نگاه وحید فرازان به سه فیلم جشنواره
وحید فرازان
سونسوز(نازا) یا روستایی بدون بچه؛ رضا جمالی
این فیلم کمدی داستان روستایی آذریزبان را روایت میکند که ۲۰ سال است در آن کودکی متولد نشده و مردان روستا، زنان را مقصر میدانند. کاظم، فیلمسازی پیر، ۲۰ سال پیش مستندی درباره نازایی زنان روستا ساخت که خود زنان آن را دزدیده و از بین بردند. اکنون، پس از دو دهه، کاظم متوجه میشود که مشکل از مردان بوده و تصمیم میگیرد با ساخت فیلمی جدید، حقیقت را آشکار کند. اما در این مسیر با مشکلاتی مواجه میشود.
فیلم با داستانی بانمک در محیط روستایی و شوخی با نازایی و عقیمبودن مردان و نحوه ساخت فیلم و تلفیق فیلم با پشت صحنه فیلم و فیلمسازی توانسته به خوبی گلیم خود را از آب دربیاورد. لحظات مفرح زیادی در فیلم بود که خنده اکثر تماشاگران حاضر در برج میلاد را درمیآورد. سادگی فیلم، همراه با نبود ساحت روشنفکرانه عمیق! (که در زمانه ما پز همگانی شده است) تماشاگران را تا آخر همراه خود میکرد.
داد؛ ابوالفضل جلیلی
پانزدهمین فیلم جلیلی که قدرشناختهناشدهترین فیلمساز ایرانی هنوز ساکن وطن است. فیلم به نوعی بازگشت به فیلمی در دهه شصت است که خودش ساخته به نام : گال (۱۳۶۵) هم آنجا و هم اینجا با بچههای دارالتادیب مواجه هستیم که سر ناسازگاری با روزگار خود دازند و روزگار نیز بر آنها سخت میگیرد. اگر در "گال" امیدی به اصلاح بود، اما اینجا در "داد" این امید نیز وجود ندارد.
در کانون اصلاح و تربیت نوجوانان، بچههایی که پدر و مادر، یا وثیقه مالی یا ملکی ندارند، برای رفتن به مرخصی باید قسم یاد کنند که بعد از مرخصی به زندان برمیگردند. یکی از بچهها حاضر به قسمخوردن نیست. روز بعد قاضی با مسئولیت خودش به او مرخصی میدهد، با این شرط که بعد از اتمام مرخصی شرافتمندانه به زندان برگردد...
فروغ،؛ جهانگیر کوثری
ستاره پسیانی، که در فیلم فروغ نام دارد، کارگردانی است که قصد دارد مستندی درباره فروغ فرخزاد شاعر بزرگ معاصر بسازد. باران کوثری گریم میشود تا نقش فروغ را در این مستند بازی کند.
سر و کله زدن با سوژه یا شخصیتی که به نوعی با سانسور همیشگی در نظام فعلی مواجه بوده، خود به قدر کافی چالشبرانگیز است و انتخاب این سوژه برای فیلمسازی ـ آن هم به عنوان اولین تجربهی فیلمسازی - چالشبرانگیزتر.
به هر حال این فیلم توقع فروغبازان را برآورده نکرده و تماشاگران مشتاق میتوانند فقط لحظاتی از زندگی او را، آن هم با خودسانسوری فیلمساز و ممیزی شدید، تصویرشده ببیند که بر اطلاعات کسی از فروغ نمیافزاید و گاه این اطلاعات هم غلط تصویر شده که این نوشته جای تشریح آن نیست.
وحید فرازان
سونسوز(نازا) یا روستایی بدون بچه؛ رضا جمالی
این فیلم کمدی داستان روستایی آذریزبان را روایت میکند که ۲۰ سال است در آن کودکی متولد نشده و مردان روستا، زنان را مقصر میدانند. کاظم، فیلمسازی پیر، ۲۰ سال پیش مستندی درباره نازایی زنان روستا ساخت که خود زنان آن را دزدیده و از بین بردند. اکنون، پس از دو دهه، کاظم متوجه میشود که مشکل از مردان بوده و تصمیم میگیرد با ساخت فیلمی جدید، حقیقت را آشکار کند. اما در این مسیر با مشکلاتی مواجه میشود.
فیلم با داستانی بانمک در محیط روستایی و شوخی با نازایی و عقیمبودن مردان و نحوه ساخت فیلم و تلفیق فیلم با پشت صحنه فیلم و فیلمسازی توانسته به خوبی گلیم خود را از آب دربیاورد. لحظات مفرح زیادی در فیلم بود که خنده اکثر تماشاگران حاضر در برج میلاد را درمیآورد. سادگی فیلم، همراه با نبود ساحت روشنفکرانه عمیق! (که در زمانه ما پز همگانی شده است) تماشاگران را تا آخر همراه خود میکرد.
داد؛ ابوالفضل جلیلی
پانزدهمین فیلم جلیلی که قدرشناختهناشدهترین فیلمساز ایرانی هنوز ساکن وطن است. فیلم به نوعی بازگشت به فیلمی در دهه شصت است که خودش ساخته به نام : گال (۱۳۶۵) هم آنجا و هم اینجا با بچههای دارالتادیب مواجه هستیم که سر ناسازگاری با روزگار خود دازند و روزگار نیز بر آنها سخت میگیرد. اگر در "گال" امیدی به اصلاح بود، اما اینجا در "داد" این امید نیز وجود ندارد.
در کانون اصلاح و تربیت نوجوانان، بچههایی که پدر و مادر، یا وثیقه مالی یا ملکی ندارند، برای رفتن به مرخصی باید قسم یاد کنند که بعد از مرخصی به زندان برمیگردند. یکی از بچهها حاضر به قسمخوردن نیست. روز بعد قاضی با مسئولیت خودش به او مرخصی میدهد، با این شرط که بعد از اتمام مرخصی شرافتمندانه به زندان برگردد...
فروغ،؛ جهانگیر کوثری
ستاره پسیانی، که در فیلم فروغ نام دارد، کارگردانی است که قصد دارد مستندی درباره فروغ فرخزاد شاعر بزرگ معاصر بسازد. باران کوثری گریم میشود تا نقش فروغ را در این مستند بازی کند.
سر و کله زدن با سوژه یا شخصیتی که به نوعی با سانسور همیشگی در نظام فعلی مواجه بوده، خود به قدر کافی چالشبرانگیز است و انتخاب این سوژه برای فیلمسازی ـ آن هم به عنوان اولین تجربهی فیلمسازی - چالشبرانگیزتر.
به هر حال این فیلم توقع فروغبازان را برآورده نکرده و تماشاگران مشتاق میتوانند فقط لحظاتی از زندگی او را، آن هم با خودسانسوری فیلمساز و ممیزی شدید، تصویرشده ببیند که بر اطلاعات کسی از فروغ نمیافزاید و گاه این اطلاعات هم غلط تصویر شده که این نوشته جای تشریح آن نیست.