Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
INRED♨️
در آغوشش فرو میرفت، شعلههایش زبانه میکشید؛
همخوابش میشد؛ به خاکستر مینشست.
گویا بزرگمردِ بیمانندش همان بود، تمام کنندهی تدریجی جانش!
چه انتهایی زیباتر از انتها در کنار او؟
"حتی اگر انتها برایشان، مردن در میان بن بست ها بود؛ باز هم مرگ تنها با او زیبا بود."
قلبم بچهها :)
امان از هدیههای خوشگل شما...
بینهایت قدردان گرمای حضور و نور شما نور چشمهام هستم...
بمونه به یادگار از نود و شش پارتی که پشت سر گذاشته شد.❤️
محکم بغلش کنید.
「 #سرخپوش ⁞ #ارسالی 」
→
@VKook_i ᭧
@vkooki_fic ᭧
"پرستش و ستایش برای اوی مخلوق کافی نبود؛ چه باید میکرد تا او را عبادت کند؟!"
"او را میبوسید، میسوخت؛
در آغوشش فرو میرفت، شعلههایش زبانه میکشید؛
همخوابش میشد؛ به خاکستر مینشست.
گویا بزرگمردِ بیمانندش همان بود، تمام کنندهی تدریجی جانش!
چه انتهایی زیباتر از انتها در کنار او؟
"حتی اگر انتها برایشان، مردن در میان بن بست ها بود؛ باز هم مرگ تنها با او زیبا بود."
قلبم بچهها :)
امان از هدیههای خوشگل شما...
بینهایت قدردان گرمای حضور و نور شما نور چشمهام هستم...
بمونه به یادگار از نود و شش پارتی که پشت سر گذاشته شد.❤️
محکم بغلش کنید.
「 #سرخپوش ⁞ #ارسالی 」
→
@VKook_i ᭧
@vkooki_fic ᭧