انسانشناسی بدن dan repost
زیستسیاست (Biopolitics) چیست؟
از مفاهیم کلیدی در فلسفه سیاسی و علوم اجتماعی در دوران مدرن Biopolitics است که نخستین بار توسط میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی، مطرح شد. این واژه در فارسی فعلا #زیست_سیاست ترجمه شده اما ممکنست ترجمههای بهتری پیشنهاد شود.
برخلاف مفهوم #سیاست_بدن که امری فردی-اجتماعی است، زیستسیاست بر چگونگی فرایند مدیریت، کنترل و تنظیم حیات انسانی توسط نهادهای قدرت میپردازد. به همین دلیل نقطه کانونی و نهایی آن هم «بدن» افراد است. با این تفاسیر میان دو مفهوم «زیستسیاست» و «سیاست بدن» شباهتها و تفاوتهایی وجود دارد که در فرصتی دیگر بدان خواهیم پرداخت.
زیستسیاست و فوکو
به نظر میرسد لازمه پیدایش مفهوم زیستسیاست ویژگیهای دوران مدرن و گسترش علم و فناوری است. میشل فوکو در کتاب «اراده به دانستن» (۱۹۷۶) دو شکل اصلی از قدرت را معرفی میکند: قدرت حاکمیتی (Sovereign Power) که در گذشته، بر حیات و مرگ افراد تمرکز داشت. زیستقدرت (Biopower) که در دوران مدرن، به مدیریت زندگی، سلامت و تولیدمثل انسانها توجه میکند.
متعاقب این دستهبندی، کارکرد مفهوم زیستسیاست در سطح کلان قدرت است و به نحوه کنترل بدنهای فردی و جمعیتها میپردازد و نشان میدهد چگونه «سیاست»، «علم» و «فناوری» بر زندگی زیستی افراد تأثیر میگذارند و آن را از منظر قدرت حاکم کنترل میکنند. گاهی اوقات این کنترل آنقدر نامحسوس، ظریف و پیچیده اعمال میشود که افراد آن را بدیهی دیده و ممکنست هرگز بدان آگاه نشوند. به ویژه آنکه میدان اعمال زیستسیاست «زندگی» با تمام مظاهر آن مانند سلامت، تولیدمثل، مرگ و مفاهیمی نظیر اینهاست.
با وصف این، زیستسیاست، مجموعهای از سیاستها، شیوههای مدیریتی و فناوریهای کنترلی است که بر حیات زیستی انسانها و جمعیتها تأثیر میگذارند. زیستسیاست در واقع در پی آن است تا مکانیسم اعمال قدرت در مدیریت زندگی، سلامت، طول عمر، رشد جمعیت و تولیدمثل انسانها را تحلیل و تأثیر مستقیم قدرت را بر بدن و زندگی روزمره افراد درک کند.
بنابراین ابزارهایی مانند بهداشت عمومی، آمارگیری، فناوریهای پزشکی و سیاستهای تنظیم خانواده از جمله دستآویزهایی هستند که زیستسیاست با دستیازیدن به آنان تلاش میکند تا کنترل بدن و جمعیت را در اختیار خویش قرار دهد.
انواع زیستسیاست در منظر فوکو
زیستسیاست فردی یعنی مدیریت بدن فرد فرد انسانها از طریق پزشکی، رژیمهای سلامت، روانشناسی و فناوریهایی مانند ساعتهای هوشمند. در این میان نظام پزشکی مدرن از طریق واکسنها، درمانهای پزشکی و دستورالعملهای بهداشتی بدن افراد را تنظیم میکند.
زیستسیاست جمعیتی یعنی کنترل آمار جمعیت، نرخ زاد و ولد، سیاستهای بهداشتی و برنامههای کنترل جمعیت. به عبارتی آمارگیری جمعیتی به دولتها اجازه میدهد رشد جمعیت، نرخ باروری و امید به زندگی را در میان افراد مدیریت و با سیاستهای تنظیم خانواده تعداد فرزندان را کنترل کرده و نقش زنان در تولیدمثل را مشخص کنند.
در پایان:
زیستسیاست مفهومی کلیدی در فلسفه سیاسی است که به جای تمرکز بر قوانین و مقررات، به شیوههای کنترل بدن و حیات انسانها توجه دارد. از سیاستهای بهداشتی گرفته تا فناوریهای نظارتی. زیستسیاست نشان میدهد که چگونه دولتها و نهادهای قدرت، زندگی زیستی شهروندان را تنظیم میکنند. در دنیای مدرن، زیستسیاست مبتنی بر فناوری هرچه پیچیدهتر به ابزاری برای کنترل، مراقبت، و نظارت بر بدنهای فردی و جمعیتها تبدیل شده است.
در فرصتی دیگر ما به بررسی عمیقتر زیستسیاست در ساحت قدرت میپردازیم و به نقدها و چالشهایی اشاره خواهیم کرد که این مفهوم ایجاد میکند.
در این نوشته از چند منبع استفاده شده که به دلیل محدودیتهای تلگرام در استفاده از کلمات، اینجا آورده نشده است.
از مفاهیم کلیدی در فلسفه سیاسی و علوم اجتماعی در دوران مدرن Biopolitics است که نخستین بار توسط میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی، مطرح شد. این واژه در فارسی فعلا #زیست_سیاست ترجمه شده اما ممکنست ترجمههای بهتری پیشنهاد شود.
برخلاف مفهوم #سیاست_بدن که امری فردی-اجتماعی است، زیستسیاست بر چگونگی فرایند مدیریت، کنترل و تنظیم حیات انسانی توسط نهادهای قدرت میپردازد. به همین دلیل نقطه کانونی و نهایی آن هم «بدن» افراد است. با این تفاسیر میان دو مفهوم «زیستسیاست» و «سیاست بدن» شباهتها و تفاوتهایی وجود دارد که در فرصتی دیگر بدان خواهیم پرداخت.
زیستسیاست و فوکو
به نظر میرسد لازمه پیدایش مفهوم زیستسیاست ویژگیهای دوران مدرن و گسترش علم و فناوری است. میشل فوکو در کتاب «اراده به دانستن» (۱۹۷۶) دو شکل اصلی از قدرت را معرفی میکند: قدرت حاکمیتی (Sovereign Power) که در گذشته، بر حیات و مرگ افراد تمرکز داشت. زیستقدرت (Biopower) که در دوران مدرن، به مدیریت زندگی، سلامت و تولیدمثل انسانها توجه میکند.
متعاقب این دستهبندی، کارکرد مفهوم زیستسیاست در سطح کلان قدرت است و به نحوه کنترل بدنهای فردی و جمعیتها میپردازد و نشان میدهد چگونه «سیاست»، «علم» و «فناوری» بر زندگی زیستی افراد تأثیر میگذارند و آن را از منظر قدرت حاکم کنترل میکنند. گاهی اوقات این کنترل آنقدر نامحسوس، ظریف و پیچیده اعمال میشود که افراد آن را بدیهی دیده و ممکنست هرگز بدان آگاه نشوند. به ویژه آنکه میدان اعمال زیستسیاست «زندگی» با تمام مظاهر آن مانند سلامت، تولیدمثل، مرگ و مفاهیمی نظیر اینهاست.
با وصف این، زیستسیاست، مجموعهای از سیاستها، شیوههای مدیریتی و فناوریهای کنترلی است که بر حیات زیستی انسانها و جمعیتها تأثیر میگذارند. زیستسیاست در واقع در پی آن است تا مکانیسم اعمال قدرت در مدیریت زندگی، سلامت، طول عمر، رشد جمعیت و تولیدمثل انسانها را تحلیل و تأثیر مستقیم قدرت را بر بدن و زندگی روزمره افراد درک کند.
بنابراین ابزارهایی مانند بهداشت عمومی، آمارگیری، فناوریهای پزشکی و سیاستهای تنظیم خانواده از جمله دستآویزهایی هستند که زیستسیاست با دستیازیدن به آنان تلاش میکند تا کنترل بدن و جمعیت را در اختیار خویش قرار دهد.
انواع زیستسیاست در منظر فوکو
زیستسیاست فردی یعنی مدیریت بدن فرد فرد انسانها از طریق پزشکی، رژیمهای سلامت، روانشناسی و فناوریهایی مانند ساعتهای هوشمند. در این میان نظام پزشکی مدرن از طریق واکسنها، درمانهای پزشکی و دستورالعملهای بهداشتی بدن افراد را تنظیم میکند.
زیستسیاست جمعیتی یعنی کنترل آمار جمعیت، نرخ زاد و ولد، سیاستهای بهداشتی و برنامههای کنترل جمعیت. به عبارتی آمارگیری جمعیتی به دولتها اجازه میدهد رشد جمعیت، نرخ باروری و امید به زندگی را در میان افراد مدیریت و با سیاستهای تنظیم خانواده تعداد فرزندان را کنترل کرده و نقش زنان در تولیدمثل را مشخص کنند.
در پایان:
زیستسیاست مفهومی کلیدی در فلسفه سیاسی است که به جای تمرکز بر قوانین و مقررات، به شیوههای کنترل بدن و حیات انسانها توجه دارد. از سیاستهای بهداشتی گرفته تا فناوریهای نظارتی. زیستسیاست نشان میدهد که چگونه دولتها و نهادهای قدرت، زندگی زیستی شهروندان را تنظیم میکنند. در دنیای مدرن، زیستسیاست مبتنی بر فناوری هرچه پیچیدهتر به ابزاری برای کنترل، مراقبت، و نظارت بر بدنهای فردی و جمعیتها تبدیل شده است.
در فرصتی دیگر ما به بررسی عمیقتر زیستسیاست در ساحت قدرت میپردازیم و به نقدها و چالشهایی اشاره خواهیم کرد که این مفهوم ایجاد میکند.
در این نوشته از چند منبع استفاده شده که به دلیل محدودیتهای تلگرام در استفاده از کلمات، اینجا آورده نشده است.