حکمرانی ِ معکوس
جاهایی که باید باشد نیست: وظیفهاش تأمین آموزش رایگان است. اما کمر خانوادهها زیر بار مالی کلاس و مدرسه و دانشگاه بچهها خم شدهاست. وظیفهاش تأمین حداقلی از درمان و بهداشت مردم است. اما پول نداشتهباشی، آن چیزی که «بیمه» صدایش میکنند و بیمارستان دولتی، به هیچکاری نمیآید. وظیفهاش تأمین حداقلی از درآمد و شغل است. اما فقر و نداری و بیکاری مردم را دق داده است. وظیفهاش تأمین حداقلی از امکانات زیستی، از آب و برق و گاز است. اما نمیکند.
وظیفهاش نیست که در شخصیترین امور مردم دخالت کند: از پوشش تا تصمیم به چه خوردن و چه نوشیدن و بچه داشتن یا نداشتن. وظیفهاش نیست که عقاید و باورهای مردم را بجورد و برایشان نسخه دینداری و رستگاری بپیچد. وظیفهاش نیست که به جای مردم در مورد اینکه پول مالیات و نفت و معادنشان را کجا و چطور هزینه کند تصمیم بگیرد و بر خلاف نظر اکثریت، هر طور دلش میخواهد برای اقلیت و داخل و خارج هزینهاش کند. اما همه را میکند.
وظیفهاش تأمین حداقلی از امنیت است. اما هفته و ماهی نیست که روایت کیفقاپی و زورگیری و خفت شدن نشنوم. آن هم وسط روز. یا سر شب. در خیابانهای شلوغ.
اینکه دانشجویی را در پایتخت کشور، در کنار خوابگاهاش خفت کنند و چاقو بزنند و بگریزند و بکشند، مسألهی موردی و جزیی و استثنایی نیست. فقط هم با «بگیر و ببند و پیدایش کردیم و اعدامش کردیم» حل نمیشود. اینها ثمرهی همان نگاهی است که به پیرمرد معترض بیمار گفت: «خودت بمال». مدرسهی فرزندت، بیماری خودت، گاز و آب و برق خانوادهات، کار و اشتغالات به ما ربطی ندارد. و نتیجهاش: امنیتت هم در کوچه و خیابان به خودت مربوط است.
یک حکمرانی معکوس.
#از_رنجی_که_میبریم|#امیرمحمد_خالقی
@raahiane
جاهایی که باید باشد نیست: وظیفهاش تأمین آموزش رایگان است. اما کمر خانوادهها زیر بار مالی کلاس و مدرسه و دانشگاه بچهها خم شدهاست. وظیفهاش تأمین حداقلی از درمان و بهداشت مردم است. اما پول نداشتهباشی، آن چیزی که «بیمه» صدایش میکنند و بیمارستان دولتی، به هیچکاری نمیآید. وظیفهاش تأمین حداقلی از درآمد و شغل است. اما فقر و نداری و بیکاری مردم را دق داده است. وظیفهاش تأمین حداقلی از امکانات زیستی، از آب و برق و گاز است. اما نمیکند.
وظیفهاش نیست که در شخصیترین امور مردم دخالت کند: از پوشش تا تصمیم به چه خوردن و چه نوشیدن و بچه داشتن یا نداشتن. وظیفهاش نیست که عقاید و باورهای مردم را بجورد و برایشان نسخه دینداری و رستگاری بپیچد. وظیفهاش نیست که به جای مردم در مورد اینکه پول مالیات و نفت و معادنشان را کجا و چطور هزینه کند تصمیم بگیرد و بر خلاف نظر اکثریت، هر طور دلش میخواهد برای اقلیت و داخل و خارج هزینهاش کند. اما همه را میکند.
وظیفهاش تأمین حداقلی از امنیت است. اما هفته و ماهی نیست که روایت کیفقاپی و زورگیری و خفت شدن نشنوم. آن هم وسط روز. یا سر شب. در خیابانهای شلوغ.
اینکه دانشجویی را در پایتخت کشور، در کنار خوابگاهاش خفت کنند و چاقو بزنند و بگریزند و بکشند، مسألهی موردی و جزیی و استثنایی نیست. فقط هم با «بگیر و ببند و پیدایش کردیم و اعدامش کردیم» حل نمیشود. اینها ثمرهی همان نگاهی است که به پیرمرد معترض بیمار گفت: «خودت بمال». مدرسهی فرزندت، بیماری خودت، گاز و آب و برق خانوادهات، کار و اشتغالات به ما ربطی ندارد. و نتیجهاش: امنیتت هم در کوچه و خیابان به خودت مربوط است.
یک حکمرانی معکوس.
#از_رنجی_که_میبریم|#امیرمحمد_خالقی
@raahiane