برای جاری شدن و رشد کردن در بستر عشق، نیازی به کمال مطلوب نیست. عشق هیچ ربطی به این مقوله ندارد. انسان عاشق صرفاً عشق می ورزد، همانطور که یک انسان زنده نفس میکشد، می نوشد می خورد و می خوابد. انسان زنده به معنای واقعی، انسانی است که از صمیم قلب عشق می ورزد. تو هیچ وقت نمیگویی: «فقط در صورتی حاضرم نفس بکشم که هوا تمیز و عاری از هرگونه آلودگی باشد». تو حتی در لوس آنجلس و بمبئی و هر جای دیگری که هوایش کثیف و مسموم است به نفس کشیدن ادامه می دهی و نمیتوانی به این دلیل که هوا آنطور که دلت میخواهد نیست، از این کار اجتناب کنی. زمانی که گرسنه باشی، هرچه گیرت بیاید می خوری. در بیابان اگر از تشنگی در حال مرگ باشی، تقاضای کوکاکولا نمیکنی، بلکه هر آشامیدنی که دستت بیاید مینوشی - حتی آب کثیف.
انسان زنده به معنای واقعی نیز صرفاً عشق می ورزد. عشق ورزیدن جزئی از اعمال حیاتی وی میشود.
اشو
عشق، رقص زندگی
ص 74
انسان زنده به معنای واقعی نیز صرفاً عشق می ورزد. عشق ورزیدن جزئی از اعمال حیاتی وی میشود.
اشو
عشق، رقص زندگی
ص 74