سینه کفتری[آتش...]:
صفتی است برای زغال و آتشی که معمولاً برای منقل وافور افروخته میشود و ظاهراً مراد از آن آتش یا زغالی است که مانند سینه کبوتر صاف و منحنی و محدب و آماده برای «عمل» باشد. طبیعی است که میتوان این صفت را برای زغال و آتش- ولو آنکه به منظور استعمال تریاک هم افروخته نشده باشد- استعمال کرد.
ضمناً این صفت را برای مردان جاهلمنشی که سینه خود را بیش از حد معمول جلو میدهند هم به ندرت ممکن است به کار برد.
فرهنگ لغات عامیانه
محمدعلی جمالزاده
@kalamat_k
صفتی است برای زغال و آتشی که معمولاً برای منقل وافور افروخته میشود و ظاهراً مراد از آن آتش یا زغالی است که مانند سینه کبوتر صاف و منحنی و محدب و آماده برای «عمل» باشد. طبیعی است که میتوان این صفت را برای زغال و آتش- ولو آنکه به منظور استعمال تریاک هم افروخته نشده باشد- استعمال کرد.
ضمناً این صفت را برای مردان جاهلمنشی که سینه خود را بیش از حد معمول جلو میدهند هم به ندرت ممکن است به کار برد.
فرهنگ لغات عامیانه
محمدعلی جمالزاده
@kalamat_k