در برابر این ملت کرنش قهرمانانه کنید..
✍️ پروانه سلحشوری ( نماینده سابق مجلس)
فرو ریختن ترس نقطه عزیمت قدرتیابی بی قدرتان، نقطه عزیمت هر ملتی برای قدریابی فرو ریختن انگاره ترس است..
چه احساس ترس باشد و یا خود ترس.
در جدال بین ملت ها و حاکمان، در جایی که به نظر میرسد مردم در یک جامعه بشدت کنترل شده بی قدرتند زمانی که ترس فرو بریزد هیچ نیرویی قادر به کنترل ملتی نیست که ترس را وانهاده است به اطاعت وادار کند.
همیشه در مباحث جنبش های اجتماعی و همچنین بروز انقلاب دو مولفه کلیدی وجود دارند. یکی استفاده از قوه قهریه توسط حاکمان و میزان وفاداری نظامیان به آنها، دیگر ایجاد رعب و وحشت در بین مردم.
۲۵ بهمن ۱۴۰۳، آغازی دوباره بود بر استفاده از خیابان برای مطرح کردن مطالبات مردم.
تفاوت فراخوان دعوت به پایان دادن حصر در این بود مطالبه گران جانبازان و ایثارگران جنگ بودند. شاید در تصور خود ما هم نبود که نظام برای فراخوان جانبازان و ایثارگران که سمبل آنان رحیم قمیشی، ناصر دانشفر، دانش سرارودی، محمود دردکشان و …بودند چنین قشونی را بسیج کند.
این عزیزان را بازداشت کند.
ونهای وحشت را از مردم معترض که همواره هر خشونتی را به نام شهدا و جانبازان رقم میزند از آنها پرکند.
سردار ارشد سپاه سردار بختیار را بازداشت کرده است. سردار بختیار حلقه واسط جنبش سبز به جنبش مهسا است.
در اینجا است که می بینیم جنبشها در ایران هرگز از بین نرفتهاند بلکه ملتی بدون آموزش فرصت خریدهاست تا از زمان برای گذار بدون خشونت فراهم شود.
جنبش مهسا جنبش جوانانی بود که زندگی آنها مصادره شده بود و شده است.
در جنبش مهسا هم ترس فرو ریخت آنجا که دیگر تهدید به تجاوز امری آشکار شده بود و باز نه جوانان و نوجوانان کوتاه آمدند و نه تجاوز مایه شرمساری آنان شد.
متاسفانه هرچه در ایران مردم قدرت میگرفتند اپوزیسیونِ خارج نشین فکر میکردند میتوانند حالا خودشان را در جهان مطرح کنند و جنبش مردم را مصادره کنند شروع به فعالیتهای کردند که جز دلسردی برای مردمی که در داخل ایران هزینه میدانند چیزی در بر نداشت.
اما در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ دیگر مصادره به مطلوب برای آنان فراهم نبود.
حتی لازم نشد مردم بتوانند جمع شوند. آن سیمرغها، سیمرغی شدند که ققنوس وار تولد ملتی را که از زندان استقبال میکرد نوید میداد.
اینبار همه می.دانستند که در زندانها چه میگذرد اما آمدند. خوش آمدند و خوش درخشیدند.
آنچه بیش از همه در این حرکت اصلاحی خشونت پرهیز مردمی به چشم میخورد حضور فعالانه خانوادهها و همراهی بدون ترس آنان و رسانه ای کردن آنچه بر بازداشتیها میگذرد بود.
محمد قمیشی مینویسد در تماس سوم پدرم گفتند که موضوع را رسانه ای نکنید.
جالبتر از این مگر میشود نوشت.
شجاعت تکثیر میشود و خانوادههای این عزیزان به مانند پدر خانواده دوران جنگ را دوباره تداعی میکنند. آنجا که میگویند یکبار در عراق اسیر بودند و اینبار در وطن خودشان اسیرند.
رحیم قمیشی حرکت مدنی رزا پارکس را همیشه برای شروع اعتراض مدنی مطرح میکرد.
امروز او و یارانش گامی فراتر از رزا پارکس برداشتند این بار کنشگری در نوشتن معنا پیدا نکرد بلکه خیابان بدون خشونت تسخیر شد.
جنبش سبز در کنار جنبش مهسا و سایر جنبش های اخیر مردم ایران سرزنده، بدون خشونت، امیدوار و پویاست.
این بار در برابر ملت ایران نه تنها نرمش قهرمانانه بلکه کرنش قهرمانانه لازم است.
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/+F_UAApSmgJM5Njk0
✍️ پروانه سلحشوری ( نماینده سابق مجلس)
فرو ریختن ترس نقطه عزیمت قدرتیابی بی قدرتان، نقطه عزیمت هر ملتی برای قدریابی فرو ریختن انگاره ترس است..
چه احساس ترس باشد و یا خود ترس.
در جدال بین ملت ها و حاکمان، در جایی که به نظر میرسد مردم در یک جامعه بشدت کنترل شده بی قدرتند زمانی که ترس فرو بریزد هیچ نیرویی قادر به کنترل ملتی نیست که ترس را وانهاده است به اطاعت وادار کند.
همیشه در مباحث جنبش های اجتماعی و همچنین بروز انقلاب دو مولفه کلیدی وجود دارند. یکی استفاده از قوه قهریه توسط حاکمان و میزان وفاداری نظامیان به آنها، دیگر ایجاد رعب و وحشت در بین مردم.
۲۵ بهمن ۱۴۰۳، آغازی دوباره بود بر استفاده از خیابان برای مطرح کردن مطالبات مردم.
تفاوت فراخوان دعوت به پایان دادن حصر در این بود مطالبه گران جانبازان و ایثارگران جنگ بودند. شاید در تصور خود ما هم نبود که نظام برای فراخوان جانبازان و ایثارگران که سمبل آنان رحیم قمیشی، ناصر دانشفر، دانش سرارودی، محمود دردکشان و …بودند چنین قشونی را بسیج کند.
این عزیزان را بازداشت کند.
ونهای وحشت را از مردم معترض که همواره هر خشونتی را به نام شهدا و جانبازان رقم میزند از آنها پرکند.
سردار ارشد سپاه سردار بختیار را بازداشت کرده است. سردار بختیار حلقه واسط جنبش سبز به جنبش مهسا است.
در اینجا است که می بینیم جنبشها در ایران هرگز از بین نرفتهاند بلکه ملتی بدون آموزش فرصت خریدهاست تا از زمان برای گذار بدون خشونت فراهم شود.
جنبش مهسا جنبش جوانانی بود که زندگی آنها مصادره شده بود و شده است.
در جنبش مهسا هم ترس فرو ریخت آنجا که دیگر تهدید به تجاوز امری آشکار شده بود و باز نه جوانان و نوجوانان کوتاه آمدند و نه تجاوز مایه شرمساری آنان شد.
متاسفانه هرچه در ایران مردم قدرت میگرفتند اپوزیسیونِ خارج نشین فکر میکردند میتوانند حالا خودشان را در جهان مطرح کنند و جنبش مردم را مصادره کنند شروع به فعالیتهای کردند که جز دلسردی برای مردمی که در داخل ایران هزینه میدانند چیزی در بر نداشت.
اما در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ دیگر مصادره به مطلوب برای آنان فراهم نبود.
حتی لازم نشد مردم بتوانند جمع شوند. آن سیمرغها، سیمرغی شدند که ققنوس وار تولد ملتی را که از زندان استقبال میکرد نوید میداد.
اینبار همه می.دانستند که در زندانها چه میگذرد اما آمدند. خوش آمدند و خوش درخشیدند.
آنچه بیش از همه در این حرکت اصلاحی خشونت پرهیز مردمی به چشم میخورد حضور فعالانه خانوادهها و همراهی بدون ترس آنان و رسانه ای کردن آنچه بر بازداشتیها میگذرد بود.
محمد قمیشی مینویسد در تماس سوم پدرم گفتند که موضوع را رسانه ای نکنید.
جالبتر از این مگر میشود نوشت.
شجاعت تکثیر میشود و خانوادههای این عزیزان به مانند پدر خانواده دوران جنگ را دوباره تداعی میکنند. آنجا که میگویند یکبار در عراق اسیر بودند و اینبار در وطن خودشان اسیرند.
رحیم قمیشی حرکت مدنی رزا پارکس را همیشه برای شروع اعتراض مدنی مطرح میکرد.
امروز او و یارانش گامی فراتر از رزا پارکس برداشتند این بار کنشگری در نوشتن معنا پیدا نکرد بلکه خیابان بدون خشونت تسخیر شد.
جنبش سبز در کنار جنبش مهسا و سایر جنبش های اخیر مردم ایران سرزنده، بدون خشونت، امیدوار و پویاست.
این بار در برابر ملت ایران نه تنها نرمش قهرمانانه بلکه کرنش قهرمانانه لازم است.
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/+F_UAApSmgJM5Njk0