🌎
چالشهای میانجیگری پوتین✍ دکتر سید قائم موسوی
🌿 اخیراً، پس از ریاستجمهوری مجدد ترامپ از یکسو و روی کار آمدن دولت پزشکیان از سوی دیگر، کورسویی از امکان مذاکرات مستقیم میان واشنگتن و تهران شکل گرفت. اما بلافاصله پس از اظهارات ترامپ، استمرار سیاست «فشار حداکثری» و سخنان رهبر جمهوری اسلامی، آسمان مذاکره مستقیم به سرعت ابری شد.
به تازگی ادعایی مطرح شده که ترامپ از پوتین خواسته تا میان آمریکا و جمهوری اسلامی میانجیگری کند که پوتین نیز ظاهراً پذیرفته است.
امکان شکلگیری مذاکرات و موفقیت آن در بستر شرایط متداخل و پیچیدهٔ نظم بینالمللی آنارشیک فعلی، امری است که تحت تأثیر مسائل مختلف قرار دارد و به عوامل متعددی وابسته است.
چنانچه پوتین بپذیرد که به چالش های روابط دو کشور ورود کند، پیشنهادش برای جمهوری اسلامی متفاوت از سایر میانجیگران است. جمهوری اسلامی نمی تواند به سادگی نقش آفرینی کرملین را رد کند. دست رد بر سینهٔ پوتین باعث رانده شدن پوتین به سمت ترامپ خواهد شد که به تازگی مصمم به ترمیم روابط و برطرف کردن اختلاف شان با یکدیگر هستند.
یکی از پارادوکسهای اصلی در میانجیگری پوتین، مسئله اعتماد است. هر دو طرف ایران و آمریکا به نقش روسیه بهعنوان میانجی اعتماد لازم ندارند. ایران (بهویژه جامعه و کنشگران مستقل) نگرانیهایی درباره منافع روسیه در رابطه با غرب دارند و احساس میکنند که روسیه در تلاش است منافع آنها را فدای روابطش با غرب کند (امکان مصالحه بیشتر در برابر امتیاز بیشتر در اوکراین).
از طرف دیگر، آمریکا نیز بهدلیل نزدیکی روسیه با ایران، ممکن است نسبت به نیات پوتین در میانجیگری بدبین باشد. این عدم اعتماد میتواند روند مذاکرات را پیچیدهتر کرده و اثربخشی میانجیگری را کاهش دهد.
منافع متضاد ایران و آمریکا نیز یکی از چالشهای بزرگ در میانجیگری پوتین است. ایران بهدنبال کاهش کامل تحریمها، حفظ زیرساختهای هستهای و منافع منطقهای خود است، در حالی که آمریکا بیشتر بر کاهش نفوذ منطقهای ایران و برچیدن تأسیسات هستهای تمرکز دارد.
این تضاد منافع میتواند به یک معضل پیچیده تبدیل شود که حتی اگر مذاکرات به نتیجه برسند، ممکن است هیچکدام از طرفین بهطور کامل به خواستههای خود نرسند. بنابراین، بهجای یک توافق جامع، احتمالاً توافقات موقت و غیررسمی حاصل شود که هیچکدام از طرفین نتایج کامل و پایدار مورد نظر خود را نخواهند داشت.
در شرایط فعلی، فشارهای شدید اقتصادی بر ایران و نیز فشارهای داخلی و بینالمللی بر آمریکا، میتوانند هر دو طرف را به میز مذاکره بکشاند، اما این فشارها میتوانند موجب مقاومت بیشتر شوند.
ایران تحت تحریمها و بحرانهای اقتصادی قرار دارد، اما در عین حال بهدلیل حفظ حاکمیت و استقلال خود ممکن است تمایلی به واگذاری امتیازاتی بزرگ نداشته باشد. آمریکا نیز بهدلیل لابیهای داخلی و متحدان منطقهایاش ممکن است در برابر هرگونه کاهش تحریمها یا امتیاز به ایران مقاومت کند. این وضعیت میتواند مذاکرات را پیچیدهتر و کندتر کند.
مذاکرات غیرمستقیم، که در آن طرفین بهطور مستقیم با یکدیگر وارد گفتگو نمیشوند، میتواند به کاهش فشارها منجر شود، اما در عین حال بهدلیل عدم ارتباط مستقیم، مشکل اعتمادسازی باقی میماند. ایران ممکن است ترجیح دهد که بدون مذاکره مستقیم با آمریکا از طریق میانجیها، بهویژه پوتین، فشارها را کاهش دهد.
اما این روش میتواند در بلندمدت مشکلاتی ایجاد کند، چرا که نتیجه فوری ندارد و همچنان در موقعیت ناپایدار و شکننده باقی میماند. از سوی دیگر، آمریکا به علت عدم مذاکره مستقیم با ایران، از این روند بهعنوان یک تاکتیک اجتناب از مسئولیت بهره میبرد و این میتواند به بیاعتمادی در روند مذاکرات منجر شود.
یکی دیگر از چالشهای میانجیگری پوتین، تعارض میان نتایج کوتاهمدت و بلندمدت است. در حالی که ایران به دنبال نتایج بلندمدت و پایدار است (بهویژه رفع تحریمها)، با توجه به شرایط اقتصادی، ممکن است برای کاهش فوری فشارها برخی از خواستههای خود را فدای امتیازات موقت کند.
از سوی دیگر، آمریکا ممکن است بهدنبال نتایج کوتاهمدت و سریع باشد تا بتواند سراغ اولویتهای دیگری برود. این تفاوت در اهداف و اولویتها میتواند باعث ایجاد اختلافات و چالشها در مذاکرات شود، چرا که هیچکدام از طرفین تمایل ندارند امتیازات بزرگی را در کوتاهمدت بپذیرند.
این مسائل و پارادوکسها، نشاندهنده پیچیدگیهای میانجیگری پوتین در شرایط کنونی هستند و میتوانند تأثیر زیادی بر موفقیت یا شکست مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا داشته باشند.
t.me/mousavi2025