خبر انتشار ترجمهی مهمترین اثر ارنست نولته ـ تاریخنگار اندیشه و فاشیسمشناس بزرگ آلمانی ـ به قلم کوشای د. مهدی تدینی برای علاقمندان به "تاریخاندیشی" خبر مسرتبخشی است.
نولته در اواخر عمر به خاورمیانه هم علاقمند شده بود. کتاب دیگر وی "اسلامگرایی" ـ که ایضا به قلم مهدی تدینی ترجمه شده ـ در همین بستر تألیف شده است. طبعا نمیتوان دربارهی تاریخ معاصر خاورمیانه از منظر مفهومی بحث جدیای کرد و به منازعهی صهیونیسم سیاسی و اعراب فلسطینی نپرداخت. به همین دلیل است که نولته با به کار بستن شیوهای که در تاریخنگاری فاشیسم اروپایی به کار بسته بود به سراغ خاورمیانهی قرن بیستم میآید. و طبیعی است که تاریخاندیشی چون او باید از رخدادهای اواخر عصر عثمانی بیآغازد تا بتواند پدیدار موسوم به اسلامگرایی را تبیین کند.
نولته البته به دلیل تخصص بیچونوچرایی که در تبارشناسی فاشیسم و ایدههای مشابهش (شبهفاشیسم و...) داشت نمیتوانست نسبت به ایدیولوژی یهودگرایی سیاسی یا قومگراییِ یهودی (صهیونیسم سیاسی) و تأثیر و تأثرات آن بر خاورمیانه و چهبسا غرب معاصر بیتفاوت باشد. البته این رویکرد برای او بدنامی بسیاری به بار آورد تا جایی که وقتی درگذشت روزنامهی تایمز اسراییل وی را "مورخ مشهور یهودستیز" خواند[1]! صدالبته نولته هیچگاه به ورطهی یهودستیزی نیفتاد اما او نیز مانند کارل پوپر (فیلسوف سیاسی لیبرال) از منتقدان ایدهی صهیونیسم سیاسی بود؛ ایدهای که برای تبرئهی خود از هر گونه نقد و پرسش، تدریجا خود را معادل یهودیت (به مثابه یک دین) جلوه داد و قبای یهودستیزی را بر تن منتقدان خود دوخت.
علیای حال مجتهد فاشیسم ارنست نولته، صهیونیسم سیاسی را اینگونه تصویر و توصیف میکرد:
* فضای حیاتی (به آلمانی: Lebensraum) مفهومی ناظر بر توسعهطلبی سرزمینی امپراتوری آلمان (رایش دوم) در اواخر قرن نوزدهم است. بعدا حزب ناسیونالسوسیالیسم آلمان (حزب نازی) شکل افراطی این ایده را سرلوحهی اقدامات نظامی خود در خاک اروپا قرار داد.
ــــــــــ
ارجاعات:
[1]. https://blogs.timesofisrael.com/germanys-best-known-antisemitic-and-anti-zionist-historian-ernst-nolte-is-dead/
[2]. کتاب "Streitpunkte : heutige und kunftige Kontroversen um den Nationalsozialismus"
به نقل از ترجمهی انگلیسی عبارت نولته در:
Sergio Itzhak Minerbi,
"Ernst Nolte and the Memory of the Shoah",
Jewish Political Studies Review, 14:3-4 (Fall 2002)
@AdnanFallahi
نولته در اواخر عمر به خاورمیانه هم علاقمند شده بود. کتاب دیگر وی "اسلامگرایی" ـ که ایضا به قلم مهدی تدینی ترجمه شده ـ در همین بستر تألیف شده است. طبعا نمیتوان دربارهی تاریخ معاصر خاورمیانه از منظر مفهومی بحث جدیای کرد و به منازعهی صهیونیسم سیاسی و اعراب فلسطینی نپرداخت. به همین دلیل است که نولته با به کار بستن شیوهای که در تاریخنگاری فاشیسم اروپایی به کار بسته بود به سراغ خاورمیانهی قرن بیستم میآید. و طبیعی است که تاریخاندیشی چون او باید از رخدادهای اواخر عصر عثمانی بیآغازد تا بتواند پدیدار موسوم به اسلامگرایی را تبیین کند.
نولته البته به دلیل تخصص بیچونوچرایی که در تبارشناسی فاشیسم و ایدههای مشابهش (شبهفاشیسم و...) داشت نمیتوانست نسبت به ایدیولوژی یهودگرایی سیاسی یا قومگراییِ یهودی (صهیونیسم سیاسی) و تأثیر و تأثرات آن بر خاورمیانه و چهبسا غرب معاصر بیتفاوت باشد. البته این رویکرد برای او بدنامی بسیاری به بار آورد تا جایی که وقتی درگذشت روزنامهی تایمز اسراییل وی را "مورخ مشهور یهودستیز" خواند[1]! صدالبته نولته هیچگاه به ورطهی یهودستیزی نیفتاد اما او نیز مانند کارل پوپر (فیلسوف سیاسی لیبرال) از منتقدان ایدهی صهیونیسم سیاسی بود؛ ایدهای که برای تبرئهی خود از هر گونه نقد و پرسش، تدریجا خود را معادل یهودیت (به مثابه یک دین) جلوه داد و قبای یهودستیزی را بر تن منتقدان خود دوخت.
علیای حال مجتهد فاشیسم ارنست نولته، صهیونیسم سیاسی را اینگونه تصویر و توصیف میکرد:
صهیونیستها اساسا خواهان چیزی شبیه به خواستهی نازیها بودند، یعنی دقیقا تسخیر و استمعارِ یک فضای حیاتی*"[2].
* فضای حیاتی (به آلمانی: Lebensraum) مفهومی ناظر بر توسعهطلبی سرزمینی امپراتوری آلمان (رایش دوم) در اواخر قرن نوزدهم است. بعدا حزب ناسیونالسوسیالیسم آلمان (حزب نازی) شکل افراطی این ایده را سرلوحهی اقدامات نظامی خود در خاک اروپا قرار داد.
ــــــــــ
ارجاعات:
[1]. https://blogs.timesofisrael.com/germanys-best-known-antisemitic-and-anti-zionist-historian-ernst-nolte-is-dead/
[2]. کتاب "Streitpunkte : heutige und kunftige Kontroversen um den Nationalsozialismus"
به نقل از ترجمهی انگلیسی عبارت نولته در:
Sergio Itzhak Minerbi,
"Ernst Nolte and the Memory of the Shoah",
Jewish Political Studies Review, 14:3-4 (Fall 2002)
@AdnanFallahi