قالب، زبان و محتوای استوانه کوروش (١)
متیو ولفگانگ استولپر
دانشگاه شیکاگو
دبیران بابلی در نوشتن استوانه کوروش از سنت هزارساله کتیبههای ساختمانی سلطنتی آشوری و بابلی الهام گرفتند. در چنین متنهایی پادشاهان نه تنها ساخت و بازسازی پرستشگاهها، کاخها، برج و باروها، آبراههها و دیگر فعالیتهای عمومی را یادآور شدهاند، بلکه از این فرصت برای زنده نگاه داشتن نام، تبارنامه، القاب و صفات خود، پشتیبانی خدایان از فرمانروایی خویش و گاهی نیز برای اشاره به کردههایشان استفاده میکردند. اشیائی که این متنها بر روی آنها نوشته میشدند در شالوده یا پایههای ساختمانهای یادبودی قرار میگرفتند به این امید که فرمانروایان بعدی و دبیرانشان، آنها را بیابند و شناسایی کنند و به آنها احترام بگذارند. از این رو، این اسناد با مجسم کردن و گَهگاه با بیان گذشتهای دور و با اشاره و امید به آیندهای نامعلوم، نگاه باستانی به آن چیزی را نشان میدهند که امروزه به آن «تاریخ» میگویند. آگاهیهایی که فرمانروایان برای انتقال به نسلهای بعد گزینش میکردند، دانش آیندگان درباره تاریخ میان رودان و برداشت تاریخی آنها را شکل میداد و محدود نیز میکرد.
استوانه گلی بشکه مانند کوروش، شبیه به اشیائی بود که از دوران فرمانروایی پادشاهان آشور نو و بابل نو، از سده هشتم پیش از میلاد بسیاری از کتیبههای سلطنتی بابلی بر روی آنها نوشته میشد. استوانه کوروش یکی از آخرین نمونههای شناخته شده این موارد است. متن این استوانه ۴۵ سطر دارد که دور تا دور محور بلند آن را دربر گرفته است. از این نظر استوانه کوروش با استوانههای نوشته شده پادشاهان بابلی نو، که درست پیش از کوروش فرمانروایی میکردند، و در آنها متنها معمولا در دو ستون موازی حول محيط یک دایره نقش میبستند، تفاوت دارد اما به استوانههای کهنتر که به یادبود پادشاهان آشور نو ساخته شده بودند، همانند است و این همانندی ممکن است آگاهانه بوده باشد.
استوانه کوروش در سال ۱۸۷۹م در منطقه بابل که اساگیل، پرستشگاه بزرگ مردوک در آنجا واقع شده، به دست آمده است. به تازگی بخشهایی از نسخه دیگری از متن استوانه برروی دو قطعه از یک لوح گلی در مجموعه بابلی موزه بریتانیا شناخته شده است که بازمانده نسخه بایگانی شده استوانه است. شکل حروف میخی که متن استوانه با آن نوشته شده است یادآور شکلهای هم روزگار بابلی نو در کاربرد رایج آن بود، نه همانند نشانههای زینتی، و کهن که پارهای از پادشاهان بابلی نو در نوشتن کتیبهها استفاده میکردند.
زبان متن گونهای از گویش بابلی اکدی است که به آن «بابلی معیار» گفته میشد و در آشور و بابل زبان ادبیات، علم و دانش، تحصیل و همچنین زبان کتیبههای سلطنتی بوده است. در مقایسه با زبان نامههای هم روزگار، یعنی زبانی که مردم به وسیله آن با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند، دارای واژگان فاخر، صورتهای دستوری رسمی و متکلف و کاربردهای کهن است. صدای پیام کوروش بزرگ و کهن بود. پیام اصلی فاتح که خود را به عنوان بازگرداننده نظم توصیف میکند، یک مضمون سلطنتی قابل احترام است. عناصر این توصیف، از جمله زماندار آغازین که زمینه را آماده میکند تا دعای پایانی، به یک سنت تثبیت شده کهن تعلق دارد. چنین زبان فاخری آراسته به این صورتهای آشنا، برای خواننده یا شنونده باستانی تازگی نداشته است، حتی جایی که بیننده امروزی نوعی تغییر تاریخی را تشخیص میدهد.
بنمایه: دریایی، تورج (١٣٩٣): کوروش بزرگ پادشاه باستانی ایران، ترجمه آذردخت جلیلیان، چاپ اول، تهران: انتشارات توس. ص ٣٩/۴٠.
🆔 @Arshtad
متیو ولفگانگ استولپر
دانشگاه شیکاگو
دبیران بابلی در نوشتن استوانه کوروش از سنت هزارساله کتیبههای ساختمانی سلطنتی آشوری و بابلی الهام گرفتند. در چنین متنهایی پادشاهان نه تنها ساخت و بازسازی پرستشگاهها، کاخها، برج و باروها، آبراههها و دیگر فعالیتهای عمومی را یادآور شدهاند، بلکه از این فرصت برای زنده نگاه داشتن نام، تبارنامه، القاب و صفات خود، پشتیبانی خدایان از فرمانروایی خویش و گاهی نیز برای اشاره به کردههایشان استفاده میکردند. اشیائی که این متنها بر روی آنها نوشته میشدند در شالوده یا پایههای ساختمانهای یادبودی قرار میگرفتند به این امید که فرمانروایان بعدی و دبیرانشان، آنها را بیابند و شناسایی کنند و به آنها احترام بگذارند. از این رو، این اسناد با مجسم کردن و گَهگاه با بیان گذشتهای دور و با اشاره و امید به آیندهای نامعلوم، نگاه باستانی به آن چیزی را نشان میدهند که امروزه به آن «تاریخ» میگویند. آگاهیهایی که فرمانروایان برای انتقال به نسلهای بعد گزینش میکردند، دانش آیندگان درباره تاریخ میان رودان و برداشت تاریخی آنها را شکل میداد و محدود نیز میکرد.
استوانه گلی بشکه مانند کوروش، شبیه به اشیائی بود که از دوران فرمانروایی پادشاهان آشور نو و بابل نو، از سده هشتم پیش از میلاد بسیاری از کتیبههای سلطنتی بابلی بر روی آنها نوشته میشد. استوانه کوروش یکی از آخرین نمونههای شناخته شده این موارد است. متن این استوانه ۴۵ سطر دارد که دور تا دور محور بلند آن را دربر گرفته است. از این نظر استوانه کوروش با استوانههای نوشته شده پادشاهان بابلی نو، که درست پیش از کوروش فرمانروایی میکردند، و در آنها متنها معمولا در دو ستون موازی حول محيط یک دایره نقش میبستند، تفاوت دارد اما به استوانههای کهنتر که به یادبود پادشاهان آشور نو ساخته شده بودند، همانند است و این همانندی ممکن است آگاهانه بوده باشد.
استوانه کوروش در سال ۱۸۷۹م در منطقه بابل که اساگیل، پرستشگاه بزرگ مردوک در آنجا واقع شده، به دست آمده است. به تازگی بخشهایی از نسخه دیگری از متن استوانه برروی دو قطعه از یک لوح گلی در مجموعه بابلی موزه بریتانیا شناخته شده است که بازمانده نسخه بایگانی شده استوانه است. شکل حروف میخی که متن استوانه با آن نوشته شده است یادآور شکلهای هم روزگار بابلی نو در کاربرد رایج آن بود، نه همانند نشانههای زینتی، و کهن که پارهای از پادشاهان بابلی نو در نوشتن کتیبهها استفاده میکردند.
زبان متن گونهای از گویش بابلی اکدی است که به آن «بابلی معیار» گفته میشد و در آشور و بابل زبان ادبیات، علم و دانش، تحصیل و همچنین زبان کتیبههای سلطنتی بوده است. در مقایسه با زبان نامههای هم روزگار، یعنی زبانی که مردم به وسیله آن با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند، دارای واژگان فاخر، صورتهای دستوری رسمی و متکلف و کاربردهای کهن است. صدای پیام کوروش بزرگ و کهن بود. پیام اصلی فاتح که خود را به عنوان بازگرداننده نظم توصیف میکند، یک مضمون سلطنتی قابل احترام است. عناصر این توصیف، از جمله زماندار آغازین که زمینه را آماده میکند تا دعای پایانی، به یک سنت تثبیت شده کهن تعلق دارد. چنین زبان فاخری آراسته به این صورتهای آشنا، برای خواننده یا شنونده باستانی تازگی نداشته است، حتی جایی که بیننده امروزی نوعی تغییر تاریخی را تشخیص میدهد.
بنمایه: دریایی، تورج (١٣٩٣): کوروش بزرگ پادشاه باستانی ایران، ترجمه آذردخت جلیلیان، چاپ اول، تهران: انتشارات توس. ص ٣٩/۴٠.
🆔 @Arshtad