علم بیش از پیش پاسخگوی پرسشهایی شده است که پیشتر در قلمرو دین بود. دین تلاشی قدیمی برای پاسخ دادن به پرسشهایی بود که همه میپرسیم: چرا این جا هستیم، از کجا آمدهایم؟ مدتها قبل، جواب تقریباً همیشه یکسان بود: خدایان همه چیز را درست کردند. دنیا مکانی هولناک بود، پس حتی کسانی به جان ِ سختی وایکینگها هم به موجوداتی ماوراءالطبیعی اعتقاد داشتند تا بتوانند از پدیدههای طبیعی مثل رعد، طوفان یا کسوف سر در بیاورند. امروزه علم پاسخهای بهتر و سازگارتری میدهد اما مردم همواره دنبال دین هستند چون به آنها آرامش میدهد و به علم اعتماد ندارند یا آن را درک نمیکنند.
چند سال پیش، روزنامۀ تایمز صفحۀ اول تیتر زده بود: «هاکینگ: خدا عالم را خلق نکرد.» مقاله مصور بود. خدای یکی از نقاشیهای میکلآنژ را نشان داده بود با سیمایی طوفانی. عکسی هم از من چاپ کردند که در آن به نظر خیلی از خودم راضی بودم. تصویرسازی بهشکلی بود که به نظر میرسید قرار است بین ما دوئل درگیرد. ولی من از خدا دلگیر نیستم. نمیخواهم کسی فکر کند موضوع کارهای من اثبات یا انکار وجود خداوند است. کار من پیدا کردن چهارچوبی منطقی برای درک عالم اطراف ما است.
چند سال پیش، روزنامۀ تایمز صفحۀ اول تیتر زده بود: «هاکینگ: خدا عالم را خلق نکرد.» مقاله مصور بود. خدای یکی از نقاشیهای میکلآنژ را نشان داده بود با سیمایی طوفانی. عکسی هم از من چاپ کردند که در آن به نظر خیلی از خودم راضی بودم. تصویرسازی بهشکلی بود که به نظر میرسید قرار است بین ما دوئل درگیرد. ولی من از خدا دلگیر نیستم. نمیخواهم کسی فکر کند موضوع کارهای من اثبات یا انکار وجود خداوند است. کار من پیدا کردن چهارچوبی منطقی برای درک عالم اطراف ما است.