چندی پیش مراجعی داشتم که جلسهاش را با این جمله شروع کرد:
«احساس میکنم تکهتکه شدهام.»
او دچار حادثهای شدهبود که در ادبیات روزمره از آن بهعنوان «ترور شخصیت» یاد میشود.
رخدادی که هویت فرد توسط دیگری یا دیگران بیرحمانه زیر سؤال میرود و منکوس می شود.
ترور شخصیت بهسان خردشدن استخوان پس از یک تصادف آنی است.فرد آسیبدیده بیاین که فکرش را هم کند،زیر آماج بدوبیراهها و فضیحتهای مندرآوردی قرار میگیرد.
یکهو به خودش میآید و می بیند وسط خیابان افتاده و از درد نمی تواند تکان بخورد و از آن بدتر با آن چیزهایی که شنیده خودش را به جا نمیآورد و شوکه برای لحظاتی احساس بیوجودی می کند. پنداری گمان میکند هیچ است و پوچ.
وقتی بنیان وجودیمان توسط شخصی خنجرآجین شود،چیزی از ما باقی نمیماند.چند تکه پوست وصلهپینهایم که فقط نمردهایم.
آن مراجع عزیز را دیگر ندیدم.بعد از جلسهی اول دیگر نیامد.
امرو ز یادش افتادم.خواستم بگویم اگر این پیام را دید و این نوشته را خواند،بداند که دانم تکهتکهشدگی چه بلواییست و چه بلایی سر ساحت روانی و ساختار ذهنی آدم میآورد.
عماد رضایی
🍃🍃@Pretty_Life
«احساس میکنم تکهتکه شدهام.»
او دچار حادثهای شدهبود که در ادبیات روزمره از آن بهعنوان «ترور شخصیت» یاد میشود.
رخدادی که هویت فرد توسط دیگری یا دیگران بیرحمانه زیر سؤال میرود و منکوس می شود.
ترور شخصیت بهسان خردشدن استخوان پس از یک تصادف آنی است.فرد آسیبدیده بیاین که فکرش را هم کند،زیر آماج بدوبیراهها و فضیحتهای مندرآوردی قرار میگیرد.
یکهو به خودش میآید و می بیند وسط خیابان افتاده و از درد نمی تواند تکان بخورد و از آن بدتر با آن چیزهایی که شنیده خودش را به جا نمیآورد و شوکه برای لحظاتی احساس بیوجودی می کند. پنداری گمان میکند هیچ است و پوچ.
وقتی بنیان وجودیمان توسط شخصی خنجرآجین شود،چیزی از ما باقی نمیماند.چند تکه پوست وصلهپینهایم که فقط نمردهایم.
آن مراجع عزیز را دیگر ندیدم.بعد از جلسهی اول دیگر نیامد.
امرو ز یادش افتادم.خواستم بگویم اگر این پیام را دید و این نوشته را خواند،بداند که دانم تکهتکهشدگی چه بلواییست و چه بلایی سر ساحت روانی و ساختار ذهنی آدم میآورد.
عماد رضایی
🍃🍃@Pretty_Life