داشتیم با بچههای ورودی در مورد دوران مطالعه برای دستیاری حرف میزدیم. یک میگفت «من اون دوران موهام رو از ته زدم که هفتهای یه بار حموم برم» و من به قل دیگر نگاه کردم و لبخند زدیم که ما دوران آزمون هرشب دوش میگرفتیم. دیگری میگفت «من روزی پونزده ساعت میخوندم و تایم مطالعهام از دوازده ساعت پایینتر نیومد.» و ما باز هم بهم نگاه میکردیم که هیچوقت از بیش از دوازده مطالعه نداشتیم. دیگری میگفت اگر مشاورههای فلان مشاور و بهمان موسسهی مشاوره نبود، نمیتوانستم قبول شوم و ما بازم به هم نگاه کردیم که چهقدر مشاوره و مشاور و این موسسات شخمی به یکورمان بوده و...
البته چیزهایی که گفتم به معنی این نیست که ما تلاش نکردیم و موفق شدیم. نخیر ما هم به اندازه خودمان تلاش کردیم و وقت گذاشتیم و از خیلی چیزها زدیم. این را گفتم که صرفا مقایسهای کرده باشم بین روشهای عجیب و غریب بقیه و البته روش ساده ما و یادآوری کنم که موفقیت فرمول عجیبوغریبی ندارد و در کنار اندکی و فقط اندکی استعداد نیاز به یک باسن تنگ دارد و بس. ضمنا هرکسی به جایی رسیده و دارد سعی میکند نشان بدهد بدون تلاش یا با تلاش کم و صرفا براساس استعداد و هوش به آنجا رسیده دارد گه اضافی میخورد و از همین تریبون آنجای آنکس اینجور افراد.
البته چیزهایی که گفتم به معنی این نیست که ما تلاش نکردیم و موفق شدیم. نخیر ما هم به اندازه خودمان تلاش کردیم و وقت گذاشتیم و از خیلی چیزها زدیم. این را گفتم که صرفا مقایسهای کرده باشم بین روشهای عجیب و غریب بقیه و البته روش ساده ما و یادآوری کنم که موفقیت فرمول عجیبوغریبی ندارد و در کنار اندکی و فقط اندکی استعداد نیاز به یک باسن تنگ دارد و بس. ضمنا هرکسی به جایی رسیده و دارد سعی میکند نشان بدهد بدون تلاش یا با تلاش کم و صرفا براساس استعداد و هوش به آنجا رسیده دارد گه اضافی میخورد و از همین تریبون آنجای آنکس اینجور افراد.