صبح یکی از روزهای ماه قبل از موضوعی ناراحت شدم اما چون کشیک داشتم تصمیم گرفتم فکرکردن در موردش و حلوفصلش را بگذارم برای روز بعدی که از کشیک برمیگردم. روز بعد که غروب برگشتم آنقدر خسته بودم که خوابم برد و روز بعدش هم کشیک داشتم و بعدش هم پست کشیک و خواب و دوباره کشیک و پست کشیک و همینجوری چهار پنج کشیک و پست کشیک پشت سر هم. آخرین کشیک که تمام شد تازه یادم آمد که من یک هفتهی پیش از موضوعی ناراحت بودم و میخواستم بهش فکر کنم اما هرچه فکر کردم یادم نیامد موضوعش چه بوده. خلاصه که من الآن فقط میدانم که قاعدتا باید بابت موضوعی ناراحت باشم اما علتش چی است را الله اعلم! :)))