ای عفیف !
عشق در چنبر زنجیر گناه است، گناه
دل به افسانه ی فرهاد سپردن دردی است
کوه از کوه کنان بیزار است
تک گل وحشی وحشت زده ی کوهستان تیشه ی فرهاد است
تیشه های خونین پاسداران حریم عشقند
ای عفیف ! به چه می اندیشی؟
چه کسی گفت ترحم؟ چه کسی؟
شرم را دیدی شلاق فروخت
رحم شلاق خرید و خیانت به جنایت خندید .
زندگی را دیدی گفت: من دلالم
در به در در پی بدبختی ها می گردید
تا اسارت بخرد .
راستی را دیدی که گدایی می کرد؟
و فریب، پادشاهی می کرد
آه دیدی، دیدی؟
ای عفیف، به چه می اندیشی؟
قفل ها؟
دستهای آزاد
برترین هدیه به دیوار و غل و زنجیرند
بهترین هدیه ی زنجیر به دست آزاد، قفل می باشد، قفل
ای عفیف، قفل ها واسطه اند
قفل ها، فاسق شرعی در و زنجیرند
راستی واسطه ها هم گاهی حق دارند
رمز آزادی در چنبر هر زنجیری است
قفل هم امیدی است
قفل یعنی که کلیدی هم هست
قفل یعنی که کلید .
«نصرت رحمانی»
@Honare_Eterazi
عشق در چنبر زنجیر گناه است، گناه
دل به افسانه ی فرهاد سپردن دردی است
کوه از کوه کنان بیزار است
تک گل وحشی وحشت زده ی کوهستان تیشه ی فرهاد است
تیشه های خونین پاسداران حریم عشقند
ای عفیف ! به چه می اندیشی؟
چه کسی گفت ترحم؟ چه کسی؟
شرم را دیدی شلاق فروخت
رحم شلاق خرید و خیانت به جنایت خندید .
زندگی را دیدی گفت: من دلالم
در به در در پی بدبختی ها می گردید
تا اسارت بخرد .
راستی را دیدی که گدایی می کرد؟
و فریب، پادشاهی می کرد
آه دیدی، دیدی؟
ای عفیف، به چه می اندیشی؟
قفل ها؟
دستهای آزاد
برترین هدیه به دیوار و غل و زنجیرند
بهترین هدیه ی زنجیر به دست آزاد، قفل می باشد، قفل
ای عفیف، قفل ها واسطه اند
قفل ها، فاسق شرعی در و زنجیرند
راستی واسطه ها هم گاهی حق دارند
رمز آزادی در چنبر هر زنجیری است
قفل هم امیدی است
قفل یعنی که کلیدی هم هست
قفل یعنی که کلید .
«نصرت رحمانی»
@Honare_Eterazi