بابام میگه یه سال که بچه مدرسهای بوده برفی باریده که در خونه باز نمیشده
میگه زیر کرسی خوابیده بودیم کهبالاخره مدرسه تعطیل شد
میگه چند دقیقه بعد در زدن
مسئول مدرسه با بیل راه باز کرده بوده که هرکی گیر کرده بتونه بیاد و غیبت نکنه :)))
@doneshjoo
میگه زیر کرسی خوابیده بودیم کهبالاخره مدرسه تعطیل شد
میگه چند دقیقه بعد در زدن
مسئول مدرسه با بیل راه باز کرده بوده که هرکی گیر کرده بتونه بیاد و غیبت نکنه :)))
@doneshjoo