🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کتاب: #بازیها روانشناسی روابط انسانی
نویسنده: #اریک_برن
مترجم: #اسماعیل_فصیح
بازنویسی: #فریبرز_پیشداد
موضوع فصل آموزشی: #بخش_دوم: #فرهنگ_بازیها
#موضوع_۳۴: #بازیهای_دنیای_تبهکاری
منبع: ص ۱۶۰ تا ۱۶۶
@tahlil_raftar_motaghabel
#دزد_پلیس
قسمت پنجم : در ادامه مطلب قسمتهای ۱، ۲، ۳ و ۴:
آنتی تز:
این البته به جرم شناسان خبره مربوط میشود، نه به روانشناسان.
پلیس و دستگاه قضایی در مقابله با بازی دخالتی نمیکنند، چون آنها نیز نقش خود را طبق قوانینی که جامعه وضع کرده است بازی میکنند.
با وجود این، لازم است یک نکته تاکید شود: بعضی از جنایتکاران از تعقیب لذت میبرند و خواهان گیر افتادن هستند. این نظر احتمالاً مورد تمسخر پژوهشگران جرم شناس قرار میگیرد. شاید هم پس از خواندن این نظر آن را محترم بدانند، اما در کارهای جدی شان تمایل کمتری به توجه به این عامل نظری نشان دهند. اولاً هنوز طریقه ای در دست نیست که بتوان با استفاده از آن، از روشهای معیار موجود در پژوهشهای روانشناختی درباره ی این عنصر نقاب برداشت. از این رو پژوهشگر یا مجبور است بعضی از نکات را مهم را در استنتاجات خود نادیده بگیرد، یا ابزار و وسایل کارش را عوض کند. واقعیت این است که ابزار و وسایل فعلی هنوز کوچکترین راهحلی برای هیچک از مسائل جرم شناسی ارائه نداده اند. بنابراین شاید و بهتر آن باشد که پژوهشگران روشهای گذشته را کنار بگذارند و با روش تازه ای به حل مسئله اهتمام ورزند. تا روزی که بررسی بازی (( دزد و پلیس )) جدی تلقی نشود و وجودش در عمق بسیاری از پروندههای جنایی به عنوان جانی کلام مورد بررسی قرار نگیرد، بیشتر همّ و غم پژوهشهای جاری صرف موضوع جزئی و جنبی، و فرضیهها یا امور مربوط میشود.
تحلیل:
تز: کاش بتوانی مرا بگیری.
مثال ها: قایم باشک، گرگم به هوا.
رابطه متقابل: کودک - والد
فکر کودک: باید مرا بگیری
فکر والد: آها! گرفتمت.
@tahlil_raftar_motaghabel
کتاب: #بازیها روانشناسی روابط انسانی
نویسنده: #اریک_برن
مترجم: #اسماعیل_فصیح
بازنویسی: #فریبرز_پیشداد
موضوع فصل آموزشی: #بخش_دوم: #فرهنگ_بازیها
#موضوع_۳۴: #بازیهای_دنیای_تبهکاری
منبع: ص ۱۶۰ تا ۱۶۶
@tahlil_raftar_motaghabel
#دزد_پلیس
قسمت پنجم : در ادامه مطلب قسمتهای ۱، ۲، ۳ و ۴:
آنتی تز:
این البته به جرم شناسان خبره مربوط میشود، نه به روانشناسان.
پلیس و دستگاه قضایی در مقابله با بازی دخالتی نمیکنند، چون آنها نیز نقش خود را طبق قوانینی که جامعه وضع کرده است بازی میکنند.
با وجود این، لازم است یک نکته تاکید شود: بعضی از جنایتکاران از تعقیب لذت میبرند و خواهان گیر افتادن هستند. این نظر احتمالاً مورد تمسخر پژوهشگران جرم شناس قرار میگیرد. شاید هم پس از خواندن این نظر آن را محترم بدانند، اما در کارهای جدی شان تمایل کمتری به توجه به این عامل نظری نشان دهند. اولاً هنوز طریقه ای در دست نیست که بتوان با استفاده از آن، از روشهای معیار موجود در پژوهشهای روانشناختی درباره ی این عنصر نقاب برداشت. از این رو پژوهشگر یا مجبور است بعضی از نکات را مهم را در استنتاجات خود نادیده بگیرد، یا ابزار و وسایل کارش را عوض کند. واقعیت این است که ابزار و وسایل فعلی هنوز کوچکترین راهحلی برای هیچک از مسائل جرم شناسی ارائه نداده اند. بنابراین شاید و بهتر آن باشد که پژوهشگران روشهای گذشته را کنار بگذارند و با روش تازه ای به حل مسئله اهتمام ورزند. تا روزی که بررسی بازی (( دزد و پلیس )) جدی تلقی نشود و وجودش در عمق بسیاری از پروندههای جنایی به عنوان جانی کلام مورد بررسی قرار نگیرد، بیشتر همّ و غم پژوهشهای جاری صرف موضوع جزئی و جنبی، و فرضیهها یا امور مربوط میشود.
تحلیل:
تز: کاش بتوانی مرا بگیری.
مثال ها: قایم باشک، گرگم به هوا.
رابطه متقابل: کودک - والد
فکر کودک: باید مرا بگیری
فکر والد: آها! گرفتمت.
@tahlil_raftar_motaghabel