به نام بی نام او dan repost
.
دبستان عرفان
کلاس دوم / الف
زنگ انشاء
موضوع انشاء :
نقش بزغاله ها در گله ی حیوانات چیست؟
البته که ما میدانیم،
به بچه بز، بزغاله میگویند؛
بزغاله ای که اول صبح شیر فراوان بخورد، در طول روز بسیار پر جست و خیز و بازیگوش می شود.
بزغاله ها بلندی را خیلی دوست دارند؛
هر جایی که بزچران گله را میبرد،
بزغاله ها بلندترین نقطه آن را پیدا کرده،
از آنجا بالا میروند؛
و حتی برای باقیماندن در بالا با هم دعوا هم میکنند؛
و یکدیگر را هل میدهند؛
و با صدای بلند بع بع و هنرنمایی می کنند؛
با اینکار بزغاله ها برتری خود را نسبت به بچه بقیه حیوانات گله نشان میدهند؛
و نقش کنترلچی بچه ها را در گله بازی می کنند.
بزغاله ها، به تصور اینکه اقلیت محبوب و برگزیده و دوردانه ی بزچران هستند،
به همه جا سرک می کشند و به همه چیز و همه کس شاخ میزنند؛
چونکه مطمئن هستند، بزچران از همه لحاظ هوای آنان را دارد.
بزغاله ها، واقعا بسیار دوست داشتی و دل انگیز هستند؛
و جست و خیز و حتی اعتراض بع بعی شان در چراگاه نیز،
همیشه موجب شادی و سرگرمی چوپان مهربان و ما بچه ها میشود.
خلاصه، ما میدانیم بزغاله ها خیلی مفید هستند و وجودشان در هر جا باعث سرور و خوشحالی انسان است.
خوش به حال چوپان که با بزغاله ها زندگی میکند.
پدر من هم مثل چوپان با من و برادرم خیلی مهربان است و بعضی وقت ها به برادرم میگوید:
"تو بزغاله قشنگ منی"
من همیشه دلم میخواهد یک بزغاله خوشگل در خانه داشته باشم؛
اما پدرم میگوید:
"آنها خانه را کثیف می کنند و همه چیز را بهم میریزند!
حتی کتاب و دفتر مشق و کاغذها و لباس های تو را هم پاره می کنند و میخورند و مداد رنگی ها و عروسک هایت را می شکنند!
و حتی شاید به برادر کوچکت صدمه بزند!
و مادرت برای تروتمیز کردن خانه و کنترل او بسیار به زحمت می افتد !"
پدرم درست میگوید، چون خانه ی ما بسیار کوچک است و جای مناسبی هم برای نگهداری بزغاله نداریم.
پدرم میگوید:
" بزغاله ها وقتی بزرگ میشوند، شاید گر بشوند و شاید، یک بز گر یک گله را گر کند! و اگر بزچران نتواند بز گر را درمان کند، مجبور است او را از گله جدا کرده و در بیابان بسوزاند!"
گری یعنی: پوست بز از داخل چرک کند و موهایش بریزد و بز کچل و مریض و لاغر و مردنی شود.
با این وجود،
من هنوز بزغاله های بازیگوش را خیلی خیلی دوست دارم و نقش آن ها را برای ایجاد شادی و نشاط و تفریح در زندگی انسان ها، خیلی مفید و مهم میدانم.
البته من خیلی دلم برای بزهای گر می سوزد؛
وقتی بزرگ شدم دکتر بزها میشوم که دیگر هیچ بزی گر نشود.
پایان انشاء
دبستان عرفان
.
https://telegram.me/benamebinameou
دبستان عرفان
کلاس دوم / الف
زنگ انشاء
موضوع انشاء :
نقش بزغاله ها در گله ی حیوانات چیست؟
البته که ما میدانیم،
به بچه بز، بزغاله میگویند؛
بزغاله ای که اول صبح شیر فراوان بخورد، در طول روز بسیار پر جست و خیز و بازیگوش می شود.
بزغاله ها بلندی را خیلی دوست دارند؛
هر جایی که بزچران گله را میبرد،
بزغاله ها بلندترین نقطه آن را پیدا کرده،
از آنجا بالا میروند؛
و حتی برای باقیماندن در بالا با هم دعوا هم میکنند؛
و یکدیگر را هل میدهند؛
و با صدای بلند بع بع و هنرنمایی می کنند؛
با اینکار بزغاله ها برتری خود را نسبت به بچه بقیه حیوانات گله نشان میدهند؛
و نقش کنترلچی بچه ها را در گله بازی می کنند.
بزغاله ها، به تصور اینکه اقلیت محبوب و برگزیده و دوردانه ی بزچران هستند،
به همه جا سرک می کشند و به همه چیز و همه کس شاخ میزنند؛
چونکه مطمئن هستند، بزچران از همه لحاظ هوای آنان را دارد.
بزغاله ها، واقعا بسیار دوست داشتی و دل انگیز هستند؛
و جست و خیز و حتی اعتراض بع بعی شان در چراگاه نیز،
همیشه موجب شادی و سرگرمی چوپان مهربان و ما بچه ها میشود.
خلاصه، ما میدانیم بزغاله ها خیلی مفید هستند و وجودشان در هر جا باعث سرور و خوشحالی انسان است.
خوش به حال چوپان که با بزغاله ها زندگی میکند.
پدر من هم مثل چوپان با من و برادرم خیلی مهربان است و بعضی وقت ها به برادرم میگوید:
"تو بزغاله قشنگ منی"
من همیشه دلم میخواهد یک بزغاله خوشگل در خانه داشته باشم؛
اما پدرم میگوید:
"آنها خانه را کثیف می کنند و همه چیز را بهم میریزند!
حتی کتاب و دفتر مشق و کاغذها و لباس های تو را هم پاره می کنند و میخورند و مداد رنگی ها و عروسک هایت را می شکنند!
و حتی شاید به برادر کوچکت صدمه بزند!
و مادرت برای تروتمیز کردن خانه و کنترل او بسیار به زحمت می افتد !"
پدرم درست میگوید، چون خانه ی ما بسیار کوچک است و جای مناسبی هم برای نگهداری بزغاله نداریم.
پدرم میگوید:
" بزغاله ها وقتی بزرگ میشوند، شاید گر بشوند و شاید، یک بز گر یک گله را گر کند! و اگر بزچران نتواند بز گر را درمان کند، مجبور است او را از گله جدا کرده و در بیابان بسوزاند!"
گری یعنی: پوست بز از داخل چرک کند و موهایش بریزد و بز کچل و مریض و لاغر و مردنی شود.
با این وجود،
من هنوز بزغاله های بازیگوش را خیلی خیلی دوست دارم و نقش آن ها را برای ایجاد شادی و نشاط و تفریح در زندگی انسان ها، خیلی مفید و مهم میدانم.
البته من خیلی دلم برای بزهای گر می سوزد؛
وقتی بزرگ شدم دکتر بزها میشوم که دیگر هیچ بزی گر نشود.
پایان انشاء
دبستان عرفان
.
https://telegram.me/benamebinameou