#ندا
#پارت2
اميربود
نگه داشت شيشه رو پايين داد
-چرااينجاوايسادى تايم دانشگاه خيلى وقته تموم شده
+سلام منتظرماشينم استاد
-بشين
+نه استاد مزاحتمون نميشم
سرتكون دادوانگار به دستور گفت:
-بشين ميرسونمت
بدون اعتراض نشستم
عطرتش تو ماشين پيچيده و همين برايه ديوونه كردنه يه دختر كافى بود
تا وقتى برسيم حرفى نزدومنم حرفى نزدم
كه صدايه زنگ گوشيم بلند شدوسكوت بينمونوشكست
+بله نيما
-كجايى دختر ميخوام وسايلايه سارا رو بردارم جا گذاشته خونه تو
-كليدزير گلدونه برش دار
بعد از قطع تماس گفت دوست پسرت بود
هاج و واج نگاش كردم كه سرشو برگردوند
كه جواب دادم :
+نه دوست ساراس
سرى تكون داد
جلو در خونمون نگه داشت
محله اى كه زندگى ميكردم بيشتريا دانشجو بودن و منم تو خونه يه زن ميانسال كه معلم بازنشته بود بودم و تشكر كردم و پياده شدم
+ممنون استاد زحمتتون شد
-خواهش ميكنم شب بخير
بوق كوتاهى زدو رفت
************كلى درس خونده بودم جون نداشتم كه خودمو رويه تخت انداختم وخوابيدم
*باصدايه زنگ بيدار شدم ساعت 7بود
مث هرروز يه ارايش كم و يه مانتو ساده طوسى پوشيدم كولمو برداشتمو رفتم
**همزمان با با استاد كيانپور رسيدم
وباهاش روبه رو شدم سلامى كردم و جواب داد رفت
امروز باهش كلاس نداشتم
كلاسايه استاد زند و استاد بهرامى خيلى خسته كننده نبود استادايه باحالى بودن
توكلاس كلى خوشميگذشت با شوخيايه استاد زند كلاس رسما تو هوا بود
امروزم عين روزايه ديگه تموم شدوبه خونه رفتم
*******شبا عادت داشتم كه برم پياده روى برامم مهم نبود كه هوا سرده گرمه بارونه
ميرفتم امشبم مثل هرشب رفتم
يه سويشرت مشكى نسبتا كوتاه و شلوار تنم كردم و شروع به پياده روى كردم
انقد راه رفتم كه خسته رويه يه نيمكت نشستم يه ماشين جلو پام ترمز كرد غريبه بودن و حتما قصد مزاحمت داشتن
بى اعتنا بهشون بلند شدم و راه رفتم كه يكيشون پياده شدو دستمو گرفت
-بيا خانوم كوچولو كاريت نداريم شبو حساب ميكنيم نترس
دادو بيدادم بلند شد
+ولم كن عوضى
همون جور كه دست و پا ميزدم ماشين اشنايى ترمز كرد امير بود پياده شدو به طرفمون اومد يه عربده كشيد كه همشون دررفتن
با اخم نگام كرد
-اين موقع شب بيرون چى كار ميكنى خانم فتاحى
+ناخداگاه زدم زير گريه نزديكم اومد
دستاموگرفت سمت ماشين برد سوارم كرد راه افتاد
ديگه نه اون چيزى پرسيد نه من چيزى گفتم
جلو درنگه داشت و گفت:
-ساعت 12كسى تک وتنها نميره پياده روى دختر
حرفشو زد و رفت
دلم لرزيد برايه اين نگاه مغرورانش
ادامه دارد......
@cold_siiilence