یک نکتهی مهم دیگر در برخورد با بیماران خطاب به پزشکان عمومی، رزیدنتها و مقاطع بالاتر بگویم که تا جای ممکن سعی کنید بیمار را با ضمایر مفرد مورد خطاب قرار دهید و تا حد امکان از ضمایر جمع پرهیز کنید. ضمایر مفرد در عین حس دوستانهای که به بیمار القا میکند رگههایی از پترنالیسم را هم در خودش مستتر دارد و ضمن حفظ سوپریوریتی پزشم به صورت ضمنی به بیمار میگوید که احترامش صرفا در جایگاه یک بیمار محفوظ است و قرار نیست به صرف وجود بیماری یا پرداخت هزینهی درمان اینجا کسی برایت چهاردستوپا قمبل کند. البته که باید این مدل برخورد به پشتوانهی علم زیاد صورت بگیرد که بیمار نتواند با پرسیدن چند سوال پزشک را آچمز کند و پزشک مقتدر را به پزشک گندهگوز تبدیل کند. ضمنا این قاعده برای استاجرها و اینترنهای عزیز صدق نمیکند. استاجر را که خدا زده و باید بیضتین بیمار را تا دسته توی حلقش کند که چهار خط شرح حال دستش بدهند و اینترن هم که اکثرا مشغول جابهجایی پرونده از این اتاق به آن اتاق است و فرصت زیادی برای این قرتیبازیها ندارد و اگر هم داشته باشد چون هنوز لیبل پزشک نخورده اینگونه برخوردهاش هم فیک و نچسب است.