🔰 دعانویسی اقتصادی
✍️سيداميرحسين ميرابوطالبي
چند سال پیش دختر جوانی در استرالیا، به نام بل گیبسون، بعد از ابتلا به سرطانی بدخیم با کنار گذاشتن درمانهای مرسوم و بهرهگیری از درمانهای مبتنی بر رژیم غذایی، ورزش و مراقبه توانست بر سرطان غلبه کند.
داستان الهامبخشِ او موضوع یادداشتهای روزنامهها و مجلات شد، چهره شادابش در مصاحبههای متعدد تلویزیونی نور امید را در دل بسیاری از مبتلایان به سرطان زنده کرد و توصیههای ساده، سرراست و شفابخش او با استقبال عامه مردم و بیماران خسته از درمانهای پر از درد و رنج روبهرو شد.
پس از آن بود که کتاب دستورهای آشپزی غذاهای سالم بل، میلیونها جلد فروخت و حتی اپل در آغاز ارائه ساعت اختصاصی خود، اپل واچ، با دعوت از او برنامکی ویژه به صورت پیشفرض روی این محصول ارائه داد که رژیمها و تمرینهای بل گیبسون را در دسترس همه کاربران قرار میداد. همهچیز خوب پیش میرفت تا اینکه حقیقتی تلخ افشا شد: آن دختر جوان هیچوقت سرطان نداشت و ادعاهایش از اساس دروغ بود.
آنچه این داستانک را بیش از همه به شرایط امروز اقتصاد ما مرتبط میکند افزایش روزافزون تعداد راهحلهای سرراست، شفابخش و با حداقل اثرات جانبی است که افراد طرحکننده آن ادعا میکنند میتوانند به سرعت، اقتصاد ایران یا حداقل بخشهایی از آن را احیا کنند.
انگار عدهای دعانویس و جادوگر دور اقتصاد بیماری که در بستر افتاده جمع شدهاند و هر کدام نسخهای برایش میپیچند.
هر چه این نسخه سرراستتر با اثرات جادویی عظیمتری باشد، توجه بیشتری را به خود جلب میکند.
اما اینکه چرا بسیاری از ما بهسادگی خام ادعاهای یک دختر جوان یا این دست دعانویسهای درسخوانده میشویم بخشی به کارکرد ذهن ما انسانها برمیگردد که مختص کشور ما نیست.
آنچه کشور ما و کشورهایی شبیه ما را متمایز میکند حجم حضور دعانویسهای اقتصادی و گستره توجه به ادعاهای آنهاست.
واقعیت این است که اقتصاد ما، همان بیمار رویتختافتاده، از مشکلات و نارساییهای متعددی رنج میبرد که درمان هر کدام احتمالا برخی مشکلات دیگر را تشدید میکند و بازیابی سلامتش مستلزم زمان زیاد و اقدامات حسابشده فراوان است.
دنیای اقتصاد
📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar
✍️سيداميرحسين ميرابوطالبي
چند سال پیش دختر جوانی در استرالیا، به نام بل گیبسون، بعد از ابتلا به سرطانی بدخیم با کنار گذاشتن درمانهای مرسوم و بهرهگیری از درمانهای مبتنی بر رژیم غذایی، ورزش و مراقبه توانست بر سرطان غلبه کند.
داستان الهامبخشِ او موضوع یادداشتهای روزنامهها و مجلات شد، چهره شادابش در مصاحبههای متعدد تلویزیونی نور امید را در دل بسیاری از مبتلایان به سرطان زنده کرد و توصیههای ساده، سرراست و شفابخش او با استقبال عامه مردم و بیماران خسته از درمانهای پر از درد و رنج روبهرو شد.
پس از آن بود که کتاب دستورهای آشپزی غذاهای سالم بل، میلیونها جلد فروخت و حتی اپل در آغاز ارائه ساعت اختصاصی خود، اپل واچ، با دعوت از او برنامکی ویژه به صورت پیشفرض روی این محصول ارائه داد که رژیمها و تمرینهای بل گیبسون را در دسترس همه کاربران قرار میداد. همهچیز خوب پیش میرفت تا اینکه حقیقتی تلخ افشا شد: آن دختر جوان هیچوقت سرطان نداشت و ادعاهایش از اساس دروغ بود.
آنچه این داستانک را بیش از همه به شرایط امروز اقتصاد ما مرتبط میکند افزایش روزافزون تعداد راهحلهای سرراست، شفابخش و با حداقل اثرات جانبی است که افراد طرحکننده آن ادعا میکنند میتوانند به سرعت، اقتصاد ایران یا حداقل بخشهایی از آن را احیا کنند.
انگار عدهای دعانویس و جادوگر دور اقتصاد بیماری که در بستر افتاده جمع شدهاند و هر کدام نسخهای برایش میپیچند.
هر چه این نسخه سرراستتر با اثرات جادویی عظیمتری باشد، توجه بیشتری را به خود جلب میکند.
اما اینکه چرا بسیاری از ما بهسادگی خام ادعاهای یک دختر جوان یا این دست دعانویسهای درسخوانده میشویم بخشی به کارکرد ذهن ما انسانها برمیگردد که مختص کشور ما نیست.
آنچه کشور ما و کشورهایی شبیه ما را متمایز میکند حجم حضور دعانویسهای اقتصادی و گستره توجه به ادعاهای آنهاست.
واقعیت این است که اقتصاد ما، همان بیمار رویتختافتاده، از مشکلات و نارساییهای متعددی رنج میبرد که درمان هر کدام احتمالا برخی مشکلات دیگر را تشدید میکند و بازیابی سلامتش مستلزم زمان زیاد و اقدامات حسابشده فراوان است.
دنیای اقتصاد
📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar