روایتهای زندگی سه نسل مهاجران افغانستانی در ایران
زهرا جعفرزاده
«در جستوجوی همزیستی عادلانهتر هستیم»؛ عنوان یک رویداد دو روزه درباره افغانستانیها بود که از سوی انجمن جامعهشناسی ایران با همکاری مؤسسه فرهنگی و هنریِ شک برگزار شد. در این نشست، روایتهای زیادی از نسلهای مختلف مهاجران افغانستانی بیان شد.
زنان مهاجر دیده نمیشدند. آنها جزو قشرو فرودست و در حاشیه بودند و کسی آنها را نمیدید. آخرین آماری که از وزارت رفاه گرفتهایم نشان میدهد که حدود ۹۳ درصد شاغلان افغانستانی در ایران، مرد هستند.
بخشی از هشتکها، پستها و صفحهها در شبکههای اجتماعی، همچنان حول محور افغانستیزی و اخراج مهاجران افغانستانی میچرخد و مهاجران بهدنبال همزیستی عادلانهتری در کشور همسایهاند. آنهایی که بهتازگی از افغانستان راهی ایران شدهاند، در انتظار آزادی کشورشان نشستهاند؛ روزی که برگردند و برای مردمشان کار کنند، آنها که در دور اول دولت طالبان در افغانستان، چمدان بستند و به ایران آمدند، هنوز درگیر تذکره، پاسپورت، برگه آمایش، اقامت، درس و مدرسه بچههایشان هستند و نسل سومی که در ایران به دنیا آمدهاند، در بحران هویتی بهسر میبرند.
نه اقوام، آنها را افغانستانی میدانند و نه ایرانیان، آنها را ایرانی. آنها میان بودن و نبودن، برای اثبات هویتشان درس میخوانند، دانشگاه میروند، برای کار به بخشهای مختلف رزومه میفرستند و هربار ناامیدتر، در خیابانها قدم میزنند و میپرسند: من که هستم. ایرانی یا افغانستانی؟ لهجهشان تهرانی است، صورتشان هم نشانههای کمی از افغانستانیبودن دارد اما به کدملی که میرسند، افغانستانیبودنشان برملا میشود؛ هویتی که اغلب با نگاههای غریبه در مدرسه، خیابان، محل کار و صفهای نانوایی همراه است.
هویتشان با چند شماره، مشخص میشود و آنجاست که حملههای علیه خود را احساس میکنند.
روایت لیلا جعفری دانش آموخته حقوق و داستان نویس افغانستانی که نه امکان وکالت داشته است و نه داستان هایش مجال انتشار در ایران یافته اند با عنوانِ "ستم ادامه دار"، روایت گل اندام صفری تولیدکننده افغانستانی در ایران با عنوانِ "جان سخت"، روایتِ هدیه صاحب زاده موسس صدای زنان افغانستان با عنوانِ"فرار از رویاها" ، داستان های محمد مصطفی حسینی و نگین خاوری نوجوانان ۱۷ ساله افغانستانی بخشی از این روایت هایند. روایت هایی که با عباراتی چون"کاش آب ما را می برد"،"ما را نمی بینند" ، "به افغانستان برویم که کشته شویم؟"،" از اینجا رانده و از آنجا مانده" از شرایط تلخی حکایت می کنند.
مریم حیدری، شیما وزوایی، حسام سلامت و سوگل دانایی گردانندگان این گفتگوها که دیالوژی نام داشت بودند.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-31913
زهرا جعفرزاده
«در جستوجوی همزیستی عادلانهتر هستیم»؛ عنوان یک رویداد دو روزه درباره افغانستانیها بود که از سوی انجمن جامعهشناسی ایران با همکاری مؤسسه فرهنگی و هنریِ شک برگزار شد. در این نشست، روایتهای زیادی از نسلهای مختلف مهاجران افغانستانی بیان شد.
زنان مهاجر دیده نمیشدند. آنها جزو قشرو فرودست و در حاشیه بودند و کسی آنها را نمیدید. آخرین آماری که از وزارت رفاه گرفتهایم نشان میدهد که حدود ۹۳ درصد شاغلان افغانستانی در ایران، مرد هستند.
بخشی از هشتکها، پستها و صفحهها در شبکههای اجتماعی، همچنان حول محور افغانستیزی و اخراج مهاجران افغانستانی میچرخد و مهاجران بهدنبال همزیستی عادلانهتری در کشور همسایهاند. آنهایی که بهتازگی از افغانستان راهی ایران شدهاند، در انتظار آزادی کشورشان نشستهاند؛ روزی که برگردند و برای مردمشان کار کنند، آنها که در دور اول دولت طالبان در افغانستان، چمدان بستند و به ایران آمدند، هنوز درگیر تذکره، پاسپورت، برگه آمایش، اقامت، درس و مدرسه بچههایشان هستند و نسل سومی که در ایران به دنیا آمدهاند، در بحران هویتی بهسر میبرند.
نه اقوام، آنها را افغانستانی میدانند و نه ایرانیان، آنها را ایرانی. آنها میان بودن و نبودن، برای اثبات هویتشان درس میخوانند، دانشگاه میروند، برای کار به بخشهای مختلف رزومه میفرستند و هربار ناامیدتر، در خیابانها قدم میزنند و میپرسند: من که هستم. ایرانی یا افغانستانی؟ لهجهشان تهرانی است، صورتشان هم نشانههای کمی از افغانستانیبودن دارد اما به کدملی که میرسند، افغانستانیبودنشان برملا میشود؛ هویتی که اغلب با نگاههای غریبه در مدرسه، خیابان، محل کار و صفهای نانوایی همراه است.
هویتشان با چند شماره، مشخص میشود و آنجاست که حملههای علیه خود را احساس میکنند.
روایت لیلا جعفری دانش آموخته حقوق و داستان نویس افغانستانی که نه امکان وکالت داشته است و نه داستان هایش مجال انتشار در ایران یافته اند با عنوانِ "ستم ادامه دار"، روایت گل اندام صفری تولیدکننده افغانستانی در ایران با عنوانِ "جان سخت"، روایتِ هدیه صاحب زاده موسس صدای زنان افغانستان با عنوانِ"فرار از رویاها" ، داستان های محمد مصطفی حسینی و نگین خاوری نوجوانان ۱۷ ساله افغانستانی بخشی از این روایت هایند. روایت هایی که با عباراتی چون"کاش آب ما را می برد"،"ما را نمی بینند" ، "به افغانستان برویم که کشته شویم؟"،" از اینجا رانده و از آنجا مانده" از شرایط تلخی حکایت می کنند.
مریم حیدری، شیما وزوایی، حسام سلامت و سوگل دانایی گردانندگان این گفتگوها که دیالوژی نام داشت بودند.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-31913