انسانشناسی بدن dan repost
سیاست بدن (body politics) چیست؟
بدن میدانی برای تولید و بازتولید معنای فرهنگی، تجربه اجتماعی و مقاومت و کنترل سیاسی است. از این رو عمدتاً در نظریههای فمینیستی، مطالعات جنسیت، مطالعات پسااستعماری، انسانشناسی بدن و جامعهشناسی بدن مفهومی به نام «#سیاست_بدن» شکل گرفته و پرداخته میشود و بر این نکته تأکید دارد که بدن نه تنها ساختاری بیولوژیکی است، بلکه در عین حال ساختاری اجتماعی و سیاسی دارد که تحت تأثیر قدرت، ایدئولوژی، فرهنگ و اقتصاد و ... عمل میکند.
بنابراین مفهوم سیاست بدن مجموعهای گسترده از مطالعات، مبارزات و نظریههاست و رویکردهای مختلفی نسبت به آن وجود دارد:
رویکردهای اصلی به مفهوم سیاست بدن
* رویکردهایی که عمدتاً حول محور قدرت و مقاومت شکل گرفته و به نقش قدرت در ساختاردهی بدن میپردازند. از میان اندیشمندان میتوان به میشل #فوکو و #جودیت_باتلر اشاره کرد. از آنجا که در این رویکرد به مسئله مقاومت نیز پرداخته میشود، مطالعات جنسیتی و فمینیستی را هم میتوان ذیل همین رویکرد قرار داد.
* سیاستهای بینالمللی توسعه مرتبط با بدن رویکرد دیگری است که به بحث سیاست بدن دامن میزند. به طور مثال در کنفرانسهای سازمان ملل در دهه 1990، فمینیستها موضوعاتی مانند خشونت خانگی، تجاوز جنسی در جنگها، حقوق جنسی و باروری، تبعیض نژادی و سنگرایی را مطرح کردند. سازمان جهانی بهداشت هم (WHO) سیاستهایی را برای گنجاندن حقوق بدن در برنامههای توسعه اجرا کرده است.
*سیاست بدن در جامعه مانند آنچه در متون عامهپسند درباره بدن زنان آمده، رویکرد دیگری است که به بازیابی یا روایت تجربههای بدنی به ویژه درباره زنان میپردازند. امروزه تحت تأثیر برجسته شدن مسئله روایت و داستان و قصه، این رویکرد بسیار مورد استقبال ناشران کتاب، تولیدکنندگان محتوا در شبکههای اجتماعی، نویسندگان و فیلمسازان داستانی و مستند قرارگرفته که طی آن روایت افراد از تجربههایی مانند قاعدگی، یائسگی، شکنجه بدنی، بارداری، سقط جنین، بیماریهای صعبالعلاج مانند سرطان و غیره بازگویی و از طریق رسانههای جمعی بازتاب داده میشود. استانداردسازی زیبایی، تصور بدن، رابطه زیبایی بدن با رژیمهای لاغری و ورزشهای سخت، همگی در این رویکرد قرار دارد.
*جنبشهای اجتماعی نیز رویکردی دیگری است که به مفهوم سیاست بدن میپردازند. طی سالهای اخیر میتوان به جنبشهایی مانند #میتو، MeToo#، بدن من، انتخاب من (My Body, My Choice) و جنبش پذیرش بدن (Body Positivity) اشاره کرد. هرچند این جنبشها را میتوان در رویکرد قدرت و مقاومت نیز قرار داد.
در مجموع میتوان گفت سیاست بدن به ما نشان میدهد که کنترل بدن ورای تصور معمولی، امری فردی نیست، بلکه با سیاست، قدرت، فرهنگ و اقتصاد، رسانه و ... گره خورده است. بنابراین سیاست بدن بیشتر به کنترل فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک بدن در سطح فردی و اجتماعی میپردازد.
در واقع بدن میدانی برای مقاومت، قدرت، تغییر، هویت، بازتعریف هویت است و به همین دلیل عرصهایست که میان تعاملات اجتماعی و فردی شکل میگیرد. با تحلیل سیاست بدن میتوان به آگاهیبخشی و ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی کمک کرد.
در این نوشته از تلخیص و تدوین این یادداشت کوتاه به آدرس زیر استفاده شده است:
The Wiley Blackwell Encyclopedia of Gender and Sexuality Studies, WENDY HARCOURT, (2016).
بدن میدانی برای تولید و بازتولید معنای فرهنگی، تجربه اجتماعی و مقاومت و کنترل سیاسی است. از این رو عمدتاً در نظریههای فمینیستی، مطالعات جنسیت، مطالعات پسااستعماری، انسانشناسی بدن و جامعهشناسی بدن مفهومی به نام «#سیاست_بدن» شکل گرفته و پرداخته میشود و بر این نکته تأکید دارد که بدن نه تنها ساختاری بیولوژیکی است، بلکه در عین حال ساختاری اجتماعی و سیاسی دارد که تحت تأثیر قدرت، ایدئولوژی، فرهنگ و اقتصاد و ... عمل میکند.
بنابراین مفهوم سیاست بدن مجموعهای گسترده از مطالعات، مبارزات و نظریههاست و رویکردهای مختلفی نسبت به آن وجود دارد:
رویکردهای اصلی به مفهوم سیاست بدن
* رویکردهایی که عمدتاً حول محور قدرت و مقاومت شکل گرفته و به نقش قدرت در ساختاردهی بدن میپردازند. از میان اندیشمندان میتوان به میشل #فوکو و #جودیت_باتلر اشاره کرد. از آنجا که در این رویکرد به مسئله مقاومت نیز پرداخته میشود، مطالعات جنسیتی و فمینیستی را هم میتوان ذیل همین رویکرد قرار داد.
* سیاستهای بینالمللی توسعه مرتبط با بدن رویکرد دیگری است که به بحث سیاست بدن دامن میزند. به طور مثال در کنفرانسهای سازمان ملل در دهه 1990، فمینیستها موضوعاتی مانند خشونت خانگی، تجاوز جنسی در جنگها، حقوق جنسی و باروری، تبعیض نژادی و سنگرایی را مطرح کردند. سازمان جهانی بهداشت هم (WHO) سیاستهایی را برای گنجاندن حقوق بدن در برنامههای توسعه اجرا کرده است.
*سیاست بدن در جامعه مانند آنچه در متون عامهپسند درباره بدن زنان آمده، رویکرد دیگری است که به بازیابی یا روایت تجربههای بدنی به ویژه درباره زنان میپردازند. امروزه تحت تأثیر برجسته شدن مسئله روایت و داستان و قصه، این رویکرد بسیار مورد استقبال ناشران کتاب، تولیدکنندگان محتوا در شبکههای اجتماعی، نویسندگان و فیلمسازان داستانی و مستند قرارگرفته که طی آن روایت افراد از تجربههایی مانند قاعدگی، یائسگی، شکنجه بدنی، بارداری، سقط جنین، بیماریهای صعبالعلاج مانند سرطان و غیره بازگویی و از طریق رسانههای جمعی بازتاب داده میشود. استانداردسازی زیبایی، تصور بدن، رابطه زیبایی بدن با رژیمهای لاغری و ورزشهای سخت، همگی در این رویکرد قرار دارد.
*جنبشهای اجتماعی نیز رویکردی دیگری است که به مفهوم سیاست بدن میپردازند. طی سالهای اخیر میتوان به جنبشهایی مانند #میتو، MeToo#، بدن من، انتخاب من (My Body, My Choice) و جنبش پذیرش بدن (Body Positivity) اشاره کرد. هرچند این جنبشها را میتوان در رویکرد قدرت و مقاومت نیز قرار داد.
در مجموع میتوان گفت سیاست بدن به ما نشان میدهد که کنترل بدن ورای تصور معمولی، امری فردی نیست، بلکه با سیاست، قدرت، فرهنگ و اقتصاد، رسانه و ... گره خورده است. بنابراین سیاست بدن بیشتر به کنترل فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک بدن در سطح فردی و اجتماعی میپردازد.
در واقع بدن میدانی برای مقاومت، قدرت، تغییر، هویت، بازتعریف هویت است و به همین دلیل عرصهایست که میان تعاملات اجتماعی و فردی شکل میگیرد. با تحلیل سیاست بدن میتوان به آگاهیبخشی و ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی کمک کرد.
در این نوشته از تلخیص و تدوین این یادداشت کوتاه به آدرس زیر استفاده شده است:
The Wiley Blackwell Encyclopedia of Gender and Sexuality Studies, WENDY HARCOURT, (2016).