📌😮😮😐اسپویل های چپتر سکسی این هفته
این نقاشی دیواری ارزش تاریخی فوقالعادهای داره و یکی از میراثهای فرهنگی این کشور محسوب میشه! تخمین زده شده که این نقاشیها بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ سال پیش کشیده شدن.
اگه این درست باشه... پس مربوط به همون دورهایه که به عنوان "قرن پوچ" شناخته میشه...!"
فرانکی: "چــــیـــــ!!؟ پس باید اینو به رابین نشون بدیم، بعداً بهش میگم...!! ولی یه چیز اینجا عجیبه، این سبک نقاشی به الباف نمیخوره... اینا اصلاً به "غولها" شبیه نیستن."
همزمان که فرانکی صحبت میکنه، ما بخشهایی از نقاشی دیواری رو میبینیم: یه شاهزادهی پری دریایی، یه ربات که شبیه "امت" به نظر میرسه و یه موجود با گوشهای عجیب.
ریپلی: "موافقم... توی تاریخ شناخته شدهی ما، جنگ بین نژادهای مختلف بیسابقه نیست، اما اتحاد بینشون هیچ وقت اتفاق نیفتاده...!! که این احتمال رو بیشتر میکنه که این نقاشیها چیزی بیشتر از طراحیهای یه بچه نباشه."
برش به "مدرسهی والروس"
بچهها در حال بازی هستن و "آنژ" سر کلاس درس میده.
برش به "کتابخونهی جغد"
"سول" کتاب "هارلی" که شامل متون مقدس البافه رو برای رابین میاره. این کتاب بسیار قدیمیه و یه نماد "خورشید" روی جلدش داره (شبیه همون نمادی که توی کلیسای "کوما" در فلشبکش دیدیم).
سول توضیح میده که تفسیرهای زیادی از "خدای خورشید" وجود داره، اما اون و ریتمش در افسانههای سراسر دنیا دیده شده. "هارلی" سه فصل داره و هر کدوم نمایانگر "یه دنیا" هست. گفته میشه که فصل سوم جهان امروزی رو توصیف میکنه و پایان این فصل، پیشبینی چیزیه که هنوز اتفاق نیفتاده.
رابین کتاب "هارلی" رو نگاه میکنه و میگه:
رابین: "الان میخونمش!!"
در صفحهی نهایی و حماسی این چپتر، ما نقاشی دیواری کامل رو به همراه متن ترجمه شدهی "هارلی" توسط رابین میبینیم. توضیح دادن جزئیات این نقاشی خیلی سخته، چون کلی جزئیات داره، ولی من سعی میکنم یه توصیف کلی بدم.
"درخت گنجینهای آدام" در مرکز نقاشی دیواری قرار داره و نقاشی رو به دو بخش تقسیم کرده. بالای درخت، یه هیولای بالدار / دیو هست که از دهنش آتیش بیرون میاد.
سمت راست نقاشی، چند تا صحنه هست. در یه طرف، یه شهر بزرگ دیده میشه که توسط یه مار عظیمالجثه مورد حمله قرار گرفته و در طرف دیگه، یه کشتی دیده میشه که یه پادشاه، فرشتهها و حیوانات رو سوار کرده. توی این بخش، یه ماه و آدمایی رو هم میبینیم که دارن هدایا (که شبیه ستاره هستن) تقدیم میکنن. این قسمت شبیه به نقاشیهاییه که "انل" توی ماه پیدا کرده بود.
سمت چپ نقاشی، یه جنگ عظیم نشون داده شده. اینجا ما "نیکا" (یا "جوی بوی") رو میبینیم که داره با یه دیو بالدار غولپیکر که خورشید رو توی دستاش نگه داشته مبارزه میکنه. "نیکا" در کنار غولها (یکی از اونها شاخ داره)، ساموراییها، لوناریانها، "مینکها"، یه شاهزادهی پری دریایی که با موجودات دریایی همراهه، فرشتهها، یه ربات شبیه "امت" و کلی کشتی پر از آدمای عادی (یکی از اون کشتیها شبیه به کشتیهای عرباستا هست) در حال نبرده.
و این هم متن مقدس "هارلی":
\ [جهان اول]
در زمین، آتش هست.
بشریت که درگیر طمع شده بود، خورشید ممنوعه رو لمس کرد.
بردگان دعا کردند.
"خدای خورشید" ظاهر شد.
خدای زمین خشمگین شد.
همراه با "مار جهنمی آتش"، دنیا رو در مرگ و تاریکی فرو بردند.
اونا دیگه هیچوقت همدیگه رو ندیدن. //
\ [جهان دوم]
در خلأ، نفس کشیدن هست.
خدای جنگل، دیوها رو فرستاد.
خورشید فقط دانههای جنگ رو پخش کرد.
مردم نیمه ماه، یه رویا دیدن.
مردم ماه، یه رویا دیدن.
انسانها پس از کشتن خورشید، به خدایان تبدیل شدند.
خدای دریا به خشم اومد.
اونا دیگه هیچوقت همدیگه رو ندیدن. //
\ [جهان سوم]
در آشوب، خلأ وجود داره.
سایهی سرگردان، روز موعود رو به یاد میآره.
و به صدای ماه تکهتکه شده گوش میده.
"خدای خورشید" میرقصه و میخنده.
و دنیا رو به پایانش هدایت میکنه.
خورشید باز خواهد گشت.
و طلوعی جدید آغاز خواهد شد.
اونا دوباره همدیگه رو خواهند دید. //
✅@onepiecefarsi
▶️ کانال یوتویوب |🌐 پیج اینستاگرام
🌐 کامل ترین ربات دانلود وان پیس
این نقاشی دیواری ارزش تاریخی فوقالعادهای داره و یکی از میراثهای فرهنگی این کشور محسوب میشه! تخمین زده شده که این نقاشیها بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ سال پیش کشیده شدن.
اگه این درست باشه... پس مربوط به همون دورهایه که به عنوان "قرن پوچ" شناخته میشه...!"
فرانکی: "چــــیـــــ!!؟ پس باید اینو به رابین نشون بدیم، بعداً بهش میگم...!! ولی یه چیز اینجا عجیبه، این سبک نقاشی به الباف نمیخوره... اینا اصلاً به "غولها" شبیه نیستن."
همزمان که فرانکی صحبت میکنه، ما بخشهایی از نقاشی دیواری رو میبینیم: یه شاهزادهی پری دریایی، یه ربات که شبیه "امت" به نظر میرسه و یه موجود با گوشهای عجیب.
ریپلی: "موافقم... توی تاریخ شناخته شدهی ما، جنگ بین نژادهای مختلف بیسابقه نیست، اما اتحاد بینشون هیچ وقت اتفاق نیفتاده...!! که این احتمال رو بیشتر میکنه که این نقاشیها چیزی بیشتر از طراحیهای یه بچه نباشه."
برش به "مدرسهی والروس"
بچهها در حال بازی هستن و "آنژ" سر کلاس درس میده.
برش به "کتابخونهی جغد"
"سول" کتاب "هارلی" که شامل متون مقدس البافه رو برای رابین میاره. این کتاب بسیار قدیمیه و یه نماد "خورشید" روی جلدش داره (شبیه همون نمادی که توی کلیسای "کوما" در فلشبکش دیدیم).
سول توضیح میده که تفسیرهای زیادی از "خدای خورشید" وجود داره، اما اون و ریتمش در افسانههای سراسر دنیا دیده شده. "هارلی" سه فصل داره و هر کدوم نمایانگر "یه دنیا" هست. گفته میشه که فصل سوم جهان امروزی رو توصیف میکنه و پایان این فصل، پیشبینی چیزیه که هنوز اتفاق نیفتاده.
رابین کتاب "هارلی" رو نگاه میکنه و میگه:
رابین: "الان میخونمش!!"
در صفحهی نهایی و حماسی این چپتر، ما نقاشی دیواری کامل رو به همراه متن ترجمه شدهی "هارلی" توسط رابین میبینیم. توضیح دادن جزئیات این نقاشی خیلی سخته، چون کلی جزئیات داره، ولی من سعی میکنم یه توصیف کلی بدم.
"درخت گنجینهای آدام" در مرکز نقاشی دیواری قرار داره و نقاشی رو به دو بخش تقسیم کرده. بالای درخت، یه هیولای بالدار / دیو هست که از دهنش آتیش بیرون میاد.
سمت راست نقاشی، چند تا صحنه هست. در یه طرف، یه شهر بزرگ دیده میشه که توسط یه مار عظیمالجثه مورد حمله قرار گرفته و در طرف دیگه، یه کشتی دیده میشه که یه پادشاه، فرشتهها و حیوانات رو سوار کرده. توی این بخش، یه ماه و آدمایی رو هم میبینیم که دارن هدایا (که شبیه ستاره هستن) تقدیم میکنن. این قسمت شبیه به نقاشیهاییه که "انل" توی ماه پیدا کرده بود.
سمت چپ نقاشی، یه جنگ عظیم نشون داده شده. اینجا ما "نیکا" (یا "جوی بوی") رو میبینیم که داره با یه دیو بالدار غولپیکر که خورشید رو توی دستاش نگه داشته مبارزه میکنه. "نیکا" در کنار غولها (یکی از اونها شاخ داره)، ساموراییها، لوناریانها، "مینکها"، یه شاهزادهی پری دریایی که با موجودات دریایی همراهه، فرشتهها، یه ربات شبیه "امت" و کلی کشتی پر از آدمای عادی (یکی از اون کشتیها شبیه به کشتیهای عرباستا هست) در حال نبرده.
و این هم متن مقدس "هارلی":
\ [جهان اول]
در زمین، آتش هست.
بشریت که درگیر طمع شده بود، خورشید ممنوعه رو لمس کرد.
بردگان دعا کردند.
"خدای خورشید" ظاهر شد.
خدای زمین خشمگین شد.
همراه با "مار جهنمی آتش"، دنیا رو در مرگ و تاریکی فرو بردند.
اونا دیگه هیچوقت همدیگه رو ندیدن. //
\ [جهان دوم]
در خلأ، نفس کشیدن هست.
خدای جنگل، دیوها رو فرستاد.
خورشید فقط دانههای جنگ رو پخش کرد.
مردم نیمه ماه، یه رویا دیدن.
مردم ماه، یه رویا دیدن.
انسانها پس از کشتن خورشید، به خدایان تبدیل شدند.
خدای دریا به خشم اومد.
اونا دیگه هیچوقت همدیگه رو ندیدن. //
\ [جهان سوم]
در آشوب، خلأ وجود داره.
سایهی سرگردان، روز موعود رو به یاد میآره.
و به صدای ماه تکهتکه شده گوش میده.
"خدای خورشید" میرقصه و میخنده.
و دنیا رو به پایانش هدایت میکنه.
خورشید باز خواهد گشت.
و طلوعی جدید آغاز خواهد شد.
اونا دوباره همدیگه رو خواهند دید. //
✅@onepiecefarsi
▶️ کانال یوتویوب |🌐 پیج اینستاگرام
🌐 کامل ترین ربات دانلود وان پیس