🖤 او را مجبوری بردند...
👈 #حمید_رضا_جلایی_پور مدیرمسئول #روزنامه_جامعه در یادداشتی تلگرامی نوشت:
▪️#ابراهیم_نبوی (۶۴ساله)، نویسنده و طنزپرداز شهیر ایرانی، در خارج از کشور، به رحمت خدا رفت.
▪️من با او در دوره لیسانس همدوره بودم، در اداره کل اجتماعی وزارت کشور، با او در تحلیل امور کردستان همکاری کرده بودم.
▪️#ابراهیم_نبوی نویسنده خلاق و پرکاری بود. فشارهای امنیتی علیه او از یک دهه قبل از سال۷۶ شروع شده بود.
▪️پس از پیروزی #خاتمی در انتخابات دومخرداد ۷۶ در #روزنامه_جامعه او عضو فعال تحریریه روزنامههای جامعه، توس، نشاط، عصرآزادگان و... بود.
▪️توانایی و شخصیت طنزپرداز او در روزنامههای دومخردادی بود، که اوج گرفت و به ایرانیان معرفی شد.
▪️یکی از اساتید و از نواندیشان برجسته دینی در روزنامه جامعه او را مهمترین طنزپرداز تاریخ معاصر میدانست. طنز او درباره حافظ را متنی تاریخی میدانست.
▪️نبوی معمولا در تنگنای مالی قرار داشت و از راه روزنامهنگاری و نوشتن ارتزاق میکرد.
▪️همه او را به طنز میشناسند، اما نبوی جامعهشناس خبرهای هم بود، و واقعنگرانه اوضاع ایران را تحلیل میکرد. من مشتری دائمی تحلیلهای او از اوضاع ایران بودم.
▪️مصاحبهکننده ورزیدهای بود. مصاحبههای او با #امیرانتظام و #ابراهیم_یزدی و... در #روزنامه_جامعه با استقبال کمنظیر روبهرو بود.
▪️در دوره #روزنامه_جامعه یک روز صبح #احمد_بورقانی (معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد) به من و #شمس_الواعظین زنگ زد و گفت به روزنامه نروید، چون گروههای فشار قصد دارند شما را کتک بزنند. بعد گفت به #ابراهیم_نبوی هم خبر بدید که او هم به روزنامه نرود. متاسفانه ما او را پیدا نکردیم، و او به روزنامه رفته بود و مفصل کتک خورده بود.
▪️بعد یک روز دیگر به ماشینش که در خانهاش پارک کرده بود، حمله کردند، (که با زحمت تازه خریده بود) و حسابی صدمه زدند و دستنوشتههایش را بردند (یادم هست برای هزینه تعمیر ماشین در تنگنا بود).
▪️روزی که من و شمسالواعظین را دم در #روزنامه_جامعه دستگیر کردند و به اوین بردند، سراغ ابراهیم نبوی را هم گرفتند و او در روزنامه نبود. او خبر را ظهر متوجه میشود و بجای فرار فورا خودش را به دادگاه انقلاب معرفی کرد، و او هم به مدت یک ماه در سلول کناری ما در انفرادی بود. در راهروها از زیر چشمبند از حضور هم خبردار میشدیم. در زندان از زندانبان فقط کاغذ و قلم میخواست که قصههایش را بنویسد و نوشت-کتاب سالن شش.
▪️بعد از زندان هم مرتب او را احضار میکردند، دائم اذیتش میکردند، او نمیخواست به خارج از کشور برود، و مجبوری رفت. در همان خارج هم کتاب زیاد نوشت، اما دوست داشت به وطن برگردد. هیچکس نبود به این نویسنده و طنزپرداز برجسته کشور تضمین بدهد تا این که در غربت فوت کرد.
▪️ابراهیم نبوی یک نویسنده ایراندوست و عاشق توسعه و ادبیات ایران بود. وطنفروش نبود. در اوج تنگناهای اقتصادی با رسانههای ماهوارهای فارسی-اسرائیلی همکاری نکرد و مستقل و آزاده زندگی کرد.
روحش شاد
@javadrooh
👈 #حمید_رضا_جلایی_پور مدیرمسئول #روزنامه_جامعه در یادداشتی تلگرامی نوشت:
▪️#ابراهیم_نبوی (۶۴ساله)، نویسنده و طنزپرداز شهیر ایرانی، در خارج از کشور، به رحمت خدا رفت.
▪️من با او در دوره لیسانس همدوره بودم، در اداره کل اجتماعی وزارت کشور، با او در تحلیل امور کردستان همکاری کرده بودم.
▪️#ابراهیم_نبوی نویسنده خلاق و پرکاری بود. فشارهای امنیتی علیه او از یک دهه قبل از سال۷۶ شروع شده بود.
▪️پس از پیروزی #خاتمی در انتخابات دومخرداد ۷۶ در #روزنامه_جامعه او عضو فعال تحریریه روزنامههای جامعه، توس، نشاط، عصرآزادگان و... بود.
▪️توانایی و شخصیت طنزپرداز او در روزنامههای دومخردادی بود، که اوج گرفت و به ایرانیان معرفی شد.
▪️یکی از اساتید و از نواندیشان برجسته دینی در روزنامه جامعه او را مهمترین طنزپرداز تاریخ معاصر میدانست. طنز او درباره حافظ را متنی تاریخی میدانست.
▪️نبوی معمولا در تنگنای مالی قرار داشت و از راه روزنامهنگاری و نوشتن ارتزاق میکرد.
▪️همه او را به طنز میشناسند، اما نبوی جامعهشناس خبرهای هم بود، و واقعنگرانه اوضاع ایران را تحلیل میکرد. من مشتری دائمی تحلیلهای او از اوضاع ایران بودم.
▪️مصاحبهکننده ورزیدهای بود. مصاحبههای او با #امیرانتظام و #ابراهیم_یزدی و... در #روزنامه_جامعه با استقبال کمنظیر روبهرو بود.
▪️در دوره #روزنامه_جامعه یک روز صبح #احمد_بورقانی (معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد) به من و #شمس_الواعظین زنگ زد و گفت به روزنامه نروید، چون گروههای فشار قصد دارند شما را کتک بزنند. بعد گفت به #ابراهیم_نبوی هم خبر بدید که او هم به روزنامه نرود. متاسفانه ما او را پیدا نکردیم، و او به روزنامه رفته بود و مفصل کتک خورده بود.
▪️بعد یک روز دیگر به ماشینش که در خانهاش پارک کرده بود، حمله کردند، (که با زحمت تازه خریده بود) و حسابی صدمه زدند و دستنوشتههایش را بردند (یادم هست برای هزینه تعمیر ماشین در تنگنا بود).
▪️روزی که من و شمسالواعظین را دم در #روزنامه_جامعه دستگیر کردند و به اوین بردند، سراغ ابراهیم نبوی را هم گرفتند و او در روزنامه نبود. او خبر را ظهر متوجه میشود و بجای فرار فورا خودش را به دادگاه انقلاب معرفی کرد، و او هم به مدت یک ماه در سلول کناری ما در انفرادی بود. در راهروها از زیر چشمبند از حضور هم خبردار میشدیم. در زندان از زندانبان فقط کاغذ و قلم میخواست که قصههایش را بنویسد و نوشت-کتاب سالن شش.
▪️بعد از زندان هم مرتب او را احضار میکردند، دائم اذیتش میکردند، او نمیخواست به خارج از کشور برود، و مجبوری رفت. در همان خارج هم کتاب زیاد نوشت، اما دوست داشت به وطن برگردد. هیچکس نبود به این نویسنده و طنزپرداز برجسته کشور تضمین بدهد تا این که در غربت فوت کرد.
▪️ابراهیم نبوی یک نویسنده ایراندوست و عاشق توسعه و ادبیات ایران بود. وطنفروش نبود. در اوج تنگناهای اقتصادی با رسانههای ماهوارهای فارسی-اسرائیلی همکاری نکرد و مستقل و آزاده زندگی کرد.
روحش شاد
@javadrooh