Postlar filtri


🖋کافر حربی در اسلام


بسیار مشاهده می‌شود که برخی اسلامگرایان مدعی می‌شوند منظور از کافر حربی در اسلام، کافری است که درحال جنگ با مسلمین است و نه کافری که اسلام را نمی‌پذیرد! در ادامه این مسئله را بررسی خواهیم کرد.

ابتدای امر باید دانست در اسلام انواع مختلف کافر وجود دارد، که دو نوع آن بیشتر مطرح و مشهور است؛ اول کافر ذمی و دوم، کافر حربی.
●اهل کتاب(کفار ذمی) که عبارتند از یهود و نصارا و نیز مجوسیان که ملحق به اهل کتابند و گروه دوم غیر اهل کتاب از سایر کافران. اهل کتاب با هر یک از پیمان هاى یاد شده مى‌توانند با مسلمانان قرارداد امضا کنند، لیکن غیر اهل کتاب تنها با امان یا آتش بس مى‌توانند با مسلمانان پیمان ببندند. کافران، اعم از اهل کتاب و غیر اهل کتاب، هرگاه تحت یکى از پیمان هاى یاد شده قرار نگیرند اهل حرب یا حربى به شمار مى‌روند. [1]

اما جهاد با کفار حربی، یعنی کفاری که حاضر به پذیرش اسلام و پرداخت جزیه نشوند، واجب است!
●جهاد با کافرانى که به اسلام دعوت شده و نپذیرفته‌اند و نیز در صورت کتابى بودن از پرداخت جزیه خوددارى کرده‌اند، واجب است، مگر آنکه میان آنان و مسلمانان پیمان امان یا آتش بس منعقد شده باشد. [2]

●جهاد با کفار حربى به این نحوه است که ابتدا ایشان را به اسلام دعوت مى‌کنند. چنانچه از قبول آن امتناع ورزند واجب است با آنها به حرب پرداخته تا ایشان را کشته یا مسلمانشان نمایند. [3]

●جنگ با کفار حربی، یعنی غیر کتابی که از جمله کفاری هستند که به هیچ وجه منتسب به اسلام نمی‌باشند، پس از دعوت آنها به اسلام و خودداری ایشان از پذیرش آن، واجب است تا این که اسلام آورده، با کشته شوند و جز قبول اسلام چیز دیگری از آنها پذیرفته نمی‌شود و کفار اهل کتاب، یعنی یهودی، مسیحی و زرتشتی نیز همین حکم را دارند و باید با آنان جنگید تا اسلام آورده یا به قتل برسند، مگر آنکه متعهد به اجرای شرایط ذمه گردند. [4]

●با کسانیکه دعوت به آن‌ھا نرسیده است، جنگی نخواھد بود مگر پس از اینکه به اسلام دعوت شوند و در صورتی که دعوت اسلام را نپذیرند، امام و خلیفه مسلمین آن‌ھا را به پرداخت جزیه دستور می‌دھد، اگر از پرداخت جزیه ھم سرباز زدند، از الله طلب یاری کرده و با آن‌ها می‌جنگد. [5]

پس در نتیجه کافر حربی، آن کافری نیست که لزوما درحال جنگ با مسلمانان است، بلکه کافری است که حاضر به پذیرش اسلام و پرداخت جزیه نشده لذا کشتنش واجب است و این مسلمانان هستند که در جنگ ابتدایی به بلاد کفر حمله می‌کنند و "کفار تنها سه راه دارند ۱- مسلمان شوند ۲- جزیه بپردازند ۳- کشته شوند و کودکان به بردگی و زنان به کنیزی جنسی گرفته می‌شوند!" [6]

📚پی‌نوشت‌ها:

[1] [2] فرهنگ فقه فارسی، هاشمى شاهرودى، جلد ۱، صفحه ۷۶۳.
[3] عناوین الاحکام؛ ترجمه و شرح متن لمعه، جلد ۲، صفحه ۹.
[4] فقه استدلالی: ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه، ۱۳۸۵، صفحه ۱۷۹-۱۸۰.
[5] مختصر فقه اسلامی، تویجری، ترجمه گمشادزهی، صفحه ۱۷۵۸.
[6] متون فقه پیشرفته، مهدی صیادی و جواد عرب عامری، صفحه ۱۴.


✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism


ZodiaK dan repost
اشنایی با فرگشت قسمت اول ✅
زیست شناسی چیست!؟

زیست شناسی ( biology ) یک شاخه از علوم تجربی و طبیعیست که به مطالعه موجودات زنده و فرایند های حیانی انها میپردازه ! ترکیب دو واژه بیو ( bio ) به معنی زنده یا زیستن یا زندگی و لوژی ( logy ) به معنی شناختن و‌ اشنا شدن با ماهیت و سازکار به خوبی بیانگر معنی علم زیست شناسی هست

این علم با اکثر علوم دیگه ارتباط مستقیم و‌ همپوشانی دارد که منجر به شکل گیری علوم دو جانبه ای مثل بیوشیمی ، بیوفیزیک و زیست پزشکی شده ! زیست شناسی یک علم بسیار گسترده اس که برای سهولت در یادگیری قسمت بندی میشود مثلا گیاه شناسی( botany ) از جانورشناسی( zoology ) جدا میشود و بررسی ساختار ارگانیسم ها ( morphology ) از بررسی عملکرد اونها ( physiology ) جدا میشه اما در اساس همه زیر شاخه زیست شناسی هستند !

زیست شناسی بررسی میکند که چطور حیاتی که ۴ میلیارد سال پیش اغاز شده تا اکنون ادامه پیدا کرده و تکامل یافته ! زیست شناسان از اول تا اکنون با بدست اوردن اطلاعات مبتنی بر مشاهدات و ازمایشات سعی در این داشتند تا بفهمند موجودات زنده چگونه ساز وکار و فرایندی دارند و لذا این کنجکاوی در هر سطح ادامه داشته مانند سطح فیزیولوژیکی سطح موروفولوژیکی سطح ژنتیکی یا مولکولی

https://www.britannica.com/science/biology

https://en.m.wikipedia.org/wiki/Biology

نویسنده : امیرحسین کردافشاری
https://t.me/zodiak_science


📄معجزات محمد _ ۲


در بخش قبل با استناد به آیات قرآن نشان دادیم محمد و خدایش در برابر درخواست اعجاز مشرکین و اهل کتاب طفره می‌رفتند و البته به آنها توهین هم کردند، در این بخش مبحث معجزات محمد را ادامه می‌دهیم و آیات دیگر راهم بررسی می‌کنیم.


در آیه ۳۷ سوره انعام آمده است:
وقالوا لولا نزل عليه آية من ربه قل إن الله قادر على أن ينزل آية ولكن أكثرهم لا يعلمون.
و گفتند: «چرا معجزه‌اى از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است؟» بگو: «بى‌ترديد، خدا قادر است كه پديده‌اى شگرف فرو فرستد، ليكن بيشتر آنان نمى‌دانند.»

بین صدر و ذیل آیه هیچ تلازم منطقی‌‌ای وجود ندارد! به‌عبارت دیگر در این آیه، خدای محمد به پرسش معقول و منطقی و طبیعی مخالفان پاسخی بی‌ربط و عجیب می‌دهد. می‌گوید: «بیشتر آنها که پرسش فوق را مطرح می‌کنند. نمی‌دانند که خدا قادر است معجزهای فرو فرستد!» اتفاقا همه آنها می‌دانند که خدا قادر به این کار است و برای همین می‌گویند که اگر محمد واقعا از طرف خدا آمده است، پس چرا خداوندی که قادر به فرستادن معجزه است، برای او معجزه‌‌ای نمی‌فرستد و از این طریق او را تأیید و تصدیق نمی‌کند؟ اگر آنها خدا را قادر به فرستادن معجزه ندانند، چنین سئوالی را مطرح نمی‌کنند!

مشرکین بارها و بارها طلب اعجاز کردند، نگاهی به آیه ٧٠ سوره اعراف داشته باشیم:

قالوا أجئتنا لنعبد الله وحده ونذر ما كان يعبد آباؤنا فأتنا بما تعدنا إن كنت من الصادقين.
گفتند: «آيا به سوى ما آمده‌اى كه تنها خدا را بپرستيم و آنچه را كه پدرانمان مى پرستيدند رها كنيم؟ اگر راست مى‌گويى، آنچه را به ما وعده مى‌دهى براى ما بياور.»

و پاسخ الله و محمد در آیه بعد:

قال قد وقع عليكم من ربكم رجس وغضب أتجادلونني في أسماء سميتموها أنتم وآباؤكم ما نزل الله بها من سلطان فانتظروا إني معكم من المنتظرين.
گفت به راستی که عذاب و غضبی از جانب پروردگارتان بر شما مقرر گردیده است، آیا با من درباره نامهایی که شما خودتان و پدرانتان نهاده‌اید، و خداوند هیچ حجت و برهانی بر آن نازل نکرده است، مجادله می‌کنید؟ منتظر باشید که من هم همراه شما از منتظران خواهم بود.

محمد بجای ارائه اعجاز، مشرکان را تهدید می‌کند که عذابی از جانب الله بر شما مقرر گردیده!

ممکن است برخی گمان کنند محمد معجزه‌ای آورده و عناد و لج‌بازی مشرکین و اهل کتاب باعث شده رسالت و شریعت او را نپذیرند، اما خود قرآن به این موضوع در طی آیات ۹۰ الی ۹۳ سوره اسرا پاسخ داده است:

و گفتند: «تا از زمين چشمه‌اى براى ما نجوشانى، هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد. يا -بايد- براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى، يا چنانكه ادعا مى‌كنى، آسمان را پاره پاره بر -سر- ما فرو اندازى، يا خدا و فرشتگان را در برابر -ما حاضر- آورى، يا براى تو خانه‌اى از طلا باشد، يا به آسمان بالا روى، و به بالا رفتن تو اطمينان نخواهيم داشت، تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم. «بگو: پاك است پروردگار من، آيا -من- جز بشرى فرستاده هستم؟»

این آیات موید این هستند که هر درخواستی از محمد می‌شده است او و خدایش پاسخگو نبوده‌اند و محمد در نهایت می‌گوید 'آیا من جز بشری فرو فرستاده هستم؟!' که این نیز نشان می‌دهد محمد اعجازی نداشته است.


✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism


📖کپی برداری قرآن از اشعار عرب جاهلی!

@Naghde_Theism


🖋نظر دکتر گرد رودیگر پوین، محقق آلمانی در حوزه رسم‌الخط تاریخی قرآن، متخصص کتیبه‌شناسی عربی و مدرس عربی در دانشگاه سارلند زاربروکن آلمان راجع‌به قرآن:

The Koran claims for itself that it is 'mubeen' or clear, but if you look at it, you will notice that every fifth sentence or so simply doesn't make sense. Many Muslims will tell you otherwise, of course, but the fact is that a fifth of the Quranic text is just incomprehensible.
ترجمه: قرآن خودش ادعا می‌کند که مبین یا واضح می‌باشد اما اگر به آن بنگرید متوجه خواهید شد که در هر پنج جمله‌اش یک جمله بی‌معنی است. البته بسیاری از مسلمین خلاف این را باور دارند اما حقیقت این است که یک پنجم قرآن نامفهوم است.

●Muslim Identities: An Introduction to Islam, Aaron W. Hughes, pp 76.

• by Roshangaran Channel

✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism


📖پیام آور رحمت یا وحشت؟

@Naghde_Theism


🔘الله درحال از بین بردن پیروان خود!

خبرگزاری رویترز به نقل از مرکز ملی آمار بریتانیا اعلام کرد که مسلمانان و یهودیان به نسبت مسیحیان و افراد خداناباور میزان مرگ و میر بالاتری در اثر ابتلا به کووید-19 دارند؛ همچنین این گزارش بیان می‌کند که مسلمانان بیشترین و افراد بی‌دین و خداناباور کمترین تلفات مربوط به کرونا را داشته‌اند!
https://reut.rs/38MdUPt


✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism


📖تناقضات اناجیل ۲

@Naghde_Theism


📄معجزات محمد _ ۱


عده‌‌ای گفته‌اند محمد معجزاتی انجام داد و همین نشانه پیامبری اوست، اما راهی برای اثبات این مدعا که محمد معجزاتی انجام داد وجود ندارد. حتی در قرآن هم نشانه‌‌ای از انجام معجزه توسط او دیده نمی‌شود؛ مخالفان و شکاکان بارها از محمد طلب معجزه کردند، ولی او هر بار با پاسخ‌هایی عجیب، بهانه جویانه و گاه بی‌ربط، از زیر بار معجزه شانه خالی کرده و سپس ادعا می‌کرد که آن پاسخ‌ها از طرف خدا به او وحی شده است؛ کاتبان وحی نیز آن پاسخ‌ها را به عنوان آیات قرآنی ثبت می‌کردند. برای مثال در آیه ۱۱۸ سوره بقره آمده است:

وقال الذين لا يعلمون لولا يكلمنا الله أو تأتينا آية كذلك قال الذين من قبلهم مثل قولهم تشابهت قلوبهم قد بينا الآيات لقوم يوقنون.
نادانان گفتند چرا خداوند با ما سخن نمی‌گوید، یا چرا معجزه‌ای برای ما نازل نمی‌شود؟ کسانی که پیش از اینان بودند نیز مانند سخن ایشان را گفتند، دل و درونشان همانند است، و ما آیات خود را برای مردمی که اهل یقین هستند، روشن ساخته‌ایم‌.

خوب دقت کنید! مخالفان محمد که در این آیه به‌عنوان افراد نادان معرفی شده و مورد توهین و تحقیر قرار گرفته‌‌اند دو پرسش مهم را که بطور طبیعی در ذهنشان بوجود آمده است مطرح می‌کنند: اول آنکه اگر واقعا خدا می‌خواهد ما آدمیان را به راهی خاص هدایت کند، چرا فقط با یک نفر ارتباط برقرار میکند و او را به سراغ بقیه می‌فرستد؟ چه اشکالی دارد که خدا با ما هم سخن بگوید تا این همه اختلاف و جنگ و دعوا بوجود نیاید؟ دوم آنکه اگر تو (محمد) واقعا پیامبری، مانند پیامبران گذشته باید معجزه‌‌ای بیاوری، معجزه تو کدام است؟ آنگاه خدای محمد به جای اینکه به پرسش اول آنها پاسخی منطقی و قانع کننده بدهد و در پاسخ به پرسش دوم آنها معجزه‌‌ای برای پیامبر بفرستد، ابتدا به آنها می‌گوید که شما مانند گذشتگانتان احمق و نادان هستید که این پرسش‌ها را مطرح می‌کنید! و سپس می‌گوید: «ما نشانه‌های خود را برای گروهی که یقین دارند، نیک روشن گردانیده‌‌ایم!» به خدای محمد باید گفت: آنها که یقین دارند، نیازی به معجزات و نشانه‌های شما ندارند، لطف کنید و نشانه‌های خود را برای مخالفان و شکاکان روشن کنید!

یا در آیه ۱۴۵ سوره بقره:
ولئن أتيت الذين أوتوا الكتاب بكل آية ما تبعوا قبلتك.
و اگر هر گونه معجزه‌اى براى اهل كتاب بياورى -باز- قبله تو را پيروى نمى‌كنند.

طفره آمیز بودن این پاسخ، که اگر معجزه هم بیاید باز ایمان نمی‌آورید آشکار است. مخالفان و شکاکان بالاخره از کجا باید مطمئن شوند که محمد راست می‌گوید و یا دچار توهم نشده است؟ به خدای محمد باید گفت: شما به وظیفه‌تان یعنی فرستادن معجزه عمل کنید؛ آنگاه اگر کسی ایمان نیاورده خودش مسئول است. شما چگونه می‌خواهید بدون اتمام حجت، مخالفان را در روز قیامت مجازات کنید؟

ادامه دارد...

✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism


📖الله، خدایی که حکیم نیست!

@Naghde_Theism


📖تناقضات اناجیل ۱

@Naghde_Theism


مجلّهٔ فرهنگی - حقوقی زنان dan repost
🚫 من را زن نبینید، انسان ببینید، انسان!
موجودی که مثل مرد عقل دارد و از ته دلش حقیقت را بر زبان می‌آورد.

📚 غرور و تعصب
✍ Jane_Austin

@Womens_Mag


📄آیا بشارت پیامبران و کتاب‌های آسمانی پیشین بر رسالت محمد عقلانی است؟


بسیار دیده می‌شود که مسلمانان می‌گویند نام و اوصاف محمد در کتب آسمانی پیشین (تورات و انجیل) آمده است؛ به عبارت دیگر پیامبران پیشین وعده ظهور او را داده بودند. پس اگر به نبوت موسی و عیسی اعتقاد داشته باشیم، باید نبوت محمد را نیز بپذیریم. اما این دلیل (که البته فقط در برابر اهل کتاب قابل طرح است نه خداناباوران) کافی نیست، زیرا:

اولا در هیچ کدام از کتاب‌های آسمانی که امروز در دست ما است، نشانی صریح و قاطعی از پیامبر اسلام وجود ندارد. ممکن است بگویند در زمان پیامبر اسلام یعنی ۱۴۰۰ سال پیش، بسیاری از این کتاب‌ها، علی‌الخصوص تورات و انجیل هنوز تحریف نشده بودند و در آنها نام و نشان پیامبر با صراحت ذکر شده بود و این، حجت را بر اهل کتاب در آن زمان تمام می‌کرد. اما اولا این مدعایی تاریخی و غیر قابل اثبات است و ثانیا ربطی به دوران ما ندارد، چرا که به هر حال در زمان ما نام و نشانی صریح و غیر قابل تردیدی از محمد در کتاب‌های آسمانی موجود نیست.

دوما اصولا هیچ پیامبر یا کتاب آسمانی‌ای اگر مستند به خدای حکیم باشد، نمی‌تواند نام و نشان و اوصاف پیامبر بعدی را بیان کند، چرا که سه اشکال عمده در این مورد وجود دارد:

اول اینکه ممکن است سخن پیامبر و یا حتی متن کتاب آسمانی (مثلا آنجا که سخن از اوصاف پیامبر بعدی می‌گوید) در طول زمان دچار تحریف شود و در این صورت نقض غرض پیش می‌آید، یعنی مردم در اثر تحریفی که در نشانه ها رخ داده است به غلط سراغ کسی می‌روند که واقعا پیامبر نیست.

دوم اینکه دادن نشانه‌ها و اوصاف پیامبر بعدی می‌تواند مورد سوء استفاده افرادی قرار گیرد که می‌خواهند به دروغ ادعای پیامبری کنند و در این صورت نیز نقض غرض پیش می‌آید.

و نهایتا سوم اینکه این کار (یعنی دادن نام و نشانی پیامبری که فی‌المثل قرار است ۶۰۰ سال بعد بیایید)، کاملا لغو و بیهوده است. فرض کنید عیسی به پیروان خود بگوید که صدها سال بعد در شهر مکه و از میان قبیله قریش مردی ۴۰ ساله به نام محمد بن عبدالله به پیامبری می‌رسد و او همان پیامبر بعد از من است و این پیشگویی در انجیل هم ذکر شود. اما مردم زمان عیسی چه نیازی به دانستن این موضوع دارند؟ هیچ! این پیشگویی برای نسل‌های آینده (مثلا مردم زمان محمد) نیز فایده‌ای ندارد، چون آنها منطقا با این سؤال مواجه می‌شوند که 'از کجا معلوم کتاب انجیل دچار تحریف نشده باشد و این مطلب نیز جزو جعلیات آن نباشد؟' وقتی چنین احتمالی وجود دارد، محمد نمی‌تواند وجود این پیشگویی در انجيل را دلیل حقانیت و صدق خود بداند و مجبور است دلیل و نشانه دیگری ارائه دهد!

پس در نتیجه این موضوع نمی‌تواند عقلانی و از حکمت خدایی حکیم نشات گرفته باشد!


✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism


📄تئوری نسخ، برهانی بر نادانی الله


برای پنهان نگه‌داشتن بیهودگی‌های قرآن، یک رشته به اصطلاح علمی در علوم اسلامی بوجود آورده‌اند که تئوری ناسخ و منسوخ نامیده می‌شود؛ این موضوع در دو آیه قرآن این چنین وارد شده است:

●ما ننسخ من آية أو ننسها نأت بخير منها أو مثلها ألم تعلم أن الله على كل شيء قدير.
●هيچ آيه‌اى را منسوخ يا ترك نمى‌كنيم مگر آنكه بهتر از آن يا همانند آن را مى‌آوريم. آيا نمى‌دانى كه خدا بر هر كارى تواناست؟
📖سوره بقره، آیه١٠٦

●وإذا بدلنا آية مكان آية والله أعلم بما ينزل قالوا إنما أنت مفتر بل أكثرهم لا يعلمون.
●چون آيه‌اى را جانشين آيه ديگر كنيم، خدا بهتر مى‌داند كه چه چيز نازل كند. گفتند كه تو دروغ مى‌بافى، نه، بيشترينشان نادانند.
📖سوره نحل، آیه١٠١

هیچکس این حقیقت را انکار نمی‌کند که برخی از آیه‌های قرآن منسوخ شده‌‌اند ولی در بین مقامات مذهبی اسلام درباره شماره آیه‌های منسوخ شده اختلاف بسیاری وجود دارد. برخی از به اصطلاح علمای اسلام، شماره آیه‌های منسوخ شده را بسیار ناچیز داشته و آنها را به پنج آیه محدود می‌کنند، ولی گروهی دیگر باور دارند که شماره آیه‌های منسوخ شده، به ۲۲۵ آیه می‌رسد.

بسیار مضحک است که الله در آیه ۲۶ سوره کهف می‌گوید: «خداوند داناتر است، غیب آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست و چه بیناست‌و چه شنواست». و نیز آیه ۶ سوره یونس می‌گوید: «تبدیل و تغییرى در سخنان الهى رخ نمی‌دهد» ولی درباره آیه‌های ناسخ و منسوخ، الله نخست آیه‌های اشتباه و نامناسبی را به اصطلاح به پیامبرش وحی می‌کند و سپس، در پی اصلاح و بهترسازی و تغییر آنها بر می‌آید.

باید گفت که اگر به‌راستی الله همه‌چیز دان و قادر متعال و مطلق بوده و هیچگونه تغییری در سخنان او امکان پذیر نیست، چگونه است که او در آغاز بهترین آیه را وحی نمی‌کند که بعد ناچار به تغییر آن نباشد؟ چنانچه نهایت نیکی‌ها از الله ناشی می‌شود! چرا او در آغاز مرتکب اشتباه می‌شود و سپس در پی اصلاح و تغییر آن بر می‌آید؟ بدیهی است که اگر یک بشر عادی در ابراز عقیده و یا تصمیمی مرتکب اشتباهی بشود، اعتبار و ارزش خود را از دست خواهد داد، ولی به نظر می‌رسد که الله لوده اسلام و پیامبرش در ارتکاب اشتباه مصونیت دارند.

بیشتر آیه‌های منسوخ شده، مربوط به زمانی هستند که محمد در مکه بسر می‌برده است؛ زیرا هنگامی که در مکه بسر می‌برد و هنوز مزه قدرت را نچشیده بود، وانمود می‌کرد که او اندرزگویی بیش نیست و وظیفه‌اش تنها این است که آیه‌هایی را که الله به او وحی می‌کند به آگاهی مردم برساند و در برابر آنها و بازتابی که در این راستا نشان می‌دهند، صبر و شکیبایی به‌خرج دهد و مجازات افراد نافرمان را به الله واگذارد.

ولی هنگامی که به مدینه رفت و قدرت و حکومت را در این شهر بدست گرفت، اصطلاحا 'کشتیبان را سیاستی دگر آمد!' در مدینه محمد بسیاری از آیه‌هایی را که دلالت بر نرمش منش داشت، منسوخ اعلام کرد و برای وادار کردن مردم به پیروی از دستوراتش سیاست شمشیر را در پیش گرفت...

برای نمونه روایت شده است که محمد گفت:
●الخير كله في السيف و تحت ظل السيف و لا يقيم الناس إلا السيف.
خوبی‌ها تماما در شمشير و در سايه شمشير است و چیزی جز شمشیر مردم را درست نکند!

📓روضه المتقین، ج۳، ص۱۵۷.

●الجنة تحت ظلال السيوف.
بهشت زیر سایه شمشیرها است!

📓صحيح البخاري، روایت۲۸۱۸.

این موارد به‌خوبی تغییر رویه و منهج محمد را پس از به‌قدرت رسیدن نشان می‌دهد و نیز به همین دلیل تئوری ناسخ و منسوخ را مطرح کرد تا دستش برای پشت پا زدن به سخنان قبلی خودش باز باشد!


✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism


🔘دانشجوی زنی که کمتر از یک هفته گره ۵۰ ساله ریاضی را باز کرد!

یک دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه تگزاس آمریکا موفق شد در اوقات فراغت خود طی کمتر از یک هفته جواب یک مسأله ریاضی را که ۵۰ سال حل نشده باقی مانده بود، پیدا کند.
https://www.bbc.com/persian/magazine-53247085

〰️〰️〰️〰️〰️〰️

محمد پیامبر اسلام: در مورد زنان تقوای الهی پیشه کنید که زنان عاجز و عورت هستند!

#جهل_محمد
#زن_در_اسلام

@Naghde_Theism


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🔘اعتراف آیت‌الله کمال حیدری از مراجع تقلید شیعه: داعش اسلامی است!

ایشان
می‌گویند اهل سنت با داعش چهره اسلام را خراب کردند و در جای دیگر گفته بودند اسلام متشکل از شیعه و سنی است، نتیجه سخنان این مرجع تقلید این است که داعشی‌ها مسلمان هستند و داعش اسلامی !


🎞تدوین: میثاق احمدوند

✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism


🖋اهانت بی‌شرمانه پیامبر اسلام به زنان

متن عربی: الا واستوصوا بالنساء خيرا، فانما هن عوان عندكم، ليس تملكون منهن شيئا غير ذلك.
ترجمه: الا ایها الناس، با زنان به نیکی برخورد کنید که به راستی چون اسیری در نزد شمایند، و شما تنها مالکیت جنسی آنان را دارید!

📓الجامع الکبیر، الترمذي، روایت۱۱۶۳

#زن_در_اسلام چیزی شبیه به عروسک جنسی است!

@Naghde_Theism


🖋آیا محمد بی‌سواد بوده است؟ (بخش سوم)


📃در قسمت پیش با استناد به ۲ سند تاریخی نشان دادیم که محمد هم توان خواندن و هم نوشتن را داشته و عمویش عباس نیز خبردار بوده است! در این بخش در ادامه بحث به یک گزارش دیگر استناد می‌کنیم که تاییدی نهایی بر سواد داشتن محمد است.
مشهور است زمانی که محمد در بستر بیماری و درحال مرگ بوده، از اصحابش قلم و دوات و کاغذی برای نوشتن وصیت‌نامه طلب می‌کند و این گزارش در کتب بسیاری نقل شده است.

متن عربی: يوم الخميس، وما يوم الخميس لما ظهر له أن القوم غير تاركين للمدينة وليسوا منفذين لجيشهم الذى أو عبوا فيه، قال لهم: «ائتونى بدواة وصحيفة اكتب لكم كتابا لا تضلوا بعده أبدا».

ترجمه: ابن‌عباس میگفت: روز پنجشنبه؛ چه روز پنجشنبه‌ای! هنگامی که بیماری رسول الله شدت گرفت؛ فرمود: «دوات و صحيفه‌ای بیاورید تا کتابی برای شما بنویسم که بعد از آن هرگز گمراه نشوید».
📙رواه المسلم، ۱۶۳۷.
📓بحار الأنوار، ج۲۸، ص۲۸۸.

لازم به ذکر است که عمر بن خطاب مانع نوشتن محمد شد و گفت محمد از شدت و غلبه بیماری هذیان می‌گوید و نزد ما قرآن است و کتاب خدا برای ما کافیست!

فقال عمر: إن رسول الله صلى الله عليه وسلم قد غلبه الوجع، وعندكم القرآن، حسبنا كتاب الله.
📙الطبقات الكبرى، ج۲، ص۱۸۷ و ۱۸۸.
📓المجموع اللفيف، ابن هبة الله، ج۱، ص۱۰۱.

آنچه که از این روایت می‌توان برداشت کرد این است که محمد مطابق بیان عمر بن خطاب از شدت بیماری متوجه اوضاع نبوده و بازی کردن نقش یک بی‌سواد را فراموش کرده است!

در مجموع، با شواهد و اسناد ارائه شده شکی نیست که محمد بن عبدالله، پیامبر اسلام شخصی با توانایی خواندن و نوشتن بوده و ادعا های اسلامگرایان مبنی بر بی‌سوادی او، بی‌اساس و جعلی است!

پایان

✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🔘مستند از بیگ‌بنگ تا امروز - مروری بر روند فرگشت کیهانی

🎥کاری از Aidinism

دیدن این مستند زیبا و هیجان انگیز را به همه شما عزیزان پیشنهاد می‌کنیم.

@Naghde_Theism


🖋آیا محمد بی‌سواد بوده است؟ (بخش دوم)


📃در قسمت قبل معنای واژه «امی» را از طریق آیات قرآن دریافتیم، در این بخش ادامه موضوع بررسی سواد محمد را از طریق گزارشات تاریخی پی خواهیم گرفت.
بر پایه احادیث و روایت‌های بسیاری که از کتاب‌های سیره بدست ما رسیده، محمد هم سواد خواندن و هم نوشتن را به‌اندازه کافی داشته است. نمونه آن در مورد پیمان صلح حدیبیه روایت شده است، که محمد علی را مامور نوشتن صلح نامه میان خودش و سهيل بن محمر و نماینده دارای اختیار قریش نمود. و به او چنین دیکته کرد: بنویس اینست آنچه محمد رسول الله با سهيل بن قمرو بر آن مصالحه نمودند. سهیل گفت: اگر شهادت می‌دادم که فرستاده خدایی نیازت نمی‌بود که با تو از در جنگ درآیم، و مانعی میان تو و کعبه شوم؛ و بگفته‌ای اگر می‌دانستم که رسول خدایی با تو مخالفت نمی‌کردم ولی می‌توانی بنام خودت و پدرت نویسی، آیا نسبت به نام خودت و پدرت (محمد بن عبدالله) بی میلی؟ محمد به علی گفت: رسول الله را پاک کن. علی پاسخ داد: بخدا هرگز تو را پاک نخواهم کرد. محمد گفت: آن‌را نشانم بده، پس علی نوشته را به او نشان داد. او هم رسول الله را با دست خود پاک کرد و به علی گفت: بنویس اینست آنچه محمد بن عبدالله با سهيل بن عمر و بر آن مصالحه کردند. علی کمی درنگ کرد و سپس از اینکه چیزی جز محمد رسول الله بنویسد خودداری کرد. پس محمد صلح نامه را گرفت و با دست خود آن جمله را نوشت!
📓السيرة الحلبية، ج۳، ص۲۹ و ۳۰.

افزون بر این، محمد پیش از بعثت هم می‌خوانده و هم می‌نوشته؛ ولی این مسئله را پرده پوشی می‌کرده و بدان تظاهر نمی‌کرده، و نه ادعایش را می‌کرده و نه عملا دست به این کار می‌زده، و کسی جز عمویش عباس از این مسئله با خبر نبوده، روایت‌هایی که در کتب سیره نقل شده است دلیل روشنی بر این مسئله است، که محمد هم می‌خوانده و هم می‌نوشته و عمویش عباس این‌را می‌دانسته ولی پنهان نگاه می‌داشته. از قول عباس بن عبدالمطلب نقل شده است: برای تجارت همراه کاروانی که ابوسفیان نیز جزو آن بوده مکه را بسوی یمن ترک کردم در راه نامه‌ای از حنظله بن أبي سفيان رسید، دایر بر اینکه محمد در مکه می‌گوید من رسول خدایم و شما را بسوی او دعوت می‌کنم. این خبر در همه انجمن‌های یمن پیچید، اندکی بعد یک رابی یهودی نزد من آمد و گفت: به من خبر رسیده که عموی این شخص در میان شما است؛ گفتم آری من هستم. گفت: شما را بخدا قسم می‌دهم، آیا برادر زاده‌تان در رفتار و کردار خود جوانی می‌کند؟ گفتم: نه بخدا، او نه دروغ گفته است نه خیانت کرده است، و نزد قریش به امین معروف است. گفت: آیا با دست خود می‌نویسد؟ خواستم بگویم آری ولی از اینکه ابوسفیان مرا تکذیب کند و حرف مرا رد کند ترسیدم و گفتم نه، نمی‌نویسد، پس رابی مزبور برخاست و ردای خود را بجا گذاشت، در حالیکه می‌رفت می‌گفت سر بریده شدند یهودیان، کشته شدند یهودیان!
📓السيرة الحلبية، ج۱، ص۲۶۸.

از این روایت چه نتیجه‌گیری می‌توان کرد، جز اینکه محمد سواد خواندن و نوشتن را داشته ولی عمویش که نسبت به آن آگاه بوده پرده پوشی می‌کرده و در اینجا نیز از ترس تکذیب ابوسفیان اقدام به پرده پوشی کرده است!

ادامه دارد...

✶کانال نقد اسلام و تئیسم
@Naghde_Theism

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

171

obunachilar
Kanal statistikasi