جناب گاو dan repost
مقیاس #محلی و کوچک، یا بزرگ و فراگیر؟
#لوکالیسم
1- #سوئیس را در نظر بگیرید. شاید هیچ کشوری در اروپا همچون سوئیس موفق نبوده، چه از لحاظ پایداری، چه از لحاظ وارد نشدن در جنگهای بزرگ قرون اخیر، چه در زمینه اقتصادی. سوئیس کشوری است که در مقایسه با بقیه کشورهای اروپایی در پانصدسال گذشته کمترین تغییرات سیاسی را داشته است.
البته سوئیس کشور کوچکی است کمتر از نصف مساحت استان اصفهان، با جمعیتی کمی بیشتر از این استان. منتهای مطلب، همین کشور کوچک حکومت مرکزی بسیار ضعیف و کوچکی دارد. یک سوئیسی خیلی مواقع ممکن است حتی نام رئیس جمهور روز کشور خود را نداند! سوئیس #زبان_ملی رسمی ندارد و چهار زبان مختلف در آن صحبت می شود که همه رسمیت دارند. نسبت به دیگر کشورهای اروپایی، درصد کمتری از جماعت تحصیل کرده بالای لیسانس دارد. حتی در سیستم بانکداریشان که در قرن بیستم از همه اروپا پیشی گرفت، عملکرد بانکها هنوز بیشتر بر تجربه قدیمی و کارآموزی مبتنی است تا بر دانش دانشگاهی فایننس. سوئیس از 26 ناحیه کوچک که کانتون نامیده می شوند تشکیل شده است که، در امور خود، تقریبا خود مختاری کامل دارند. مردم این نواحی خیلی از همدیگر خوششان هم نمی آید و گاه به گاه با هم برخوردهای سخت و خشنی هم داشته اند!
پرسش: با این وجود، چرا سوئیس این قدر موفق بوده؟
2- #هنگ_کنگ، شهری در کنار دریا، تا دو دهه پیش در دست انگلیسی ها بود. جان کوپرتوایت ( Sir John Cowperthwaite ) یک بریتانیایی بود که مسئول امور مالی و اقتصادی هنگکنگ از 1961 تا 1971 بود. او را معمولا معمار اقتصاد بسیار موفق هنگکنگ میدانند. فلسفه او در اداره هنگکنگ این بود که بنشیند چاییاش را بنوشد و بگذارد مردم کار خودشان را بکنند. او حتی از جمع آوری #آمار اقتصادی هم بیزار بود. وقتی از او سئوال شد که کشورهای فقیر دیگر چه چیزی از سیاستهای موفق او را باید دنبال کنند. جواب داد: "به عنوان اولین قدم، باید دفتر ملی آمار را تعطیل کنند!" معتقد بود که آمار موجب می شود که دولتمردان فکر کنند چیزی را می فهمند و موجب دخالت بیجای دولت در اموری می شود که در آنها نباید دخالت کند!
پرسش: چرا هنگکنگ در قرن بیستم چنان موفق بود؟ چرا بعضی کشورها که در حقیقت بیشتر یک شهر بزرگ اند چنان موفق بوده اند (چون سنگاپور و سن مارینو و ... ...)
3- برویم سراغ مقیاسهای خیلی خیلی بزرگ، یعنی امپراتوریها. #اشکانیان یک امپراتوری خیلی موفق ایرانی بودند که قریب 500 سال پاییدند(چنین پایایی در میان امپراتوریها بی مانند است). بعد از آن هم #ساسانیان بودند، که آنها هم بیش از 400 سال دوام داشتند. مورخین اکنون بر این باورند که ساسانیان امتداد امپراتوری اشکانیان بودند و بسیاری از سیستم حکومتی آنها را حفظ کردند. این نزدیک هزار سال امتداد فرهنگی و امتداد شکل حکومتی را تشکیل می دهد که در جهان کم سابقه است.
ولی می دانیم که حکومت اشکانیان #ملوک_الطوائفی بود (همان چیزی که در کتابهای تاریخ یادمان می دادند که چیز بدی است!). یعنی امپراتوری از قسمتهایی تشکیل شده بود که کم و بیش خودمختار بودند. شاه در این سیستم، در حقیقت شاهنشاه، یعنی شاه شاهان، بود و حکومت مرکزی کار چندانی به اداره این مناطق "خود مختار" نداشت. همین سیستم با رنگ کمتری در دوره ساسانیان نیز ادامه داشت. در حقیقت بعضی خانواده های اشکانی حکومت قسمتهای زیادی را نه تنها تا انتهای امپراتوری ساسانی، بلکه تا حدود یک یا دو قرن بعد از استیلای اسلام، در دست داشتند. (در مورد نحوه حکومت مسلمانان صحبت بسیار است، ولی آن بماند تا بعد!)
پرسش: آیا آن طور که به ما در کتابهای تاریخ گفته می شد، سیستم ملوک الطوایفی موجب زوال و از بین رفتن نهایی اشکانیان شد؟ یا آیا در حقیقت این نظام ملوک الطوائفی بود که چنان ثبات بی مانندی را موجب شد؟
4- امپراتوری #روم که از شهر رم شروع شد بسیاری سرزمینهای مختلف (با فرهنگها و دین های بسیار گوناگون) را فتح کرد و تا سالها، بلکه قرنها بر آنها استیلا داشت. ولی معمولا (استثنائات همیشه وجود دارند) در هر سرزمینی اداره کارها را به اشراف و بزرگان همان قوم می سپردند (pax Romana). تنها چیزی که همیشه از اقوام زیردست میطلبیدند #مالیات های به موقع بود، که همین مسئله گاه گاه شورش هایی را نیز موجب می شد. #امپراتوری_عثمانی نیز تا حد زیادی همین گونه بود، امپراتوریی که قرنها دوام داشت و در اوج خود قدرت بلامنازع اروپا بود.
مطالب مرتبط:
https://t.me/jenabegav/40
https://t.me/jenabegav/41
@jenabegav
#لوکالیسم
1- #سوئیس را در نظر بگیرید. شاید هیچ کشوری در اروپا همچون سوئیس موفق نبوده، چه از لحاظ پایداری، چه از لحاظ وارد نشدن در جنگهای بزرگ قرون اخیر، چه در زمینه اقتصادی. سوئیس کشوری است که در مقایسه با بقیه کشورهای اروپایی در پانصدسال گذشته کمترین تغییرات سیاسی را داشته است.
البته سوئیس کشور کوچکی است کمتر از نصف مساحت استان اصفهان، با جمعیتی کمی بیشتر از این استان. منتهای مطلب، همین کشور کوچک حکومت مرکزی بسیار ضعیف و کوچکی دارد. یک سوئیسی خیلی مواقع ممکن است حتی نام رئیس جمهور روز کشور خود را نداند! سوئیس #زبان_ملی رسمی ندارد و چهار زبان مختلف در آن صحبت می شود که همه رسمیت دارند. نسبت به دیگر کشورهای اروپایی، درصد کمتری از جماعت تحصیل کرده بالای لیسانس دارد. حتی در سیستم بانکداریشان که در قرن بیستم از همه اروپا پیشی گرفت، عملکرد بانکها هنوز بیشتر بر تجربه قدیمی و کارآموزی مبتنی است تا بر دانش دانشگاهی فایننس. سوئیس از 26 ناحیه کوچک که کانتون نامیده می شوند تشکیل شده است که، در امور خود، تقریبا خود مختاری کامل دارند. مردم این نواحی خیلی از همدیگر خوششان هم نمی آید و گاه به گاه با هم برخوردهای سخت و خشنی هم داشته اند!
پرسش: با این وجود، چرا سوئیس این قدر موفق بوده؟
2- #هنگ_کنگ، شهری در کنار دریا، تا دو دهه پیش در دست انگلیسی ها بود. جان کوپرتوایت ( Sir John Cowperthwaite ) یک بریتانیایی بود که مسئول امور مالی و اقتصادی هنگکنگ از 1961 تا 1971 بود. او را معمولا معمار اقتصاد بسیار موفق هنگکنگ میدانند. فلسفه او در اداره هنگکنگ این بود که بنشیند چاییاش را بنوشد و بگذارد مردم کار خودشان را بکنند. او حتی از جمع آوری #آمار اقتصادی هم بیزار بود. وقتی از او سئوال شد که کشورهای فقیر دیگر چه چیزی از سیاستهای موفق او را باید دنبال کنند. جواب داد: "به عنوان اولین قدم، باید دفتر ملی آمار را تعطیل کنند!" معتقد بود که آمار موجب می شود که دولتمردان فکر کنند چیزی را می فهمند و موجب دخالت بیجای دولت در اموری می شود که در آنها نباید دخالت کند!
پرسش: چرا هنگکنگ در قرن بیستم چنان موفق بود؟ چرا بعضی کشورها که در حقیقت بیشتر یک شهر بزرگ اند چنان موفق بوده اند (چون سنگاپور و سن مارینو و ... ...)
3- برویم سراغ مقیاسهای خیلی خیلی بزرگ، یعنی امپراتوریها. #اشکانیان یک امپراتوری خیلی موفق ایرانی بودند که قریب 500 سال پاییدند(چنین پایایی در میان امپراتوریها بی مانند است). بعد از آن هم #ساسانیان بودند، که آنها هم بیش از 400 سال دوام داشتند. مورخین اکنون بر این باورند که ساسانیان امتداد امپراتوری اشکانیان بودند و بسیاری از سیستم حکومتی آنها را حفظ کردند. این نزدیک هزار سال امتداد فرهنگی و امتداد شکل حکومتی را تشکیل می دهد که در جهان کم سابقه است.
ولی می دانیم که حکومت اشکانیان #ملوک_الطوائفی بود (همان چیزی که در کتابهای تاریخ یادمان می دادند که چیز بدی است!). یعنی امپراتوری از قسمتهایی تشکیل شده بود که کم و بیش خودمختار بودند. شاه در این سیستم، در حقیقت شاهنشاه، یعنی شاه شاهان، بود و حکومت مرکزی کار چندانی به اداره این مناطق "خود مختار" نداشت. همین سیستم با رنگ کمتری در دوره ساسانیان نیز ادامه داشت. در حقیقت بعضی خانواده های اشکانی حکومت قسمتهای زیادی را نه تنها تا انتهای امپراتوری ساسانی، بلکه تا حدود یک یا دو قرن بعد از استیلای اسلام، در دست داشتند. (در مورد نحوه حکومت مسلمانان صحبت بسیار است، ولی آن بماند تا بعد!)
پرسش: آیا آن طور که به ما در کتابهای تاریخ گفته می شد، سیستم ملوک الطوایفی موجب زوال و از بین رفتن نهایی اشکانیان شد؟ یا آیا در حقیقت این نظام ملوک الطوائفی بود که چنان ثبات بی مانندی را موجب شد؟
4- امپراتوری #روم که از شهر رم شروع شد بسیاری سرزمینهای مختلف (با فرهنگها و دین های بسیار گوناگون) را فتح کرد و تا سالها، بلکه قرنها بر آنها استیلا داشت. ولی معمولا (استثنائات همیشه وجود دارند) در هر سرزمینی اداره کارها را به اشراف و بزرگان همان قوم می سپردند (pax Romana). تنها چیزی که همیشه از اقوام زیردست میطلبیدند #مالیات های به موقع بود، که همین مسئله گاه گاه شورش هایی را نیز موجب می شد. #امپراتوری_عثمانی نیز تا حد زیادی همین گونه بود، امپراتوریی که قرنها دوام داشت و در اوج خود قدرت بلامنازع اروپا بود.
مطالب مرتبط:
https://t.me/jenabegav/40
https://t.me/jenabegav/41
@jenabegav