دفتر خاطرهها بسته شد آهسته،
آخرین زنگ، صدا کرد جدایی را...
میرویم، اما از این راه قدیمی،
میرسد هر سحر آواز آشنایی را.
شاید ۳ سال پیش که برای اولین بار پا در این مدرسه گذاشتیم ، هیچکس تصور نمیکرد که آخرین کلاس مدرسه چقدر میتونه دردناک باشه!
در این ۳ سال کنار هم خندیدیم ، گریه کردیم ، پیروز شدیم ، شکست خوردیم ، بحث کردیم ، متحد شدیم و ... . همه این ها باعث شد امروز در این موقعیت باشیم. جایی که اکثر بچه ها متفق القول اذعان کنند که ۳ سال گذشته جز بهترین سال های زندگیشان بوده است!
۳ ، ۴ ماه سخت و سرنوشت ساز در انتظار همه ما هست. امیدوارم همه به موفقیت برسیم و به هر چه که دوست داریم برسیم.
ممنون بابت همه چی. به امید پایدار بودن رفاقتا❤️
آخرین زنگ، صدا کرد جدایی را...
میرویم، اما از این راه قدیمی،
میرسد هر سحر آواز آشنایی را.
شاید ۳ سال پیش که برای اولین بار پا در این مدرسه گذاشتیم ، هیچکس تصور نمیکرد که آخرین کلاس مدرسه چقدر میتونه دردناک باشه!
در این ۳ سال کنار هم خندیدیم ، گریه کردیم ، پیروز شدیم ، شکست خوردیم ، بحث کردیم ، متحد شدیم و ... . همه این ها باعث شد امروز در این موقعیت باشیم. جایی که اکثر بچه ها متفق القول اذعان کنند که ۳ سال گذشته جز بهترین سال های زندگیشان بوده است!
۳ ، ۴ ماه سخت و سرنوشت ساز در انتظار همه ما هست. امیدوارم همه به موفقیت برسیم و به هر چه که دوست داریم برسیم.
ممنون بابت همه چی. به امید پایدار بودن رفاقتا❤️