دبیرستانی بودم داداشم بادوستش و همسر دوستش قرار بود برن تفریح داداشم منو باخودش برد... وقتی رسیدیم میخواستم باکلاس بازی در بیارم رفتم با عشوه با خانم دوست داداشم دست دادم صدامم تودماغی کرده بودم سلام از آشناییتون خوش وقتم ب جا اینکه بگم من خواهرعلی هستم گفتم من داداشِ علی هستم😌
هنوزم که بهش فکر میکنم عرق سرد میکنم 😭😭😭 یعنی ذوب شدم😰😂
هنوزم که بهش فکر میکنم عرق سرد میکنم 😭😭😭 یعنی ذوب شدم😰😂