بزرگسالی یعنی؛
من حالم بده ولی کلاسامو حاضرم،
من حالم بده ولی غذامو به زور میخورم،
من حالم بده ولی باشگاهمو میرم،
من حالم بده ولی به زور کارامو انجام میدم، من حالم بده ولی دوروبرمو مرتب میکنم.
من حالم بده ولی به حال بد اجازه ی اینو نمیدم جلوی جریان زندگیمو بگیره.
من حالم بده ولی کلاسامو حاضرم،
من حالم بده ولی غذامو به زور میخورم،
من حالم بده ولی باشگاهمو میرم،
من حالم بده ولی به زور کارامو انجام میدم، من حالم بده ولی دوروبرمو مرتب میکنم.
من حالم بده ولی به حال بد اجازه ی اینو نمیدم جلوی جریان زندگیمو بگیره.