آینده (عباس عبدی)


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


«وفاق» چه هست و چه نیست؟ - قسمت اول

🎙️گفت‌وگو با عباس عبدی

🆔 @abdiabbas


«وفاق» چه هست و چه نیست؟ - قسمت اول

🎥گفت‌وگو با عباس عبدی

🆔 @abdiabbas


🔴وفاق؛ چه هست و چه نیست

🔺گفتگو با تسنیم ۲۷ آبان ۱۴۰۳

▪️متن کامل به پیوست است و فایل‌های تصویری و صوتی هم در ادامه تقدیم می‌شود.

🔘عدالت یک رویکرد است. وفاق هم یک رویکرد است. حالا در عمل می‌توانیم صحبت کنیم که کجاها وفاق وجود ندارد و چرا نیست و اصلاً چرا وجودش ضرورت دارد؟

🔘به تاریخ سه دهه اخیر کشور که نگاه کنیم متوجه می‌شویم که مشکل از همین جا {یعنی دعواهای داخلی} شروع می‌شود.

🔘بله، با اینها(آنان که می‌گویند وفاق همان نفاق است) اصلاً نمی‌شود وفاق کرد‌. کلاً اینها از ماجرا اوت هستند. آنها(براندازان) هم از ماجرای وفاق بیرون هستند.

🔘در دوره آقای روحانی در درون سیستم یک نوع عدم وفاق وجود داشت، علت آن چیست؟ علتش این است که به نظر من حاکمیت قانون و انسجام کلی حکومت وجود نداشت و در چنین شرایطی هیچ پیشرفتی حاصل نخواهد شد.

🔘پزشکیان سعی می‌کند اعتماد نهاد‌های دیگر نظیر نهادهای نظامی، قوه قضائیه و مقننه و رهبری را جلب کند. البته که این قضیه باید متقابل باشد و اینطور نیست که بتوان یک طرفه به اهداف رسید.

⬇️سوتیترهای مطلب در لینک زیر
https://telegra.ph/وفاق-چه-هست-و-چه-نیست-11-19


🔴دست و پا زدن در بن‌بست

🔺اعتماد ۲۸ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘هنگامی که یک فرد به بن‌بست می‌رسد، عقل سلیم به او دستور می‌دهد که برگرد. ولی مشکل برخی از آنجا آغاز می‌شود که هزینه بازگشت را خیلی زیاد می‌بینند و جرأت فکر کردن به آن یا شجاعت پذیرش تصمیم جدید را ندارند. تصمیمی که باید گرفته شود و هزینه‌های آن نیز باید پرداخت گردد تا از هزینه‌های بزرگتر در امان ماند. به همین دلیل افراد فاقد شجاعت در انتهای راهی که روشن است هیچ افقی ندارد و به هیچ ده‌کوره‌ای ختم نمی‌شود؛ توقف نمی‌کنند و با تبلیغات فراوان امید می‌دهند که راه باز است و هدف نزدیک است، یک تکان دیگر ما را به هدف می‌رساند.

🔘جالب اینکه شعار‌دهندگان غالباً می‌دانند که واقعیت چیست، در حالی که می‌دانند راه نیز بن‌بست است، ولی هم چنان ادامه می‌دهند. دلایل این ادامه دادن نیز گوناگون است. شاید بتوان گفت که فضای بسته و ممنوعیت سخن گفتن و نقد آزادانه ریشه اصلی رسیدن به بن‌بست و توقف در آن است. هنگامی که دیگر بن‌بست قابل انکار هم نیست، به کارهای دیگری دست می‌زنند، بلکه خود را مشغول کنند. کارهایی که عوارض راه طی شده را چند برابر می‌کند.

🔘چندی پیش ویدیویی از معاون امور زنان دولت آقای رییسی منتشر شد که درباره سیاست‌های مواجهه با پوشش زنان سخن می‌گفت و ابراز داشت که ماجرای مهسا یک اتفاق بود و قتل نبود.‌ وی بلافاصله به تنهایی خود پرداخته و اضافه می‌کند که من تنها یک زن بودم در دولت. ادامه می‌دهد که وقتی اکثریت به نتیجه می‌رسند، کار تیمی اقتضا دارد که بقیه همراهی کنند یا حداقل سکوت کنند (منظور مصوبه آنان در باره حجاب است.)

🔘از نظر او، آقای رییسی بر بحث فرهنگی تأکید داشت و این مسأله را فرهنگی می‌دانست ولی از طرف دیگر سیستم هم به شدت تحت فشار بودند (با مکث قابل توجه)، و خیلی از افرادی که معتقد بودند در ریاست جمهوری ایشان نقش داشته‌اند، معتقد بودند که او باید خیلی صریح‌تر عمل کند، می‌گفتند چرا با قاطعیت برخورد نمی‌شود. یک بخشی تحریک دشمن بود، خیلی از آنان از روی اخلاص این حرف‌ها را می‌زدند ولی دشمن سعی می‌کرد ببندد راه مسایل را و سعی می‌کرد که این تقابل را در جامعه ایجاد کند.

🔘اینها سخنان اخیر این خانم سه ماه پس از خروج از دولت است. هنگامی که مدیرانی در بالاترین سطوح دولت معتقدند که بخشی از این سیاست تبلیغاتی در باره فشار به رییس جمهور در موضوع پوشش زنان، تحریک دشمن است که البته اقرار محسوب می‌شود، پس چرا همچنان در این مسیر گام برمی‌دارند یا متوقف شده‌اند؟ آیا این رفتار معنایی جز آگاهی نسبت به وجود بن‌بست و ضمنا توقف در آن است؟


https://telegra.ph/دست-و-پا-زدن-در-بن%E2%80%8Cبست-11-17


🔴ملاقات با ماسک

🔺گفتگو با شرق ۲۶ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘گرچه خبر این دیدار از سوی ایران تایید رسمی نشده است ولی تا تایید آن و در صورت صحت از چند جهت مهم است. اول از این جهت که ماسک دیپلمات نیست و می‌توان فارغ از ملاحظات دیپلماتیک با او حرف زد. دوم این که او درک متقابل بهتری از یک دیپلمات خواهد داشت. سوم این که به نظر می‌رسد اثرگذاری او بر ترامپ بیش از همه باشد بنابر این اگر به نتیجه‌ای برسد کارگشاتر خواهد بود.

🔘البته من نمی‌دانم تقاضای دیدار از کدام سو بوده اگر ماسک تقاضا کرده باشد اهمیت آن بیشتر است. در این صورت ماسک ایده‌هایی برای حل بهتر مسایل خواهد داشت. شاید یکی از حوزه‌هایی که باید در دولت آمریکا تحول ایجاد کند همین نوع روابط باشد. و بالاخره این که این دیدار بدون موافقت تهران نمی‌توانسته انجام شود.


🔴فراتر از قتل یک پزشک

🔺اعتماد ۲۶ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘در روزهای گذشته چندین مورد قتل و خودکشی اتفاق افتاد که جامعه را نسبت به این دو پدیده مرتبط با مرگ حساس‌تر کرد. البته مسأله خودکشی‌ها متفاوت از قتل است، و باید نسبت به روند رو به رشد آن حساس شد. متأسفانه انتشار آمار خودکشی از سال ۱۴۰۰ متوقف شده است. آماری که قبلا هم محدود منتشر می‌شد. ما از معدود کشورهایی هستیم که مرگ خودخواسته یا خودکشی در آن در حال افزایش است. متاسفانه در دولت قبل چندبار انجمن علمی روان‌پزشکان در مورد خودکشی‌ها، بویژه خودکشی دستیاران و کادر درمان به وزیر بهداشت وقت نامه نوشت که بی‌پاسخ ماند. گر چه نرخ خودکشی در ایران از میانگین جهانی کمتر است ولی چون روند افزایشی دارد و در دهه گذشته حدود ۴۰ درصد بیش‌تر شده، نیازمند اراده جدی برای شناخت و اقدام است.

🔘این یادداشت در مقام بحث در باره خودکشی نیست، بحث در باره یکی از قتل‌های رخ داده است. یک پزشک متخصص قلب در یاسوج به وسیله برادر یکی از بیماران فوت شده جلوی منزلش با اسلحه و چاقو به قتل رسید. با این توجیه که خطای پزشکی در این فوت نقش موثری داشته است. قاتل حتی پس از قتل جری شده و استوری گذاشته و نه تنها از جنایت خود دفاع کرده، بلکه تهدید هم کرده است، و تعدادی از افراد هم زیر پست او جملات تأییدآمیز نوشته‌اند.

🔘قصد من پرداختن به صحت و سقم ادعای قاتل نیست. ادعایی که مراجع قانونی رد کرده‌اند، ولی فرض کنیم که خطای پزشکی هم بوده، خوب اگر چنین است، باید سالانه به ازای ۲/۶ میلیون نفر که در کشورهای با درآمد متوسط به پایین بر اثر خطای پزشکی می‌میرند از کادر درمان انتقام گرفت. همچنین سالانه در ایالات متحده ۲۵۰ هزار نفر به دلیل خطای پزشکی فوت می‌کنند، پس در این صورت باید سالی ۲۵۰ هزار پزشک کشته شوند. احتمالاً در ایران باشد، ۲۵۰ هزار قاتل هم اعدام شوند!

https://telegra.ph/فراتر-از-قتل-یک-پزشک-11-15


🔴گفتگو با یورونیوز ۲۳ آبان ۱۴۰۳

🔹آیا دولت آقای پزشکیان به رغم کشته شدن قاسم سلیمانی اجازه پیدا می‌کند که با دولت ترامپ وارد مذاکره شود تا در همین ماه‌های آغازین فعالیتش دچار ناکارآمدی مفرط نشود، سوالی است که عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران در پاسخ به آن می‌گوید:

🔘«اتفاقاتی که[اخیراً] رخ داده ماجرا را بسیار پیچیده کرده است و رسیدن به آن هدف عادی‌سازی روابط را سخت - اگر نگوییم که غیرممکن - کرده است. ولی سخت‌شدن شرایط گاه، حیات و ممات یک سوی ماجرا را نشانه می‌رود و در این صورت تنش را تشدید خواهد کرد. اما اگر راهی برای بقای منافع طرفین باشد احتمال اینکه طرفین به تفاهم نسبی برسند، افزایش خواهد یافت. به نظرم وضعیت کنونی ایران و آمریکا مطابق حالت دوم است. یعنی احتمال اینکه تفاهم کنند وجود دارد. هر چند ترور سردار سلیمانی نقطۀ منفی مهمی برای رسیدن به توافق است. با این حال توافق غیرممکن نیست.»


🔴عینیت اجتماعی
▪️بررسی و تحلیل موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان – آبان ۱۴۰۲

🔹نگاه اقتصادی مردم(۲)

🔺 نوآوران ۲۳ آبان ۱۴۰۳

🔘پرسش مهم و بعدی از مردم در باره نگاه آنان به گذشته و آینده اقتصاد کشور است. از مردم پرسیده شده است که: «شرایط اقتصادی کشور نسبت به ۵ سال گذشته چه تغییری کرده است؟ پاسخ‌ها به این شرح است.
☑️بهتر شده است ۱۰٫۶ درصد
☑️بدتر شده است ۸۰٫۳ درصد
☑️فرقی نکرده ۹٫۱ درصد

🔘این پرسش ناظر به تغییرات اقتصادی از آغاز تحریم‌های سال ۱۳۹۷ تا زمان پرسشگری یعنی ۱۴۰۲ است. قاطبه مردم وضعیت اقتصادی را نسبت به ۵ سال پیش بدتر توصیف کرده‌اند. هر چند شدت و ضعف این بدتر شده پرسیده نشده است. نسبت کسانی که وضع را در ۵ سال گذشته بدتر ارزیابی کرده‌اند به کسانی که بهتر ارزیابی کرده‌اند، ۷٫۶ برابر است.

https://telegra.ph/عینیت-اجتماعی-11-13


🔴پزشکیان در مسیر اصلاحات پایدار است

▪️در گفتگو با اعتماد ۱۰۰ روز فعالیت های دولت چهاردهم واکاوی شد

🔺اعتماد ۲۳ آبان ۱۴۰۳

▪️اگر بخواهیم اسیر گذشته شویم بدون تردید آینده را می‌بازیم. در بازی میان آینده و گذشته، گذشته قطعاً بازنده است.

▪️پزشکیان از نظر من و به صورت متعارف خواهان اصلاحات جدی و پایدار است. نگاه او به سیاست خارجی، به آزادی‌ها، به حقوق انسان‌ها، به نحوه مواجهه با زنان، به تبعیض و بی‌عدالتی و مسأله گزینش‌ها، در همه موارد خوب و قابل دفاع است

▪️بدترین و بی‌اعتبارترین نقد به پزشکیان و دولت او از منظر انتصاب‌ها است که واقعاً منزجرکننده است. خیلی‌ها مدعی هستند و گمان می‌کنند که باید سهمی هم بگیرند. ۲۵ روز فعالیت سیاسی با نشاط و بدون کوچک‌ترین مشکلی انجام شده و دستاوردی بزرگ داشته است، حالا دنبال سهم‌خواهی هم هستند.

▪️بدترین وضعی که در سیاست خارجی با آن مواجهیم، نداشتن قدرت پاسخ دادن به متجاوز نیست، بلکه محدود بودن کارت‌های بازی ماست. تأکید صرف بر پاسخ موشکی قطعاً به لحاظ نظامی قابل توجه است، ولی محدودیت استفاده از یک کارت کافی نیست.

▪️بر اثر حوادث قبلی بسیار از پل‌های اعتماد میان مردم و نیروهای سیاسی و دولت‌ها خراب شده یا آسیب دیده است و باید بازسازی شود. به نظر من گام اول در تأیید پزشکیان از جانب حکومت برداشته شد. به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است. باید از آن استقبال می‌شد که شد.

▪️ارزیابی من از وضعیت کلان(انتخابات آمریکا) این گونه است که دموکرات‌ها به رهبری اوباما و کلینتون تبدیل به یک الیگارشی فاسد شده‌اند که نتوانسته‌اند مردم آمریکا را در رأی دادن به خود قانع کنند، لذا آرای آنان خیلی ریزش کرد.

▪️قرار نیست ایران به هر قیمتی وارد تعامل و گفتگو(با آمریکا) شود، ولی اصل این را نباید نادیده گرفت و رد کردن آن نه به سود کشور است و نه مردم می‌پذیرند. مردم از مواضعی حمایت می‌کنند که مبتنی بر گفتگو باشد، حتی اگر به نتیجه نرسد.

https://telegra.ph/پزشکیان-در-مسیر-اصلاحات-پایدار-است-11-12


🔴ققنوس امید

▪️آیا جامعه ایران از دل تهدیدها و نا امیدی‌ها سربلند بیرون می‌آید؟

🔺 تجارت فردا ۱۹ آبان ۱۴۰۳، شماره ۵۶۷

✍️عباس عبدی

🔹هفت ماه چگونه گذشت؟

🔘هفت ماه گذشته، مقطع عجیبی از تاریخ ایران است. بارها گفته‌ام وضعیت ما در ایران مثل کسی است که روی بند راه می‌رود، و هر لحظه ممکن است که سقوط کند و یا می‌تواند با حفظ تعادل خودش به سمت جلو برود و در نهایت این بند و دره زیر آن را رد کند. در واقع بینندگان و کسی که روی بند حرکت می‌کند در یک وضعیت اضطرابی هستند.

🔘بعد از بحران ۱۴۰۱ جنگ غزه شروع شد. بعد از آن هم تنشی که هر لحظه انتظار می‌رود که به بقیه منطقه خاورمیانه و بویژه ایران سرایت کند. سقوط هلیکوپتر حامل رئیس جمهوری و همراهان مساله دیگری بود که مردم شاهد آن بودند. سپس انتخاب آقای پزشکیان به عنوان رئیس جمهور جدید اتفاق افتاد که امیدی جدید ولو محدود را در جامعه ایجاد کرد. اما در روز تحلیف رئیس جمهور، اسماعیل هنیه که میهمان ایران بود در تهران ترور شد. این اتفاقات پشت سر هم ادامه پیدا کرد تا اینکه به تقابل بیشتر رسید و در آخرین اتفاق صبح شنبه 5 آبان ماه اسرائیل به شکل جدی به ایران حمله کرد. ما در طول این مدت همواره در یک وضعیت خوف و رجا بوده‌ایم. همیشه نشانه‌های مثبتی می‌بینیم در عین حال که با اوضاع نا امید کننده‌ای مواجه هستیم. این وضعیت ادامه دارد تا اینکه ببنیم آیا می‌توانیم از این بحران عبور کنیم یا خیر؟

🔘واقعیت این است که به نظرم هیچ چشم‌انداز قطعی و تضمین شده‌ای برای ما وجود ندارد و تنها امید ما این است که به یک توافق و نوعی تفاهم و وفاق جمعی در داخل برسیم و هم در داخل ساختار حکومت و هم میان ساختار قدرت و مردم این وفاق شکل بگیرد و امید به این داشته باشیم که بتوانیم از این مرحله و از این بحران عظیم عبور کنیم.

https://telegra.ph/ققنوس-امید-11-12


🔴بازخوانی «عقل سلیم» در تحلیل انرژی

🔺اعتماد ۲۱ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘پس از انتشار یادداشت من با عنوان "عقل سلیم کجاست؟" آقای دکتر میکائیل عظیمی پژوهشگر محترم توسعه ضمن اظهار لطف شخصی، نقدی را با عنوان "کدام عقل سلیم؟" به آن یادداشت نوشته‌اند که موجب سپاس فراوان است. چنین نقدهایی می‌تواند به فهم بهتر این موضوع مهم کمک کند. من می‌کوشم که بطور دقیق نقد ایشان را پاسخ دهم. در این یادداشت هم مطابق روشی که به آن اعتقاد دارم استنباط خودم را از ایده های ایشان با نقل مستقیم از یادداشت شان مستند می کنم.

🔘ایشان در ابتدای نوشته‌اند که: [عبدی]"بار دیگر و از منظری دیگر به نقد آنچه «پایین بودن قیمت بنزین» می‌داند انتقاد کرده و توصیه به افزایش قیمت آن داشته است." اگر اندکی بیشتر دقت می‌شد روشن بود که مساله من در این یادداشت چیز دیگری است و قیمت بنزین بهانه‌ای برای پرداختن به آن است آن چیز همان فقدان عقل سلیم در سیاستگذاری انرژی در ایران بود. بعلاوه نه تنها توصیه به افزایش قیمت بنزین نکرده‌ام بلکه صریحا هم این را ردکرده‌ام و افزایش‌های قبلی را هم در چارچوب نبودن عقل سلیم توضیح داده‌ و بی فایده دانسته‌ام. این برداشت مثل این است که بنده یادداشت ایشان را در دفاع از وضع قیمت‌های حامل‌های انرژی بدانم که چنین چیزی را حداقل در متن ننوشته‌اند. بعلاوه بنزین مساله اول من در حامل‌های انرژی نیست. گاز و برق و گازوییل حتی مهمترند.

🔘در ادامه نوشته‌اند که: "در سرمقاله مورد بحث آمده است قیمت تمام شده بنزین در ایران 8 هزار تومان است..... " این نظر آقای رییس جمهور درباره بنزین است من چنین رقمی را به عنوان قیمت تمام شده غیرممکن می‌دانم خیلی بیش از این است. این رقم حسابداری است. ولی در هر حال منظورم تاکید بر فاصله قیمتی وحشتناک بود.

🔘اقای عظیمی در ادامه نوشته‌اند: "نتیجه‌گیری اصلی سرمقاله نیز حذف یارانه است." اساسا در هیچ جا به موضوع حذف یارانه به عنوان نتیجه‌گیری اشاره نکرده‌ام. مساله من فقدان عقل سلیم در عرضه تقریبا رایگان انرژی است که از جیب ملت برداشته می‌شود و منت آن را بر مردم می‌گذارند. پولی که از آموزش کودکان و بهداشت مردم و اشتغال جوانان کسر می‌شود و به چاه ویل مصرف انرژی ریخته می‌شود. حتی هزینه تورم ناشی از آن را هم مردم می‌دهند.

https://telegra.ph/بازخوانی-عقل-سلیم-در-تحلیل-انرژی-11-10


🔴عینیت اجتماعی
▪️بررسی و تحلیل موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان – آبان ۱۴۰۲

🔹نگاه اقتصادی مردم(۱)

🔺 نوآوران ۱۹ آبان ۱۴۰۳

🔘اولین مجموعه از یادداشت‌های مربوط به پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌ها را به مسأله مهم اقتصادی اختصاص می‌دهم. چند نکته مهم از مردم در باره موضوعات اقتصادی پرسیده شده است. اولین آن مالیات است. مالیات اصلی‌ترین منبع درآمدی دولت در نظام‌های مردم‌سالار و توسعه‌یافته است. در واقع مالیات پولی است که مردم به دولت می‌دهند تا به عنوان کارگزار یا پیمانکار کارهای معینی را از جمله امنیت و عدالت و برنامه‌ریزی اداره کشور را انجام دهد.

🔘در این چارچوب دولت‌ها کارگزار و پیمانکار مردم هستند و مردم کارفرما و صاحبان کشور شناخته می‌شوند، و هر کس به نسبت بهره‌مندی مادی از کشور، سهم خود در اداره کشور را در قالب مالیات به دولت می‌پردازد و دولت نیز براساس قانون باید آن را هزینه کند و در برابر مردم یا نهادهای مرتبط و منبعث از مردم پاسخگو است. مالیات رکن اصلی نظام اداری کشورهای پیشرفته است. فرار مالیاتی از جرایم سنگین آنها است، هیچ افتخاری ندارد، سهل است که مجازات آن نیز سنگین است.

🔘سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعه‌یافته به ۴۵ تا ۵۰ درصد هم می رسد، در آمریکا که کمترین است ۲۵ تا ۳۰ درصد است. ولی سهم مالیات در بودجه آنان به ۸۰ درصد هم می‌رسد. سهم مالیات که در ایران اکنون در اوج است، در بودجه سال آینده به کمتر از ۳۵ درصد می‌رسد، و اگر سهم مالیات را در تولید ناخالص داخلی حساب کنیم، شاید به حدود ۱۰ درصد برسد و این رقم قابل مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته نیست.

🔘در زمینه افکار عمومی هم همین نگاه حاکم است در آن کشورها ۷۰ تا ۸۰ درصد مردم پرداخت مالیات را امری لازم دانسته و از آن حمایت می‌کنند ولی در ایران نگاه به مالیات کاملاً متفاوت است. سال گذشته در نظرسنجی که از طرف روزنامه دنیای اقتصادی انجام شد، ۱۰٫۳ درصد با سیاست افزایش مالیاتی موافق و ۸۹٫۷ درصد مخالف بودند. آن هم در اقتصادی که سهم مالیات آن بسیار اندک است. چرا؟ چون ساختار ایران به مصرف درآمدهای نفتی عادت کرده، و دریافت مالیات آن نیز چندان عادلانه نیست، و مهم‌تر اینکه محل مصرف آن مورد انتقاد جدی مردم قرار دارد.

🔘پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌ها نیز نکات مهمی را در باره نگاه مردم نسبت به مالیات روشن می‌کند. نظر مردم در این باره پرسیده شده که: ▪️«وضعیت فعلی دریافت مالیات عادلانه نیست.»▪️ ۷۸ درصد مردم پاسخ "موافق" و "خیلی موافق" داده‌اند و فقط ۱۷٫۵ درصدشان "مخالف" و "خیلی مخالف" بوده‌اند، کسانی که وضع فعلی دریافت را ناعادلانه می‌دانند ۴٫۵ برابر کسانی هستند که آن را ناعادلانه نمی‌دانند.

https://telegra.ph/عینیت-اجتماعی-11-09


🔴خیری که رخ داده

🔺اعتماد ۱۹ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘تغییرات و تحولات مثبت در قوه قضاییه یکی از شواهد وجود روندهای امیدبخش در سیاست ایران طی چند سال اخیر است. به طور قطع و یقین این تحولات زمان‌بر و سخت است، و مهم‌تر اینکه دستگاه قضایی حالتی صفر و یکی هم دارد و کوچک‌ترین ایرادات آن به کلیت قوه تعمیم داده می‌شود. در حالی که این مسأله برای دو قوه دیگر وجود ندارد.

🔘ما می‌توانیم نماینده‌ای بسیار خوب و خلاق، سالم، مردم‌مدار و آگاه داشته باشیم و از سوی دیگر نماینده‌ای با ویژگی‌های کاملاً متفاوت؛ و مردم می‌توانند هر دو را مستقل از یکدیگر بفهمند و به کلیت مجلس تعمیم ندهند، یا در دولت هم همین گونه است. ولی نمی‌توان تصور کرد که در دستگاه قضایی کشور، یک قاضی یا دادگاه یا حکم بسیار خوب داشته باشیم و یک قاضی یا دادگاه یا حکم دیگر در نقطه مقابل آن و غیرقانونی باشد. چون قضات و دادگاه‌ها باید براساس معیارهایی شکل بگیرند و رفتار کنند که حاکم بر همه شئون و رفتار و احکام آنان است.

🔘بنابراین حتی یک بی‌عدالتی آگاهانه می‌تواند به کلیت نظام قضایی تعمیم داده شود و اهمیت این قوه نیز در همین ویژگی آن است. به همین دلیل است که دستگاه قضایی باید پناهگاه مردم باشد. بنابراین انجام اصلاحات و نظارت‌های قضایی و حفاظتی بر رفتار قضات و دادگاه‌ها و احکام آنها فرآیندهایی زمان‌بر است و باید به مسیر نگاه کرد و محدود به چند مصادیق نشود. ولی بازگشت از مصادیق خوب می‌تواند تعبیر دیگری پیدا کند.

🔘یکی از تغییرات مثبت رخ داده در ماه‌های گذشته، نحوه برخورد این قوه با انتخابات کانون وکلای دادگستری بود. دادگاه انتظامی قضات که مسئولیت رسیدگی به صلاحیت نامزدهای انتخابات این کانون را عهده‌دار است برخلاف گذشته بر این قاعده عادی و حقوقی اصرار کرد که رد صلاحیت‌ها باید مستند به مدارک قابل قبول باشد و صرف ادعای ضابطان برای رد صلاحیت‌ها کافی نیست. در نتیجه همین اصلاح رویه ساده و حقوقی، تأیید و رد صلاحیت نامزدهای کانون وکلا به کلی تغییر کرد و انتخاباتی که برگزار شد از حیث تنوع نامردها در نوع خود بی‌نظیر بود و به یکی از جلوه‌های مثبت تحولات در دستگاه قضایی تبدیل شد، و آثار مثبتی را بر ذهنیت وکلای دادگستری گذاشت.

🔘کانون وکلا یکی از مهم‌ترین نهادهای مدنی و‌ کمک‌ کننده به دادگستری و احکام دادگاه‌ها است که کیفیت تشکیل و استقلال آن یکی از شاخص‌های مهم استقلال قضایی است و هر چه مستقل‌تر باشند، کمک‌کننده به افزایش کارآیی و عدالت دستگاه قضایی و محاکم هستند. این رویکرد قانونی اخیر از یک سو موجب امیدواری و نگاه مثبت به این دستگاه شد و از سوی دیگر گویا مخالفت برخی را زنده کرده است. کسانی که علاقه‌ای به این اصلاحات ندارند، در نتیجه زمزمه‌هایی در جهت تغییر و فشار برای استعفای افراد منتخب کانون در دادگاه انتظامی قضات و حتی زیر سوال بردن انتخابات یا نامزدهای رأی آورده و یا... آغاز شده است.

🔘واقعیت این است که اگر این بار نیز روند تأیید صلاحیت‌ها همچون گذشته بود، در این صورت حداکثر تصوری که پیش می‌آمد این بود که هنوز چیزی تغییر نکرده است و انتظارات وکلا نیز محدود می‌بود. ولی اکنون که شاهد چنین تحولات قانونی و رفتار منطبق بر حقوق و عدالت هستیم باز گرداندن آن نتایج با توسل به توجیهات غیرقابل پذیرش می‌تواند آثار بدتری نسبت به روال پیش از این داشته باشد.

🔘البته یک نکته بسیار مهم هم وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد. احتمال دارد که برخی رقابت‌های درون صنفی موجب شود که نتیجه مواجهه با انتخابات اخیر به پای ساختار سیاسی و یا دستگاه قضایی نوشته شود و این بدترین حالت است که اختلافات و منافع صنفی به صورت دیگری بازتاب پیدا کند و هزینه آن را دستگاه قضایی و بالاتر از آن ساختار سیاسی بپردازد.

🔘وجود یک کانون وکلای مستقل و قدرتمند که نماینده همه وکلا باشد به اعتبار نهادهای قضایی کمک می‌کند و یکی از عوامل و شاخص‌های عدالت در جامعه است. این رویداد چه آگاهانه و‌ چه بصورت اتفاقی رخ داده باشد آن را فرصت بدانید. تا کنون حالت‌های دیگر را تجربه کردید دو سال هم این وضعیت را تجربه کنید شاید همه به این نتیجه برسند که شیوه‌های گذشته نادرست بوده و عدم حذف و رد صلاحیت‌های سلیقه‌ای به سود دستگاه قضایی است.

🔘🔘این فرصت را از دست ندهید. دنیا به آخر نمی‌رسد. چه می‌دانید شاید الخیر فی ما وقع. اگر مشکلی بود بعدا تصمیم می‌گیرید چرا از حالا هزینه‌ای بر دوش دستگاه قضایی بار شود؟


🔴بحران؛ جمعیتی یا سیاستی؟

🔺اعتماد ۱۶ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘برخی از دوستان که با مسأله جمعیت‌شناسی آشنایی دارند از چند سال پیش منتقد نگاه من بودند که چرا این اندازه مسأله جمعیت و کاهش رشد آن را مهم می‌دانم. البته آن زمان که این بحث را مطرح می‌کردند، نرخ باروری کل بالای ۲ و رشد سالانه جمعیت کشور نیز بیش از ۱/۲ درصد بود که پذیرفتنی و‌ حتی خیلی هم خوب بود ولی چون نرخ باروری به سرعت در حال کاهش بود از نظر بنده یک پدیده نگران کننده اجتماعی و حتی سیاسی تلقی می‌شد.

🔘یک نگرانی دیگری هم داشتم. این که برخی افراد در میدان عمل خود را متولی افزایش رشد جمعیت معرفی کردند که درک کافی از مسایل پیچیده اجتماعی نداشتند، حتی اگر کاملا هم با حسن نیت بودند. نتیجه آن هم قانون فرزندآوری شد و یک سفره بزرگ پهن شد و تا کنون چه منابع کلانی که از بودجه این ملت تلف نشده است. منابعی که هیچ دستاوردی نداشته است و نخواهد داشت. بطوری که نرخ باروری کل بشدت کاهش یافته است و این مسأله چیزی نیست که بسرعت بتوان آن را حل کرد.

🔘برخی از کشورهای قدرتمند هم در مقابل مسأله جمعیت زانو زده‌اند چه رسد به ما که از هر نظر اندر خم یک کوچه‌ایم. در اینجا مهمترین کاری که انجام داده‌ایم جلوگیری از انتشار مستمر آمار و اطلاعات و ریز جزییات آن است و هر از گاهی چند عدد در سایت ثبت احوال می‌گذاریم به امید این که شکست این قانون و ستاد مربوط به آن برجسته نشود.

🔘آخرین آمار ثبت احوال از ۶ ماه بهار و تابستان امسال کشور همین چند رقم زیر است.
ولادت ۴۹۲۵۲۱ نفر
وفات ۲۱۲۵۹۴ نفر
ولادت پسران ۲۵۳۶۵۱ نفر
ولادت دختران ۲۳۸۸۷۰ نفر
کل ازدواج ۲۳۲۵۵۴ مورد
کل طلاق ۸۹۰۶۹ مورد

🔘مقایسه این ارقام با متولدین ۶ ماه اول سال‌های گذشته و ابتدای اجرای قانون فرزندآوری، نزول فاحشی را نشان می‌دهد.
۱۴۰۰ برابر ۵۳۳۰۸۸ نوزاد
۱۴۰۱ برابر ۵۳۷۱۲۷ نوزاد
۱۴۰۲ برابر ۵۲۴۶۳۷ نوزاد
۱۴۰۳ برابر ۴۹۲۵۲۱ نوزاد

🔘مشاهده می‌شود که فرزندآوری امسال بیشترین کاهش را داشته است. یعنی ۶/۱ درصد کاهش نسبت به سال گذشته داشته‌ایم. در حالی که ۶ ماه اول سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبل فقط ۲/۳ درصد کاهش داشت. در سال ۱۴۰۱ هم نسبت به سال ۱۴۰۰ کمتر از یک درصد افزایش داشته است. بنابر این روند کاهشی فرزندآوری بر خلاف اهداف تعیین شده برای این قانون تشدید شده است.

🔘قانونی که می‌خواهد باروری را به ۲/۵ برساند ولی فعلا به نظر می‌رسد که به زیر ۱/۶ رسانده است، و ایران را وارد چاله جمعیتی خواهد کرد. مرگ و میر هم در این ۶ ماه نسبت به مدت مشابه سال پیش ۲/۴ درصد افزایش یافته است. سر جمع متولدین منهای فوتی‌ها یعنی خالص جمعیت در این یک سال حدود ۱۲ درصد کاهش داشته است. و از ۳۱۷ هزار نفر در سال گذشته به ۲۸۰ هزار نفر در سال جاری رسیده است. این تمامی آن چیزی است که دستاورد طرح فرزندآوری شناخته می‌شود. وضعیت ایران از «چاله جمعیتی» گذشته و در حال ورود به «چاه جمعیتی» است که بیرون آمدن از آن عملا سخت و ناممکن می‌شود.

🔘از سوی دیگر نسبت ازدواج به طلاق نیز در حال کاهش است و اکنون به ۲/۶۱ رسیده است. همه اینها در شرایطی است که اغلب دستورات مهم و هزینه‌دار قانون فرزندآوری کمک چندانی به فرزندآوری نمی‌کنند. در برخی موارد شاید اثر منفی هم دارند. متاسفانه عده‌ای دور این سفره نشسته‌اند و به شکل عجیبی دنبال دستاوردسازی هستند و بجای پاسخگویی مدعی‌اند که اگر آنان نبودند وضع خیلی بدتر می‌شد.

🔘گرچه وزارت بهداشت ذاتا نمی‌تواند نقش تعیین کننده و اصلی را در این پدیده داشته باشد ولی از آنجا که مقام رهبری در دیدار با هیات دولت در این مورد نکته‌ای را خطاب به وزیر بهداشت ابراز داشتند به نظرم ضروری است گزارشی واقع‌گرایانه و مبتنی بر داده‌های دقیق تهیه و به مقامات بالا ارایه دهند و خواستار حرکتی جدی برای فهم علل این پدیده و نیز راه‌های بهبود آن شوند و الا چند سال دیگر با هیچ شیوه‌ای نمی‌توان از تبعات این بحران بزرگ خلاصی یافت.

🔘برخی گمان می‌کنند که مسأله ما تعداد جمعیت است و ۸۵ میلیون کنونی خوب است. این تصور درست نیست. جمعیت فرایندی دایمی است و تعداد آن مسأله اصلی آن نیست بلکه ساختار سنی و نرخ باروری است که باید مورد توجه جدی قرار داد. ولی اکنون مسأله اصلی ما بیش از این که جمعیت باشد سیاستگذاری جمعیت است که آن را به بیراهه می‌برد.


🔴اسید روی زخم

🔺اعتماد ۱۴ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘ماجرای جانکاه انفجار معدن طبس برای افکار عمومی و دولت با مرگ ۵۰ معدنکار و پرداخت حق و حقوق و تحویل کلید خانه و رسیدگی‌های بعدی شاید خاتمه یافته تلقی شود. در حالی که برای بازماندگان و همسران و فرزندان آنان چنین نیست و شاید در میانه و حتی آغاز ماجرا باشد. این آغازی است از دردهای جدید برای زنان و کودکان این جامعه که در پیچ و خم قوانین و مقرراتی که موجود است و تناسبی با وضعیت جامعه ندارد، و اغلب مسئولین هم زحمت فکر کردن آن را به خود نمی‌دهد و در بند این مشکل هم نیستند.

🔘برای توضیح بیشتر باید به گزارش خوب خانم مرزوقی همکار روزنامه‌نگار در فرهیختگان از مسأله حضانت فرزندان بجا مانده از کارگرانی بپردازیم که در معدن طبس جان به جان آفرین تسلیم کردند. مسأله‌ای که برای بازماندگان، بدتر از ریختن اسید روی زخم ایجاد شده از مرگ پدران و همسرانشان است. از قول یکی از زنانی که همسرش را از دست داده نوشته است که: ▪️«پدربزرگ‌هایی که اصلا نمی‌دانستند ما با چه سختی این بچه‌ها را بزرگ کردیم، حالا به‌خاطر پرداختی‌ها، کمک‌هزینه‌ها و دیه و مستمری می‌خواهند بچه‌هایمان را بگیرند» یکی از همسران این معدنکاران می‌گفت که پدربزرگ پدری، فرزندان یک معدنکار، نوه‌ها را از عروسش گرفته است. پدر همسر مرحوم خودش هم در تلاش است تا پسر ۱۴ ساله‌اش را بگیرد و عموها هم جداگانه در تلاشند تا سرپرستی را از او بگیرند. یکی دیگر می‌گفت که مسئولان استانی چیزی دستشان نیست. شما صدایمان را به مسئولانی برسانید که می‌توانند مشکل حضانت فرزندانمان را حل کنند. «پدربزرگ‌هایی که اصلا نمی‌دانستند ما با چه سختی این بچه‌ها را بزرگ کردیم، حالا به‌خاطر پرداختی‌ها، کمک‌هزینه‌ها و دیه و مستمری می‌خواهند بچه‌هایمان را بگیرند. به رفت‌وآمدم گیر می‌دهند. مگر آنها پسرم را بیشتر از خودم دوست دارند؟»▪️

https://telegra.ph/اسید-روی-زخم-11-03


🔴عینیت اجتماعی (۱)

▪️تحلیلی بر چهارمین موج پیمایش ارزشها و نگرش‌های ایرانیان

🔺نوآوران ۱۲ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘خوانندگانی که مطالب و نوشته‌های مرا پیگیری می‌کنند، حتماً توجه کرده‌اند که در اظهار نظر و تحلیل اجتماعی و پیش‌بینی روندهای آن یا نتایج انتخاباتی دقت می‌کنم که مبادا خطایی رخ دهد، برای نمونه همه پیش‌بینی‌های انتخاباتی من درست و دقیق بوده است. از این نظر برخی این پرسش را مطرح می‌کنند که چگونه چنین اتفاقی رخ می‌دهد؟ پاسخ این است که مثل آشپز باید عمل کرد. یک آشپز خوب برای آنکه غذای مطبوع و باب میلی را آماده کند، نیازمند دو شرط است. اول مواد خوب، دوم ترکیب و پخت مناسب.

🔘هر کدام از این دو شرط نباشد، غذای نهایی نامطبوع و ناخوشایند خواهد بود. بهترین مواد غذایی را به من بدهند، که غذا بپزم، احتمالاً خودم هم علاقه‌ای به خوردن آن پیدا نکنم. همچنین مواد بی‌کیفیت و بد را به بهترین آشپز هم بدهند، باز هم غذای مناسبی تحویل نمی‌دهد. تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی خوب نیز محصول وجود دو شرط است. اول اطلاعات و داده‌های مناسب، مرتبط و معتبر. دوم تحلیل دقیق و بی‌طرفانه آن داده‌ها. به همین علت است که معتقدم افراد عادی که با تحلیل آشنایی کافی ندارند، نمی‌توانند از نتایج نظرسنجی‌های حتی معتبر استفاده کارآمدی کنند. باید تحلیل‌گر معتبری هم باشند.

🔘از این رو هنگامی که مدیر مسئول محترم نوآوران تقاضا کرد که یادداشت‌های هفتگی برایشان بنویسم، پس از تأمل کافی پذیرفتم حداقل ۲۰ شماره در باره موضوعی بنویسم که ضمن داشتن تناسب با این روزنامه، با یادداشت‌های دیگرم نیز متفاوت باشد. در یادداشت‌های اینجا، وضع اجتماعی کشور و تحولات آن را در موضوعات گوناگون با استناد به آخرین مطالعات و پیمایش‌های معتبر به تصویر می‌کشم. موضوعاتی که در این یادداشت‌ها به آنها می‌پردازم، شامل خانواده، دینداری، اعتماد و سرمایه اجتماعی، هویت، اخلاق، مسایل اجتماعی، مسایل و مشارکت سیاسی و نگرش‌های اقتصادی است، که امیدوارم مفید باشد. ویژگی اصلی این یادداشت‌ها، تعهد آن به عینیت اجتماعی است که ابتدا شرحی در این باره تقدیم می‌کنم.

https://telegra.ph/عینیت-اجتماعی-۱-11-02


🔴فراتر از فساد

🔺اعتماد ۱۲ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘فرض کنید یک نفر مصاحبه کند و بگوید که مدتی پیش در فلان جای تهران چند نفر را پس از شکنجه کشتند و اموالشان را هم به غارت بردند. بعد هم هیچ‌کس پیگیری نکند که این ادعا درست است یا نادرست. خوب! این وضعیت چیزی جز ناامنی و بی‌مسئولیتی را نشان نخواهد داد. هنگامی که چنین خبری گفته شود، بلافاصله پلیس یا دادستان باید گوینده خبر را احضار کنند و اطلاعات او را برای راستی آزمایی دریافت کنند.

🔘اگر واقعیت نداشت، گوینده را محاکمه نمایند که چرا خبر رعب‌آور دروغی را منتشر کرده است؟ اگر واقعیت داشت، پلیس و دادستانی باید پاسخ دهند که چرا تا کنون مطلع نبودند و چرا هیچ اقدامی نکرده‌اند؟ در هر حال مسکوت گذاشتن ماجرا بیانگر فضای ناامن و خطرناک در جامعه است.

🔘بنده سیاست آقای پزشکیان و دولت او را در خصوص نپرداختن به دولت پیش کاملآ تایید می‌کنم و با آن همراه هستم. برخلاف همان دولت که هر چه جلوتر می‌آمد، حملاتش به دولت روحانی بیش‌تر می‌شد و ناکارآمدی‌های مفرط خودش را به عهده دولت روحانی می‌انداخت. اتفاقاً این شیوه توجیه‌گری آن دولت را دچار مشکلات بیش‌تری هم می‌کرد و به دلیل همین رفتارشان مردم متوجه شدند که هیچ امیدی به آنان نباید داشت. بنابراین بهتر است دولت پزشکیان به کلی دولت رییسی را فراموش کند. ارزیابی عملکرد منفی آن را به عهده کارشناسان مستقل و آیندگان بگذارد. اصولاً مردم هم انتظار ندارند که چنین مقایسه‌ای صورت گیرد. زیرا به همین دلیل به او رأی دادند.

🔘با این حال یک مورد استثنا در بازگشت به گذشته وجود دارد، و آن فساد و تضییع حقوق ملت است. فساد نه تنها شامل دزدی و رشوه می‌شود بلکه شامل تصمیمات نادرست و نابخردانه‌ای هم هست که هزینه‌های کلانی را بر دوش ملت بار می‌کنند و این سیاست‌ها و تصمیمات نادرست فراتر از معنای متعارف فساد اداری هستند. از این نظر باید به اقدامات گذشته پرداخته شود، چون نپرداختن به آنها موجب تکرار می‌شود.

🔘با این مقدمه، به اظهارات سرپرست جدید مرکز تحول دیجیتال و فن‌آوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه می‌پردازیم که در گفتگوی خود اعلام کرد: ▪️«۲۵ همت یا همان ۲۵ هزار میلیارد تومان بابت سامانه نان هزینه شده که هیچ حاصلی نداشته است.»▪️ به گفته او سامانه املاک و اسکان هم هیچ حاصلی نداشت!. البته وی هنگام شرح ماجرا و با خنده اقدامات آنان را به تمسخر گرفت.

🔘گفتن رقم ۲۵ همت برای یک سامانه خیلی ساده است، زیرا مردم درکی از ابعاد این رقم بویژه در سال‌های گذشته ندارند. چگونه ممکن است یک ساختار وزارتی یا حکومتی به جای حل مسأله نان که در هر کشور دیگری از جمله در همین ایران نیز کاری متعارف بوده، بتواند طرحی را با این رقم وحشتناک اجرا کند که مدیر بعدی آن را مضحکه بداند و متأسفانه با خنده و تمسخر از آن یاد کند؟ در حالی که اجرای طرحی که چینن هزینه سنگینی داشته و موجب تمسخر است، قطعاً خنده‌دار نیست و باید گریست. ظاهراً سامانه مسکن هم مطابق همین نقل قول سرنوشت مشابهی داشته است.

🔘اکنون برعهده آقای رییس سازمان برنامه و وزرای محترم اقتصاد و صمت است که توضیحی در باره این طرح دهند که مراحل طی شده برای آن چگونه طی شده است؟ نکند مثل فساد ۳٫۷ میلیارد دلاری چای دبش که برای ده‌ها نفر کیفرخواست صادر شده ولی هنوز هیچ کس نمی‌داند که این فساد طی چه سازوکاری رخ داده است؟ من از همان زمان و مکرر نوشتم که این فساد در این ابعاد نمی‌تواند منحصر به فرد باشد، اگر این فساد آگاهانه نظام‌مند نباشد حتما ناشی از یک شلختگی ساختاری و مدیریتی است و به طور قطع با وجود این شلختگی، باید موارد دیگری هم وجود داشته باشد. اکنون گفته شده که چنین رقم وحشتناکی صرف یک سامانه بیهوده و فسادزا شده است؛ پس باید نتیجه گرفت که آن احتمال بنده بی‌مورد نبوده است.

🔘کسی که جانشین مدیر قبلی شده و این خبر را منتشر کرده است موظف به انتشار جزییات آن از آغاز فرآیند طراحی این ایده تا پایان شکست ماجرا است. بار نمودن چینن هزینه‌های سنگینی به کشوری که با محدودیت شدید درآمدهای بودجه‌ای مواجه است، یک فساد بزرگ محسوب می‌شود. امیدواریم که مسئولین جدید سیاهه‌ای از طرح‌های مشابه و این طرح را به افکار عمومی عرضه کنند تا مردم ارزش رأیی را که در ۱۵ تیر دادند بیش‌تر بدانند.


🔴پروتکل تبعیض

🔺اعتماد ۹ مهر ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘همان گونه که نوشتم نقش پروتکل‌های ذهنی و بغایت نادرست که در چند دهه اخیر و به مرور شکل گرفته است، در رسیدن به وضعیت کنونی جامعه ایران بسیار پررنگ است و برای تغییر روند امور، نقض آنها از هر چیز دیگری واجب‌تر است. یکی از موارد آن که خیلی هم مهم است در قیمت‌گذاری غیر منطقی حامل‌های انرژی است، که گویی به یک پروتکل غیر قابل نقض تبدیل شده است و هزینه سنگینی را بر کشور وارد نموده است که در یادداشت قبلی به آن پرداخته شد.

🔘پروتکل ذهنی دیگر جا افتادن تبعیض در اموری است که خلاف منطق و عقلانیت است و کم‌کم برای خیلی‌ها عادی شده و به آن تن داده‌اند، و اکنون به جایی رسیده که صدای همه را در آورده است و در عین حال کسی توان و یارای نقض آن را در حکومت ندارد، گویی که این نیز ناموس مدیریتی و انقلاب شده است که باید به عده‌ای امتیازاتی غیرعادلانه بدهند، و اگر ندهند، گویی بی‌احترامی به ارزش‌ها و شعارهای انقلابی است. در حالی که اتفاقاً همین امتیازات است که منشاء بدبینی مردم و جوانان به این ارزش‌ها شده و عامل بیگانگی و نفرت آنان گردیده است.

🔘به طور کلی یکی از پروتکل‌هایی که از چند دهه پیش کم‌کم شکل گرفت و گسترش یافت، امتیاز دادن به برخی از افراد تحت عناوین دفاع از ارزش‌ها و انقلاب بود. به طور طبیعی برخی از امتیازات معقول و متعارف است و حتی مبنای علمی و یا عدالت‌جویانه دارد. برای نمونه در برخی از استخدام‌ها تأکید می‌کنند که تعدادی از معلولان حتماً به کار گرفته و استخدام شوند. البته به شرطی که توان انجام آن کار را داشته باشد. هدف آن نیز جذب و ادغام گروه معلولان در جامعه است تا از توانایی‌های آنان استفاده شود و احساس بد نکنند. طبیعی است که چنین امتیازی را باید برای معلولان جنگی بیشتر قائل شد.

🔘یا در کنکور درصدی امتیاز به داوطلبان مناطق کمتر برخوردار می‌دهند تا در رقابت با دانش‌آموزان مناطق برخوردار از امتیازی نسبی برخوردار شوند. این کار مبنای علمی دارد، چون ثابت شده که آنان پس از فارغ‌التحصیلی فاصله مذکور را جبران می‌کنند. برخی از انواع امتیازات دیگر هم هست که کاملاً قابل دفاع است. برای مثال برای فرزندان رزمندگان شهید یا جانبازان امکاناتی را فراهم می‌کنند که در مدارس بهتر درس بخوانند چون آنان پدرانی را برای دفاع از مام میهن از دست داده‌اند که می‌توانستند حامی آنان باشند و حالا نیستند، پس باید این نقص را برای آنان جبران کرد.


https://telegra.ph/پروتکل-تبعیض-10-29


🔴مسئله ما در درجه اول، نه ترامپ است و نه هریس

🔺شرق ۷ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔹در راســتای تحلیل تأثیر انتخابات آمریکا بر سیاســت خارجی مســعود پزشــکیان، عباس عبدی در گفت وگویی با «شــرق»، تحلیل خود را با تشــبیه فضای سیاست داخلی و خارجی ایران به مسابقات ورزشی پیش می برد و پیرو آن باور دارد:
▪️«هنگامی که می خواهیم با تیم دیگری مســابقه دهیم، در درجه اول باید خودمان خوب بازی کنیم و بهتریــن ترکیب، مربی و تاکتیک را به کار بگیریم. در مرحله بعد بدمان نمی آید که بازیکنان خوب آنان غایب باشــند یا تیمشان اختلاف های داخلی و مدیریتی داشــته باشد. در هر حال، میان ایــن دو حالت بایــد تمام تأکید خود را بــر بهبود وضعیت تیم خودی گذاشت، ســپس طراحی نحوه مواجهه با تیم مقابل».▪️

🔹با چنین قرائتــی، این روزنامه نگار تأکید دارد:
▪️«اگر این گونه نگاه کنیم، مســئله مــا در درجه اول، نه ترامپ اســت و نه هریس. مســئله ما داخلی است»؛ چرا که از منظر عبدی، «هنوز وفاقی، نه در سطح ساختار سیاسی و نه با جامعه شکل نگرفته است. بنابرایــن هر کدام از آن دو (ترامپ/ هریس) که بیایند، به دنبال مقابله با ایران و کســب حداکثر امتیاز هستند»▪️

🔹در مجموع این فعال سیاســی نتیجه می گیرد:
▪️«اگر در داخل ضعیف باشــیم، آمریکایی هــا هرگونه که بتوانند مقابله می کنند و اگر نه، تفاهم را ترجیح خواهند داد».▪️

🔹عبدی، ذیل بازتبیین گفته‌های پیشــین خود دربــاره برجام و دولت روحانی که عنوان کرده بود
▪️«پیش از هر مذاکره ای، باید فضای داخل را مســاعد کرد»▪️

🔹و طرح این پرســش که آیا درباره دولت پزشــکیان هم گزاره مذکور صدق می کند یا برعکس باید با دیپلماســی بــه فکر تلطیف و تعدیل در داخــل بــود؟ ضمن آنکه فضــای کنونی منطقــه و جهان متفاوت از سال ۹۲ است، صرفا به بیان این جمله اکتفا می کند که

▪️«معنای وفاق همین اســت کــه باید در داخل حکومت و با مردم دربــاره موضوع روابط خارجی نوعی وفاق پیش آید و بر همین اساس نیز تداوم یابد. اگر بخواهیم روابط خارجی را به چماق در داخل تبدیل کنیم، به سرنوشــت برجام دچار خواهیم شــد».▪️

🔹عبدی در پاسخ به پرسش دیگری ناظر بر تحوالت یک ســال اخیر خاورمیانه که سایه جنگ ایران و اســرائیل هم بر آن ســنگینی می کند و اینکه در کل روی کار آمدن ترامپ یا هریس چه ســمت و ســویی به تنش تهران و تل آویو می دهد و آیا هریس به آتش بس می اندیشــد و ترامپ درصــدد دامن زدن به بحران خواهد بود یا روند دیگری شــکل خواهد گرفت؟ بر «عدم قطعیت» تمرکز دارد و تصریح می کند:
▪️«من نمی‌دانم چگونه یک ایرانی در ســطح من می تواند به این پرسش بسیار تخصصی پاسخ دهد؟ همه پاســخ‌ها در حد آخرین مطلبی اســت که از یک جا خوانده یا شنیده شــده است. از این حیث،کســانی که در ایران بتوانند تا این حد تخصصی در باره تحوالت آمریکا یا کشــوری مشابه نظر دهند، خیلی کم هستند»▪️


🔴عقل سلیم کجاست؟

🔺اعتماد ۷ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘دو روز پیش در یادداشت «بدترین پروتکل» نوشتم که بدترین پروتکل‌هایی که سیاستگذاران ما به آن‌ها عادت کرده‌اند و باید نقض شوند، پروتکل‌های ذهنی و رویکردی هستند که در ساختار موجود ریشه دوانده‌اند. یکی از مهم‌ترین آنها که نمادی از وجود پروتکل‌های زیان‌بار ذهنی است، مسأله قیمت‌گذاری حامل‌های انرژی است. در این زمینه به سخنان آقای پزشکیان هنگام ارایه لایحه بودجه اشاره کردم که اکنون مفصل‌تر آن را در اینجا می‌آورم: ▪️«پزشکیان یکی از چالش‌های موجودکشور را اصلاح یارانه‌های انرژی دانست و با اشاره به افزایش ۴۰ درصدی مصرف بنزین نسبت به ۵ سال گذشته، تصریح کرد: میزان مصرف بنزین در سال جاری، نسبت به سال ۹۸ حدود ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است، این در حالی است که میزان جمعیت و درآمد ملی بسیار کمتر از این است. امروز هزینه تمام شده بنزین بدون لحاظ قیمت نفت، که شامل هزینه پالایش، هزینه حمل فرآورده و هزینه جایگاه‌دار است حدود ۸ هزار تومان می‌باشد. امسال حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان و در صورت ادامه وضع موجود برای سال آینده باید ۱۳۰ هزار میلیارد تومان بنزین وارد شود که قیمت هر لیتر بنزین وارداتی، بین ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان هزینه‌بردار است. اصلاح نظام یارانه سوخت مورد توافق اکثر کارشناسان اقتصادی است.»▪️

🔘چند روز پیش لیستی را دیدم که به مسأله تغییرات قیمت ارز در افغانستان و ایران در دو سال اخیر اشاره کرده و نوشته بود که: ▪️«اگه اقتصاد واقعا علمه، چطوریه که اینها(با اشاره به طالبان) در ۲ سال حکومتشون ارزش پول کشور را ۱۲ درصد افزایش دادن؟ چطوریه که ما در این ۲ سال ۶۰ درصد از دست دادیم؟ اونم با این همه پروفسور؟ مشکل ما چیه؟»▪️

🔘اکنون می‌خواهم بگویم که برای اثبات نادرستی عرضه حامل‌های انرژی با این قیمت‌ها نیازی نیست که به علم یا اجماع یا اکثریت اقتصاددانان مورد نظر آقای پزشکیان اشاره شود؟ مگر کار اقتصاددانان اثبات نادرستی این سیاست است؟ برای مثال آیا نخوردن گوشت مردار گندیده و آلوده گربه افتاده روی زمین نیازی به منع و دستور پزشکان دارد؟ اگر کسی، نه حتی عقل متعارف، بلکه یک حس متعارف داشته باشد نزدیک به چنین گوشتی نمی‌شود. مگر اینکه کل حواس پنجگانه او از میان رفته باشد تا چنین گوشتی را بخورد.

https://telegra.ph/عقل-سلیم-کجاست-10-27

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.