🔸
امامی متفاوت با امامها🔸
بهبهانهی درگذشت کریم آقاخان رهبر اسماعیلیان نزاری
✍️ محسنحسام مظاهری
[قسمت ۲]
۶
از حیث تاریخی، ایران در جغرافیای تشیع اسماعیلی جایگاه برجستهای دارد. برای قرنها، تا پیش از مهاجرت اجباری آقاخان اول، ایران پایگاه اصلی و محل زندگی امامان نزاری بوده است. بنابراین آقاخانها به ایران توجه ویژهای داشتهاند. آقاخان سوم سفرهایی به ایران داشت و در مجامع و محافل فرهنگی شرکت میکرد. گزارش این سفرها در کتابی به نام سفرنامه ایران آورده شده است. آقاخان چهارم هم سفرهایی به ایران داشت: ازجمله اول آبان ۱۳۳۸ و ۲۲ دی ۱۳۴۸. او با فرح پهلوی مرتبط بود و جالب آنکه در المپیک زمستانی ۱۹۶۴ اتریش، بهعنوان ملیپوش ایرانی در مسابقات اسکی شرکت کرد؛ یک امامِ اسکیباز.
ارتباطات آقاخان با ایران پس از پیروزی انقلاب قطع شد. البته قطع روابط رسمی، بهمعنای قطع ارتباطات شبکهی آقاخان با ایران نبود و شرکت هنرمندانی از ایران در جوایز مؤسسه آقاخان و نیز جذب برخی پژوهشگران علوم انسانی به مؤسسهی مذکور را از مصادیق استمرار رابطه باید دانست. بااینحال ظرفیتهای زیادی میتوانست تعریف شود که به دلیل برخی سیاستهای نادرست هدر رفتند.
۷
با اوصافی که گفته شد، آقاخان چهارم کمترین شباهتی با دیگر رهبران مسلمان (اعم از شیعه و سنی) در دنیای امروز نداشت. مردی غربگرا، روشنفکر، سرمایهدار، اهل فرهنگ و هنر و با اندیشهی مدرن بود که بدون نیاز به تشکیل دولت سیاسی، توانسته بود به نفوذ و قدرتی بیش از چند دولت دست یابد.
۸
اما یک نکتهی قابل تأمل در کارنامهی آقاخان چهارم، برکناری او از چالشها و مسایل جهان اسلام و پرهیز از موضعگیریهای مؤثر در مسایل روز مسلمانان و بحرانهایی چون مسئلهی فلسطین است؛ برخلاف روال امام پیشین که از هند تا عثمانی در متن وقایع سیاسی روز پابهپای دیگر رهبران سیاسی مسلمان و گاه مقدم بر آنها گام برمیداشت. شاید روابط نزدیک او با سران کشورهای اروپایی و نیز سربرآوردن جریانات اسلامگرایی بهویژه تشیع سیاسی در ایران پس از انقلاب در این تغییر رویکرد و اتخاذ سیاست درونگرایی مؤثر بوده است. درهرحال این سیاست، اثری منفی بر پیوندهای مشترک میان این فرقهی اسلامی با دیگر فرق برجا گذاشت و این تلقی را برای برخی پدید آورد که اسماعیلیان معاصر در دنیایی موازی از دنیای دیگر مسلمانان زندگی میکنند.
۹
در چنین شرایطی، مناسک و مشخصاً دو آیین هویتی شیعه یعنی عزاداری و زیارت تنها عنصری بوده است که پیوند هویتی این فرقه با دیگر شیعیان را کمابیش حفظ کرده است. تاریخ عزاداری امام حسین در ایران با نام اسماعیلیان نزاری پیوند خورده است. قدمت برگزاری عزاداری توسط ایشان به پیش از صفویه برمیگردد و پس از استقرار دولت شیعی نیز آنها حضوری مؤثر در توسعهی عزاداری داشتهاند. حتی در مقطع انتقال پایگاه از ایران به هند نیز این خصلت فرهنگی را حفظ کردند و آقاخانهای دوم و سوم مراسمات عزاداری در هند برگزار میکردند.
مشابه نقشی که نزاریان در توسعهی عزاداری ایفا کردند، شاخهی دیگر اسماعیلیان، یعنی مستعلیان در توسعهی سنت زیارت داشتند؛ ازجمله تزیین حرمهای کربلا و نجف و ساخت ضریح.
گرچه سایهی اختلافات عقیدتی قرون نخستین همچنان بر سر رابطهی این فرق با امامیه سنگینی میکند و نمونهی آن را در تنشهای پراکندهای که حضور برخی اسماعیلیان در عتبات عراق ایجاد کرده (و پیشتر دربارهاش نوشتهام) میتوان دید. قابل درک است که همین سایهی سنگین، یکی از موانع برقراری ارتباط مؤثر میان این فرقه با هممذهبان امامی و زیدی خود شده باشد. پربیراه نیست اگر بگوییم در منظر شیعیان امامی رابطه با اهل سنت قابل پذیرشتر است از رابطه با شیعیان اسماعیلی (طبق منطق طرد درونگروهی). همچنانکه در طول تاریخ، شیعیان امامی در رابطه با مسیحیان (دیگریِ برونگروهی) تساهل بیشتری نشان دادهاند، تا اهل سنت.
۱۰
درهرحال امروز نه فقط اسماعیلیان نزاری، بلکه جهان اسلام، یکی از رهبران خود را از دست داد. رهبری با شمایل متفاوت از دیگر رهبران مسلمان و کسی که الگویی متفاوت از زیست اسلامی (شیعی) در دنیای مدرن را نمایندگی میکرد.
کارنامهی آقاخان از جهات مختلف ارزش پژوهش و تأمل دارد. بااینحال متأسفانه به وی و کلاً به اسماعیلیان در فضای مطالعاتی داخل کشور چنانکه شایسته و بایسته است تاکنون پرداخته نشده و عمدهی آثار موجود این فرقه را صرفاً از حیث تاریخی و عقایدش بررسی کردهاند؛ مانند آثار فرهاد دفتری (که مرجع اولیه و مهم در مطالعات اسماعیلیان در زبان فارسی است). جای مطالعات فرهنگ و زندگی روزمرهی پیروان این فرقه بهمثابهی تشیع زیسته بسیار خالی است. (امیدوارم در مجموعه #کتابهای_سرو بتوانیم آثاری در این حوزه تدوین و منتشر کنیم.)
https://t.me/mohsenhesammazaheri/5265@mohsenhesammazaheri