یه سوتی از خودم بگم هروقت یادش میفتم میخوام خودمو خفه کنم🤪
شوهر من یه عادت بدی که داره وقتی جیبشو خالی میکنه وسایلاشو میذاره روی کمد و یخچال
واسه همین همیشه روی یخچال و کمد و جالباسی پر از خرت و پرته😤
یکروز برادر شوهرم و جاریم که موزی هم تشریف داره خونه ما بودن
نمیدونم چی شد سر این عادت شوهرم به جاریم گفتم آره محسن هرچی آشغال دم دستشه میذاره رو یخچال و کمد😡 حواسم نبود مثلا اومدم طنزشو بیشتر کنم گفتم فقط مونده دیگه منو بذاره اون بالا😅
جاریم درجا برداشت گفت مگه تو آشغالی😜😂
قیافه من😅
توی دلم😐😤🤬
قیافه انترخانوم🤣😜😜
درجوابش یه چِرتی گفتم ولی کلا نابود شدم🥺
یکی نبود بهم بگه تو حرف نزنی نمیگن لالی نمکدون😒
شوهر من یه عادت بدی که داره وقتی جیبشو خالی میکنه وسایلاشو میذاره روی کمد و یخچال
واسه همین همیشه روی یخچال و کمد و جالباسی پر از خرت و پرته😤
یکروز برادر شوهرم و جاریم که موزی هم تشریف داره خونه ما بودن
نمیدونم چی شد سر این عادت شوهرم به جاریم گفتم آره محسن هرچی آشغال دم دستشه میذاره رو یخچال و کمد😡 حواسم نبود مثلا اومدم طنزشو بیشتر کنم گفتم فقط مونده دیگه منو بذاره اون بالا😅
جاریم درجا برداشت گفت مگه تو آشغالی😜😂
قیافه من😅
توی دلم😐😤🤬
قیافه انترخانوم🤣😜😜
درجوابش یه چِرتی گفتم ولی کلا نابود شدم🥺
یکی نبود بهم بگه تو حرف نزنی نمیگن لالی نمکدون😒