازهی اون معروف نشد. هرچقدر از جذابیت و پشم ریزون بودنش بگم کم گفتم، پلات توییست پایانیش>>>
Room in rome (2010):
فیلم اروتیکه و محتوای ال جی بی تی داره. داستان در مورد دوتا دختره که یه شب تو هتل با همن. فیلم بدی نبود، ولی از یجایی به بعد هی حس میکنی کرکترا همش دارن پشت هم به همدیگه دروغ میگن و هی منتظری ببینی کدوم زودتر رازش مشخص میشه. بد نبود.
Saltburn (2023):
مریض، حال به هم زن و چندش آور. یه سری صحنه هاش حال آدمو به هم میزنه، اما پایان تقریبا غافلگیر کنندهای داره. گرچه اونقدر باگ داشت و تمیز ساخته نشده بود که از وسطاش کاملا حدس زدم چه خبره.
Irreversible (2002):
قبلا اینجا ازش گفتم. خیلی فیلم مریضیه، محور اصلی داستان تجاوز و انتقامه. چرخش و حرکت زیاد دوربین، داد و دعواو خشونت زیاد، رنگای سیر قرمز و سبز بیش از اندازه واقعا آدمو روانی میکنه. مونیکا بلوچی و شوهر سابقش توش بازی کردن. کلا پیشنهاد میکنم اگ روان و روحیه ی آسیب پذیر دارین اسم گاسپار نوئه رو پای هر فیلمی دیدین فرار کنین.
Dogvill (2003):
به کارگردانی لارس فون تریه و بازی نیکل کیدمن. فیلم بدی نیست، با کمترین تجهیزات ساخته شده و این قضیه خیلی اذیت میکنه بیننده رو. تا وسطای فیلم دلت میخواد نیکل کیدمنو بابت این حماقت و مهربونی بیش از اندازه بکشی و نهایتا آخر فیلم از نظر احساسی جیگرت خنک میشه.
بازیگر فیلم رقصنده در تاریکی سر این فیلم ب نیکل گفته بود تو فیلم این مرد بازی نکن لارس یه دیوونس!
Basic instinct (1992):
با بازی بانوی قلبم شارون استون و مایکل داگلاس. فیلم یکم اروتیک اما پر رمز و رازه. عالی و ۱۰/۱۰
گرچه این سبک فیلما جدیدا زیاد شده و شاید یکم قابل پیشبینی بشه، اما ارزش دیدن داره.
Nocturnal animals (2016):
با بازی جیک جیلنهال و ایمی ادامز. داستان در مورد زنیه که اکسش در موردش یه کتابیو مینویسه که یکم شبیه زندگی خودشونه، شروعش یکم اروتیک و عجیبه. داستانش کلا جالب و پیچیده بود، پایانشم غیر قابل پیشبینی بود.
این مرد فیلم بد تو کارنامش نداره.
Monster. Dahmer (2022):
من فن امریکن هارر استوریم. در نتیجه چیزی که به کارگردانی رایان مورفی و بازی ایوان پیترز باشه دست رد به سینهش نمیزنم. سبکش مثل همون ahs عه. خیلی صحنه های حال ب هم زن یا خشن نداره. چون در مورد قاتل سریالیه اگه روحیه ضعیفی دارین نبینید.
Dark Series (3 Seasons):
سریال آلمانی زبانه، حدود ۳ فصل و ۲۶ قسمت داشت. محور کلی سریال در مورد سفر در زمانه، خیلی پیچیده و تمیز ساخته شده و باید با دقت ببینید تا قاطی نکنید. از وسطای فصل ۱ تا آخر سریال داشتم فقط پشمامو جمع میکردم. با اینکه یه سری باگ کوچولو داشت واقعا سریال خوبیه. خیلی دوستش داشتم.
Bitter moon (1992):
به کارگردانی رومن پولانسکی. یکم اروتیکه ولی ازون اروتیکاییه ک همیشه پیشنهاد میشه. ذات فیلم غم انگیزم هست، ولی چون تهشو یجورایی میدونی و از اولش اخرشو دیدی بیشتر مخاطب کنجکاوه بدونه چجوری شخصیتا از اول به همچین جایی رسیدن. من دوسش داشتم.
Arrival (2016):
با بازی ایمی آدامز و جرمی رنر. این فیلم به شدت اندرریتد و فوقالعادهست! موضوعش یکم شبیه اینتراستلاره، اما اصلا به اندازهی اون معروف نشد. هرچقدر از جذابیت و پشم ریزون بودنش بگم کم گفتم، پلات توییست پایانیش>>>
Room in rome (2010):
فیلم اروتیکه و محتوای ال جی بی تی داره. داستان در مورد دوتا دختره که یه شب تو هتل با همن. فیلم بدی نبود، ولی از یجایی به بعد هی حس میکنی کرکترا همش دارن پشت هم به همدیگه دروغ میگن و هی منتظری ببینی کدوم زودتر رازش مشخص میشه. بد نبود.