استثناها را ترجیح میدهم.
ترجیح میدهم زودتر بیرون بروم.
ترجیح میدهم با پزشکان، دربارهی چیزهای دیگر صحبت کنم.
تصویرهای قدیمیِ راه راه را ترجیح میدهم.
مزخرف بودن شعر نوشتن را
به مزخرف بودن شعر ننوشتن ترجیح میدهم.
در روابط عاشقانه،
جشنهای بیمناسبت را ترجیح میدهم،
برای این که هر روز جشن گرفته شود.
اخلاقگرایان را ترجیح میدهم،
آنهایی را که هیچ وعدهای نمیدهند.
مهربانیِ حسابشده را
به اعتمادِ بیشازحد ترجیح میدهم.
منطقهی غیرنظامی را ترجیح میدهم.
کشورهای اشغالشده را بر کشورهای اشغالکننده ترجیح میدهم.
ترجیح میدهم به هر چیزی، کمی شک بکنم.
جهن...
ترجیح میدهم زودتر بیرون بروم.
ترجیح میدهم با پزشکان، دربارهی چیزهای دیگر صحبت کنم.
تصویرهای قدیمیِ راه راه را ترجیح میدهم.
مزخرف بودن شعر نوشتن را
به مزخرف بودن شعر ننوشتن ترجیح میدهم.
در روابط عاشقانه،
جشنهای بیمناسبت را ترجیح میدهم،
برای این که هر روز جشن گرفته شود.
اخلاقگرایان را ترجیح میدهم،
آنهایی را که هیچ وعدهای نمیدهند.
مهربانیِ حسابشده را
به اعتمادِ بیشازحد ترجیح میدهم.
منطقهی غیرنظامی را ترجیح میدهم.
کشورهای اشغالشده را بر کشورهای اشغالکننده ترجیح میدهم.
ترجیح میدهم به هر چیزی، کمی شک بکنم.
جهن...