✔️مرثیههای بعد از طوفان
✍️سهند ایرانمهر
میگویند اگر ۸۰ میلیارد دلار بودجه و برنامهای برای بازسازی باشد ۱۴ سال طول میکشد که غزه آواربرداری شود و تا سال ۲۰۴۰ هم فرصت لازم است که کاملا بازسازی شود. این ارقامی است که برای برپاکردن ساختمانها لازم است اما جانهای آن ۴۷ هزارنفر زنوکودک را با هیچ رقمی نمیشود برگرداند با این همه برای پیرمرد فلسطینی که بعد ۱۵ ماه جنگ به رفح بازمیگردد هیچجا رفح و هیچ چیز بوسیدنیتر از خاک دار و دیارش نیست، در افق چشمهای خونآلود و ورای لبهای داغمهبسته و خاکآلود پیرمرد، تنهای خسته مردمان اینسو و آنسوی مرز برخلاف سیاستمداران، ملتمس آرامش است.
پایان جنگ در غزه، گرچه آرامشی موقت را نوید میدهد، اما سکوتی سنگین و حزنآلود بر خرابههای بیشمار آن سایه انداخته است. هزاران کودک و زن کشته شدند، و زخمیهایی که بسیاری از آنان تا پایان عمر با یادگارهای شوم جنگ زندگی خواهند کرد، آماری که فراتر از اعداد، نمایانگر زخمهایی عمیق در جان یک ملت است. در سوی دیگر، اسرائیل نیز با دهها کشته و مردمی که زیر سایه ترس و ناامنی و توهم وعدههای الهی راستگرایان زندگی میکنند، چالشهای خاص خود را تجربه کرده است.
حالا قاب آخر جنگ اخیر بسته میشود: در غزه خانوادههایی که دیگر هیچگاه گرد هم جمع نخواهند شد و کودکانی که در میان آوار، معنای کودکی را از دست دادهاند، تصویر تراژدی انسانی را ترسیم میکنند. زیرساختهای نابودشده غزه و محاصرهای که همچنان زندگی را دشوار میکند، در کنار خشونتهای ادامهدار در کرانه باختری، نوید آیندهای مبهم برای فلسطینیان میدهد.
در سوی دیگر، اسرائیل نیز با شکافهای اجتماعی عمیقتر، انتقادهای داخلی و ناتوانی در یافتن انسجام گذشته و صلحی پایدار، در چرخهای از ناامنی به دام افتاده است هرچند حمایت تمامعیاری که همیشه از آن برخوردار بوده وضعیت بهتری را برایش رقم زده است.
خاورمیانه، که زخمی کهنه از دههها جنگ و نزاع را بر دوش میکشد، همچنان در تلاطم باقی مانده است. آیا این پایان، مقدمهای برای فصلی جدید از صلح خواهد بود یا تنها مکثی کوتاه پیش از خشونتی دیگر؟ پرسشی تکراری. اما حقیقت تلخ آن است که در این منطقه همه، بندگان نظرکرده خداوندند با وعده فتح بر طرف مهدورالدم دیگر و از همه بدتر اینکه، زخمها هم برای بستهشدن و التیام عجلهای ندارند و مادام که چنین است، خاورمیانه همچنان بر مدار خون و اشک خواهد چرخید.
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
میگویند اگر ۸۰ میلیارد دلار بودجه و برنامهای برای بازسازی باشد ۱۴ سال طول میکشد که غزه آواربرداری شود و تا سال ۲۰۴۰ هم فرصت لازم است که کاملا بازسازی شود. این ارقامی است که برای برپاکردن ساختمانها لازم است اما جانهای آن ۴۷ هزارنفر زنوکودک را با هیچ رقمی نمیشود برگرداند با این همه برای پیرمرد فلسطینی که بعد ۱۵ ماه جنگ به رفح بازمیگردد هیچجا رفح و هیچ چیز بوسیدنیتر از خاک دار و دیارش نیست، در افق چشمهای خونآلود و ورای لبهای داغمهبسته و خاکآلود پیرمرد، تنهای خسته مردمان اینسو و آنسوی مرز برخلاف سیاستمداران، ملتمس آرامش است.
پایان جنگ در غزه، گرچه آرامشی موقت را نوید میدهد، اما سکوتی سنگین و حزنآلود بر خرابههای بیشمار آن سایه انداخته است. هزاران کودک و زن کشته شدند، و زخمیهایی که بسیاری از آنان تا پایان عمر با یادگارهای شوم جنگ زندگی خواهند کرد، آماری که فراتر از اعداد، نمایانگر زخمهایی عمیق در جان یک ملت است. در سوی دیگر، اسرائیل نیز با دهها کشته و مردمی که زیر سایه ترس و ناامنی و توهم وعدههای الهی راستگرایان زندگی میکنند، چالشهای خاص خود را تجربه کرده است.
حالا قاب آخر جنگ اخیر بسته میشود: در غزه خانوادههایی که دیگر هیچگاه گرد هم جمع نخواهند شد و کودکانی که در میان آوار، معنای کودکی را از دست دادهاند، تصویر تراژدی انسانی را ترسیم میکنند. زیرساختهای نابودشده غزه و محاصرهای که همچنان زندگی را دشوار میکند، در کنار خشونتهای ادامهدار در کرانه باختری، نوید آیندهای مبهم برای فلسطینیان میدهد.
در سوی دیگر، اسرائیل نیز با شکافهای اجتماعی عمیقتر، انتقادهای داخلی و ناتوانی در یافتن انسجام گذشته و صلحی پایدار، در چرخهای از ناامنی به دام افتاده است هرچند حمایت تمامعیاری که همیشه از آن برخوردار بوده وضعیت بهتری را برایش رقم زده است.
خاورمیانه، که زخمی کهنه از دههها جنگ و نزاع را بر دوش میکشد، همچنان در تلاطم باقی مانده است. آیا این پایان، مقدمهای برای فصلی جدید از صلح خواهد بود یا تنها مکثی کوتاه پیش از خشونتی دیگر؟ پرسشی تکراری. اما حقیقت تلخ آن است که در این منطقه همه، بندگان نظرکرده خداوندند با وعده فتح بر طرف مهدورالدم دیگر و از همه بدتر اینکه، زخمها هم برای بستهشدن و التیام عجلهای ندارند و مادام که چنین است، خاورمیانه همچنان بر مدار خون و اشک خواهد چرخید.
@sahandiranmehr