#پیام_ناشناس
آقایی هستم. ۴۴ ساله . فوق لیسانس و شاغل در صنعت....
۱۲ سال پیش ازدواج کردم. قبل از از ازدواجم فقط درس و کار .اهل هیچی نبودم. همسرم از دوسال بعدش بچم یکسالش بود. به بیماری صعب العلاج ام اس پیش،رونده مبتلا شدن. والان بعد از ۱۲ سال با وجود همه تلاشم برای درمان متاسفانه توان حرکتی درست نداره و حتی کارهای شخصی خودش را هم به سختی انجام میده و در امور خانه و زناشویی ضعیف. پرستار گرفتم میاد خونه کار میکنه.
نه میتونم جدا شم و نه میتونم زن دوم دائم بگیرم. البته خودش حرفی نداره....ولی،خودم دلم نمیاد... چون بالاخره ایشون همسر بنده هستن و من در برابر ایشون هم تعهد دارم. و به قولی مرد موقع بیماری همسرش، میشه شناخت. باور کنید خدا شاهده در مورد همسر و فرزندم تاکنون در حد توانم تلاش کردم. از پزشک و کاردرمانی و فیزیو تراپی گرفته تا مسافرت و زیارت البته به سختی تا کار درمنزل و کمک و خرید و تغذیه خوب و.......و همچنین رسیدگی به امور فرزندم به بهترین نحو.....بطوریکه تمام اطرافیانم و اقوام این صبوری و پشتکار بنده حقیر را تحسین میکنن. اما متاسفانه همه ظاهر خندان بنده را میبینن. ولی کسی از درون من خبر ندارد.
..واقعا خیلی وقتها اذیت میشم. همش غصه گذشته را میخورم.....کاش اصلا ازدواج نمیکردم یا عجله نمیکردم.....یا انتخاب بهتری میکردم..نمیدونم...شاید بهتر بود تایید را مثلا به مادرم نمیسپردم. کلا این فکرها اذیتم میکنه.....هرکسی خودش مشکلش را; خودش بهتر میدونه.... مدتی است فکر ازدواج دوم به سرم زده.....نمیدونم درسته یا نه...متاسفانه در کشور ما کمتر خانمی زیر بار زن دوم شدن میره عرف نیست.....ومننمیدونم چگونه مطرح کنم این موضوع را..یکبار; به مادر و خواهرم گفتم در عربستان; کشور مهد اسلام با اجازه اسلام و قرآن هر مردی میتونه بیشتر از یک زن داشته باشه....در جواب به من گفتن اونها فرهنگشون با ما فرق داره.... این خیانته!!!! در جواب گفتم اصلا چرا اگر دونفر را دوست داشته باشی میشه خیانت؟; پس،امامان ما همه خیانتکار بودن اگر اینطوره... اون مختارم پس خیانتکار بوده براش سریال ساختن..... پس چطور قوانین دیگر اسلام را اجرا میکنید... اینجا که میرسه فرهنگتون فدق میکنه.جوابی نداشتن بدن..... نتونستن قانعم کنن که چند همسری یعنی خیانت... نمیدونم . بالاخره من هم آرامش میخوام.من هم باید فکر آینده و دوران پیری اگر عمرم برسه باشم.....مگه من چه فرقی با مردهای دیگه دارم.....میترسم به بیراهه بیفتم....امیدم به خداست. تو را خدا راهنماییم کنید چکار کنم. آیا اخنیار همسر دوم درسته تا سنم خیلی بالا نرفته......یا اصلا عطای زناشویی را به لقایش ببخشم و فقط نقش سرپرست و پرستار را داشته باشم؟
اصلا قانون و شرع این مملکت برای مردانی با وضعیت من چه فکری کرده؟ چرا باید زود قضاوت بشیم..؟
...آیا; طلاق همسرمبه آرامشم کمک میکنه......... پس پسرم چی میشه؟یا همینجور به این زندگی ادامه بدم....یا؟؟؟؟...نمیدونم.....ممنون میشم اگر کمکم کنید🙏🙏
@ArHamsaraane
آقایی هستم. ۴۴ ساله . فوق لیسانس و شاغل در صنعت....
۱۲ سال پیش ازدواج کردم. قبل از از ازدواجم فقط درس و کار .اهل هیچی نبودم. همسرم از دوسال بعدش بچم یکسالش بود. به بیماری صعب العلاج ام اس پیش،رونده مبتلا شدن. والان بعد از ۱۲ سال با وجود همه تلاشم برای درمان متاسفانه توان حرکتی درست نداره و حتی کارهای شخصی خودش را هم به سختی انجام میده و در امور خانه و زناشویی ضعیف. پرستار گرفتم میاد خونه کار میکنه.
نه میتونم جدا شم و نه میتونم زن دوم دائم بگیرم. البته خودش حرفی نداره....ولی،خودم دلم نمیاد... چون بالاخره ایشون همسر بنده هستن و من در برابر ایشون هم تعهد دارم. و به قولی مرد موقع بیماری همسرش، میشه شناخت. باور کنید خدا شاهده در مورد همسر و فرزندم تاکنون در حد توانم تلاش کردم. از پزشک و کاردرمانی و فیزیو تراپی گرفته تا مسافرت و زیارت البته به سختی تا کار درمنزل و کمک و خرید و تغذیه خوب و.......و همچنین رسیدگی به امور فرزندم به بهترین نحو.....بطوریکه تمام اطرافیانم و اقوام این صبوری و پشتکار بنده حقیر را تحسین میکنن. اما متاسفانه همه ظاهر خندان بنده را میبینن. ولی کسی از درون من خبر ندارد.
..واقعا خیلی وقتها اذیت میشم. همش غصه گذشته را میخورم.....کاش اصلا ازدواج نمیکردم یا عجله نمیکردم.....یا انتخاب بهتری میکردم..نمیدونم...شاید بهتر بود تایید را مثلا به مادرم نمیسپردم. کلا این فکرها اذیتم میکنه.....هرکسی خودش مشکلش را; خودش بهتر میدونه.... مدتی است فکر ازدواج دوم به سرم زده.....نمیدونم درسته یا نه...متاسفانه در کشور ما کمتر خانمی زیر بار زن دوم شدن میره عرف نیست.....ومننمیدونم چگونه مطرح کنم این موضوع را..یکبار; به مادر و خواهرم گفتم در عربستان; کشور مهد اسلام با اجازه اسلام و قرآن هر مردی میتونه بیشتر از یک زن داشته باشه....در جواب به من گفتن اونها فرهنگشون با ما فرق داره.... این خیانته!!!! در جواب گفتم اصلا چرا اگر دونفر را دوست داشته باشی میشه خیانت؟; پس،امامان ما همه خیانتکار بودن اگر اینطوره... اون مختارم پس خیانتکار بوده براش سریال ساختن..... پس چطور قوانین دیگر اسلام را اجرا میکنید... اینجا که میرسه فرهنگتون فدق میکنه.جوابی نداشتن بدن..... نتونستن قانعم کنن که چند همسری یعنی خیانت... نمیدونم . بالاخره من هم آرامش میخوام.من هم باید فکر آینده و دوران پیری اگر عمرم برسه باشم.....مگه من چه فرقی با مردهای دیگه دارم.....میترسم به بیراهه بیفتم....امیدم به خداست. تو را خدا راهنماییم کنید چکار کنم. آیا اخنیار همسر دوم درسته تا سنم خیلی بالا نرفته......یا اصلا عطای زناشویی را به لقایش ببخشم و فقط نقش سرپرست و پرستار را داشته باشم؟
اصلا قانون و شرع این مملکت برای مردانی با وضعیت من چه فکری کرده؟ چرا باید زود قضاوت بشیم..؟
...آیا; طلاق همسرمبه آرامشم کمک میکنه......... پس پسرم چی میشه؟یا همینجور به این زندگی ادامه بدم....یا؟؟؟؟...نمیدونم.....ممنون میشم اگر کمکم کنید🙏🙏
@ArHamsaraane